علی ضیا: آرزویم اجرای برنامه سحرگاهی است
تصور میکنم تهیه و تولید برنامه سحرگاهی ماه رمضان در یکی، دو شبکه تلویزیون بیشتر امکانپذیر نیست؛ اما من همیشه این آرزو را دارم که یک برنامه سحرگاهی اجرا کنم.
خبرگزاری صبا - لیلا سلمانی: برنامههای مختلف تلویزیونی دارای ارکان متعددی هستند که هریک از این رکنها در روند و پیشبرد کار نقش بسزایی را ایفا میکنند. مانند افراد بسیاری که دست به دست یکدیگر میدهند تا با تلاشهای فراوان در نهایت، یک چینش درخور و دلخواه مخاطب را در قاب جادو به تصویر بکشند و یا عوامل بسیاری که پشت صحنه حاضرند و همه چیز را برای ارائه برنامه تدارک میبینند.
در بین برنامههای مجریمحور که تعداد کمی هم در رسانه ندارند، بخش اجرا یکی از قسمتهای پراهمیت است که توجه زیادی را به خود معطوف میکند؛ این اهمیت ازآنجا نشأت میگیرد که مجری یک برنامه تلویزیونی بار سنگینی از کار را به دوش میکشد؛ البته مهارت و کارکشتگی او نیز نقش پررنگی در دیده شدن یا عدم موفقیت یک برنامه ایفا میکند؛ از این رو در بین تعداد کثیری از مردان و زنانی که عنوان شغلی مجری را با خود به یدک میکشند، تعداد کمی جزو بهترینها و مطرحترین مجریانی هستند که در زمینه و ژانر کاری خود حرفهای زیادی برای گفتن دارند و البته مخاطب نیز همیشه به دیدن آنها راغب است و کار آنها را دنبال میکند.
یکی از مجریان مطرح و البته جوان ما در سیما علی ضیاء است. ضیاء فعالیت خود را از رادیو آغاز کرد؛ او با اجرای برنامه «گزینه جوان» و پس از مدت کوتاهی برنامه «نیمروز» در مدت زمان کوتاهی توانست نام خود را در کنار مجریان محبوب تلویزیون قرار دهد.
یکی از ویژگیهای ضیاء شادابی و پرانرژی بودن او در زمان اجراست. البته او تجربه اجرای برنامههای بسیار جدی را نیز در کارنامه کاری خود دارد. علی ضیاء اجرای برنامههایی چون «نیمروز»، «ویتامین۳»، «بعضیها»، «نبشجنتآباد»، «خوشا شیراز» و «امشب» را برعهده داشته است و هم اکنون برنامه «فرمول یک» را به تهیهکنندگی افشین حسینخانی روی آنتن شبکه یک سیما دارد.
سالها پیش بازیگر مهمان سریال «دفترخانه شماره ۱۳» بودید؛ چه علتی داشت که پس از آن کار شما را در دنیای بازیگری ندیدیم؟ چرا فقط اجرا و حضور در دنیای مجریگری را برگزیدید؟
جالب است به شما بگویم که چند روز پیش دوستان و عوامل یک سریال که قرار است در شبکه یک سیما تهیه و تولید شود تماس گرفتند و پیشنهاد بازی در نقش اصلی این سریال را با من مطرح کردند؛ چندین پیشنهاد هم تا به حال برای بازی داشتهام اما اجرا برایم بسیار جدی است.
آن موقع هم (زمان بازی در این کاری که نام بردید) بازی من خیلی کوتاه بود، شاید زمانی بالغ بر ۱۰ دقیقه؛ بنابراین نمیتوان اسم آن کار را تجربه بازیگری گذاشت. شاید باید در این زمینه کار درخشانی کرد و حداقل از نظر کستینگ، کار آنقدربزرگ باشد تا بتوان از آن به عنوان تجربهای در بازیگری یاد کرد. اما در مجموع اجرا همیشه برایم جدی بوده و هم اکنون جدیتر هم شده است؛ در واقع دغدغه حال حاضر من بیش از هر کاری اجراست.
یعنی هیچگاه وسوسه نمیشوید در کاری بازی کنید؟ حتی به آن فکر هم نمیکنید؟
البته که به این پیشنهادات فکر میکنم اما پیشفرض همیشگی من برای پاسخ به این پیشنهادات، جواب منفی است.
بنابراین ممکن است روزی شما را به عنوان بازیگر در یک فیلم یا سریال ببینیم؟
آینده را نمیدانم و درباره آن نظری ندارم؛ من حتی برای چند دقیقه دیگر زندگی هم نمیتوانم هیچ پیشبینی داشته باشم.
پس تمایلی برای بازیگری ندارید؟
بیشتر تمایل دارم مجری خیلی خوبی باشم.
اخیرا شاهدیم که مجریان را بر اساس زمان اجرا تفکیک میکنند، به این صورت که برخی را مجری صبحگاهی، بعضی را عصرگاهی و تعدادی را هم مجری شبانگاهی مینامند. با توجه به اینکه شما تجربه اجرا در ساعات مختلف شبانهروز را در برنامههای مختلفی مانند «ویتامین۳»، «نیمروز»، «بعضیها» و... داشتهاید؛ با چنین دستهبندی و تفکیکی موافقید؟
من به این تفکیک اعتقادی ندارم؛ به نظر من تلویزیون همیشه درخشان است؛ هرگاه شما برنامه خوبی در هر ساعت و در هر شبکهای بسازید دیده خواهد شد. همانطور که خودتان هم گفتید من اجرا در برنامهها و ساعات مختلف را تجربه کردهام، بنابراین عقیدهای به این دستهبندی ندارم.
برداشتی که تاکنون از نوع اجرای شما شده است حاکی از آن است که با اجرای بسیار جدی ارتباط برقرار نمیکنید و با آن موافق نیستید؛ این برداشت درست است؟
من خیلی به اجرای جدی علاقهمند نیستم، البته در برنامه محترم «بعضیها» که از شبکه سه پخش میشد، فضای جدی، بسیار خوب و متفاوتی از اجرا را تجربه کردم، فضایی جدی در برنامهای که بنا بود سوالات خاصی را از مهمانان خود بپرسد. اما به طورکل به نظرم نحوه اجرا و مختص بودن آن به مجری مهمتر از زمان اجراست.
مجری توانمند از نظر شما چه ویژگیهایی دارد؟
به نظرم مجری توانمند کسی است که توانایی اجرا در اکثر ژانرها را داشته باشد، در واقع اکثر ژانرها را ازآن خود کند نه اینکه شبیه بقیه اجرا کند؛ به عنوان مثال برنامه «بعضیها» هاردتاکی است که علی ضیاء آن را اجرا میکند نه بقیه مجریان محترم، یا برنامه عصرگاهی «فرمول یک» برنامه فرم محوری است که من اجرا میکنم و شاید اگر کس دیگری اجرای آن را برعهده بگیرد به طورکامل شکل آن عوض شود.
وجود سبک منحصر به یک مجری، به موفقیت او کمک میکند؟ شما سبک اجرایتان را بر اساس چه فاکتورهایی انتخاب کردید؟
من سبک و سیاق اجرای خود را تا حد زیادی مدیون رادیو هستم؛ رادیو کمک های زیادی به من کرد تا سبک مورد نظرم به اصطلاح دربیاید؛ در مدتی طولانی که در رادیو فعال بودم، مواقع بسیاری برنامه نداشتم و زمانی برعکس، برنامه های زیادی پیشنهاد میشد. مجری باید ژانر خود را خلق کند، که اگر آن را ایجاد نکند، شناخته نخواهد شد؛ من علاقهای به شباهت با دیگران ندارم. البته همه همکاران را دوست دارم و طرفدار تعداد بسیاری از آنها هستم اما مایل نیستم شبیه به هیچ یک باشم.
ظاهر و چهره مجری چقدر در میزان جذب مخاطب موثر است؟
همان قدر که باعث دیده شدن مجری شود مهم است.
این عناصر ظاهری چه تاثیری در روند کاری شما داشته است؟
در جواب این سوال باید خاطرهای برای شما تعریف کنم؛ مرحوم مهران دوستی در رادیو به من گفت همین که وارد رادیو شدهای یعنی صدای خوبی داری، اما ۱۰ دقیقه اول است که شنونده متوجه صدای خوب تو میشود از آن به بعد دنبال تکنیک تو میگردد پس اگر تکنیکی برای ارائه نداشته باشی مسیر فراموش شدن را طی خواهی کرد.
برنامهسازی کار سختی است؟
بله؛ خیلی زیاد.
این سختی زیاد شامل چه مواردی میشود؟
یکی از این موارد دعوت از مهمانهایی است که در برنامه (در حال حاضر «فرمول یک») انجام میشود؛ از آنجا که برنامه ما مهمانهایی را دعوت میکند که شرایطی برعکس هم دارند گاهی برخی از افرادی که در کاری موفق نبودهاند احساس خیلی خوبی ندارند و ممکن است با فاصله کمی از برنامه حضور خود را کنسل کنند.
تغییر زمان پخش «فرمول یک» از صبح به عصر در روند کلی برنامه اختلالی به وجود نیاورد؟ از زمان پخش فعلی رضایت دارید؟
تغییر زمان پخش «فرمول یک» قطع به یقین در روند بیشتر دیده شدن آن کمک کرده است؛ به هر شکل این تغییر ساعت، بنابر تصمیمی بوده که آقای اخوان، قائم مقام محترم شبکه اتخاذ کرده و من بابت این اتفاق از او تشکر میکنم. فکر میکنم مخاطبان با تغییر ساعت برنامه و پخش آن در عصر بیشتر ما را میبینند؛ البته میتوان به این هم فکر کرد که اگر پخش «فرمول یک» به زمان دیگری مانند شب موکول شود ممکن است از جانب بینندگان بازتابها و بازخوردهای بیشتری داشته باشد، اما خداراشکر که الان اوضاع خیلی خوب است.
«فرمول یک» قصد دارد عدم موفقیت یک فرد را به تصویر بکشد؟
نه؛ به هیچوجه اینطور نیست؛ اتفاقا قصد ما در برنامه این است که بگوییم شخصی که ما او را ناموفق میدانیم چه بسا در بسیاری از زمینههای دیگر موفقیتهای چشمگیری داشته باشد، به طوری که باید او را به عنوان یک الگو درنظر بگیریم. درواقع ما باید در«فرمول یک» بستری فراهم کنیم برای دیده شدن ابعاد مختلف زندگی فردی که ممکن است در زمینهای موفقیتی کسب نکرده باشد و کمک کنیم تا در همان زمینه به موفقیت برسد. طرح برنامه به همین شکل بوده و غیر از این هیچ وقت کاری نکردیم.
قصد به چالش کشیدن مهمانان را هم دارید؟
گفتوگوی نرمی با مهمانان داریم؛ بیشتر مایلم آنها صحبت کنند و برای همین باید سعی کنم چنین فضایی را به شکلی هنرمندانه ایجاد کنم تا مهمان به من و بقیه عوامل اعتماد کند و در مقابل این همه نور و دوربین و.... همه حرفهای خود را بزند. این اتفاق فضایی خانگی و رفاقتی را میطلبد که سعی میکنم آن را ایجاد کنم. در مجموع ما در«فرمول یک» حرکتی دقیق داریم.
یکی دیگر از کارهایی که مجریان تلویزیون، خاصه مجریان مطرح به آن روی میآورند تهیهکنندگی است، یعنی وارد تهیه کردن برنامههایی میشوند که خودشان اجرا میکنند ؛ برای شما هم این موضوع جزو اولویتها محسوب میشود؟
بعد از «ویتامین۳» در برخی از کارها مانند «نبش جنت آباد» و «بعضیها» خودم تهیه کنندگی کار را به عهده داشتم اما گروه، گروهی واحد بود؛ به نظر من فرق چندانی ندارد که چه کسی در رأس کار قرار بگیرد، مهم این است که همه گروه هدایتگر برنامه باشند. باید بگویم که هماکنون شخصا هیچ تفاوتی بین خودم و افشین حسینخانی تهیهکننده «فرمول یک» نمیبینم؛ ما یکی و برادر هستیم اما در نهایت حرف آخر در گروه را افشین میزند، همانطور که در «بعضیها» حسینخانی کارگردان بود و من تهیهکننده و میبینید که باز در فضایی مشترک کار را جلو بردیم. تهیهکنندگی، کار بسیار سختی است، شاید اگر من به تجربه این روزها در سال ۹۲ یا ۹۳ بازگردم هیچوقت این تجربه را تکرار نکنم، یعنی فضای مستقلی را برای برنامهسازی ایجاد نکنم.
چرا؟
به این علت که تهیهکنندگی کاری بسیار دشوار و نیازمند یک روحیه جنگنده است. به نظرم برای یک برنامه روتین سختیهای زیادی دارد. قطع به یقین هر مجری که کار تهیه کنندگی را نیز انتخاب میکند باید یک گروه قدرتمند را در کنار خود داشته باشد تا آنها بخشی از کار را بر عهده بگیرند. تهیهکنندگی و اجرا دو کار کاملا تخصصی هستند.
فضای این دو کار چه تفاوتهایی با هم دارند؟
تهیهکنندگی فضایی پرتنش است اما اجرا نه؛ فضای حاکم بر اجرا دارای جوی آرام است. البته ناگفته نماند که در دنیا هم این کار مرسوم است و اکثر مجریان شبکههای مختلفی که میشناسیم تهیهکنندگی برنامههای خودشان را بر عهده دارند.
گاهی با اجرای برخی برنامهها خیلی دیده میشوید، گاهی نه؛ چرا این نوسانات را در اجرای شما میبینیم؟
این مورد امری طبیعی است؛ ما در ابتدا همه برنامهها را در حد کمال و بهترین حالت آن میبندیم اما اینکه در دل برنامه چه اتفاقاتی رخ میدهد را نمیدانیم. ما نهایت تلاشمان را به کار میگیریم تا بهترین خود را ارائه دهیم اما همیشه هم خوب نمیشود و این اتفاقی طبیعی است. به هر حال وظیفه من مجری، یا من تهیهکننده و... این است که ۱۰۰درصد تلاشم را به کار بگیرم.
شنیده میشد شما تهیه کننده برنامه «امشب» بودید اما اسم محمدرضا ماندگاران به عنوان تهیهکننده مطرح شد، این موضوع صحت داشت؟
نه؛ به هیچعنوان؛ همان موقع هم همه میدانستند که محمدرضا ماندگاران تهیهکننده کار است.
فکر میکنید چرا چنین شائبههایی پیش میآید؟
شاید کمتر مصاحبه کردن برخی از تهیهکنندگان باعث به وجود آمدن این برداشت شود. در آن زمان هم شاید بیشتر مصاحبه کردن من و دادن اطلاعاتی درباره تغییرات برنامه این ذهنیت را به وجود آورده بود؛ وگرنه از همان ابتدا من مجری بودم و محمدرضا ماندگاران تهیهکننده. او انسان بسیار خوبی است و برنامه «امشب» نیز جزو برنامههای خاطرهانگیز من است.
قصد ندارید فقط با یک گروه کار کنید و برنامههایی که تولید میکنید با همکاری یک گروه ثابت باشد؟
هر آنچه که شما بعد از برنامه «ویتامین۳» تاکنون از من دیدهاید با یک گروه ثابت کار شده است و حتی تدوینگرهای ما هم عوض نشدهاند.
اما تهیهکنندگان تغییر کردند.
بله؛ خیلی طبیعی است، شاید سیاستهای ذهنی شما نسبت به یک برنامه طوری باشد که احساس نیاز به اضافه شدن یک نفر و در واقع کمک گرفتن از او به وجود بیاید. ما در یک برنامه به تهیهکننده، کارگردان و مجری نیازمندیم، وقتی یکی از آنها حضور نداشته باشد و ما یک نفر را کم داریم، باید نیروهایمان را چند برابر کنیم.
در برنامه های روتین هم این موضوع مصداق دارد؟
ممکن است تعداد دیگری به گروه ما اضافه شوند اما کم نخواهند شد. ترجیح ما این است خانوادهمان بزرگتر شود و مانند خواهر و برادر کنار هم بمانیم. تمام تلاشمان در طی این سالها هم همین بوده است.
بین مجریان تلویزیون (چند مجری مطرحی که سالهای اخیر این اجراها را بر عهده داشتند) رقابتی برای اجرای برنامههای تحویل سال در شبکههای سراسری وجود دارد؟
این موضوع برای مردم خیلی مهم نیست؛ شاید تا یک هفته بعد از عید اجرا را به یاد داشته باشند اما بعد از آن نه؛ اما برای دوستان و همکاران سازمانی چرا، موضوع مهمی است.
امسال شما جزو مجریان برنامههای تحویل سال نبودید، چرا؟
امسال چندین بار اجرای تحویل سال، هم از جانب تهیهکننده یک برنامه و هم از طرف مدیران محترم پیشنهاد شد اما حال من حال خوبی برای اجرای برنامه شب عیدی نبود و نتیجه این شد که پای کار حاضر نشدم. از طرفی باید بگویم این موضوع که حتما باید تحویل سال روی آنتن باشم برای من علی ضیاء اهمیت چندانی ندارد اما اگر بتوانم برنامهای مانند دو سال پیش داشته باشم (برنامه تحویل سال شبکه یک) که در شرایط یکسان با سایر برنامههای تلویزیون بهترین برنامه سال تحویل همان سال شد، به آن فکر میکنم.
در شبکه سه اجرای برنامه سحرگاهی ماه رمضان را به شما ندادند، در شبکه یک این درخواست را مطرح کردید؟ مدیران در این خصوص نظر مساعدی دارند؟
تصور میکنم تهیه و تولید برنامه سحرگاهی ماه رمضان در یکی، دو شبکه تلویزیون بیشتر امکانپذیر نیست؛ اما من همیشه این آرزو را دارم که یک برنامه سحرگاهی اجرا کنم.
برنامه سحرگاهی که شما اجرا میکنید تفاوتهایی با اجرای متداول این نوع برنامه ها خواهد داشت؟
قاعدتا برنامهای که من سحر اجرا کنم فرم کلاسیک نخواهد داشت، به این علت که من به هیچ وجه مجری کلاسیک نیستم؛ احساسم این است که مخاطبان شبکه یک به اجرای عالی حسن سلطانی، در سحرهای ماه رمضان عادت کردهاند و از اجرای او لذت میبرند، بنابراین اگر قرار باشد من برنامه سحر را اجرا کنم باید در یک شبکه دیگر این اتفاق رخ دهد. بله در شبکه سه این امکان فراهم نشد چراکه قرار بر این بود فقط شبکههای یک و دو برنامه سحرگاهی ماهرمضان داشته باشند؛ اما هر زمانی که تصمیم مدیران تغییر کند من علاقهمندم تا این برنامه را اجرا کنم، البته با فرمی جوانپسند، پرنشاط و حال و هوایی شادتر.
بهترین برنامهای که اجرا کردید چه بوده است؟ به کدامیک علاقه بیشتری دارید؟
همه برنامههایی که اجرا کردم را خیلی دوست دارم؛ اگر به عقب برگردیم «بعضیها» را نام میبرم که برنامهسازی در آن شستهرفته و هدفمند بود. شاید باور نکنید ما ۱۹ چهره در برنامه دعوت کردیم که هیچ یک حتی ریالی از ما دریافت نکردند و با لطف خودشان در برنامه حضور پیدا کردند؛ در حالی که این حق آنها بود و من هم هیچ مخالفتی با این موضوع نداشتم. این نشان میدهد تیم تهیه و سردبیری چقدر هنرمندانه کار کردند. بنابراین میشود فهمید اگر گفتوگویی خوب وجود داشته باشد همه علاقهمندند در آن شرکت کنند و بهتر است تلاش کنیم به این شکل برسیم. «ویتامین۳» را هم مردم خیلی دوست داشتند چراکه زمان زیادی روی آنتن بود و ارتباط خوبی با آن برقرار کرده بودند.
ترجیح میدهید در طول سال همواره روی آنتن باشید و برنامه داشته باشید یا گزیدهکاری انتخاب شماست؟
ببینید الان مدیا متفاوت شده است؛ در دنیا هم کمتر میبینید که یک مجری برای مدتی طولانی برنامه داشته باشد. باید به قدمت برنامههایی که در زمان مشخصی از سال شروع می شوند توجه داشت، این برنامهها با سابقه چند سالهای که دارند مردم را همراه خودشان کردهاند، به طوری که مخاطب همیشه منتظر پخش آنهاست. من شش سال است که مجری تلویزیون هستم؛ از روزی به تلویزیون آمدهام که سریال هفتگی نداشتیم؛ مدل مدیا کاملا متفاوت شده است و به همین دلیل من فکر میکنم ۹ ماه از سال را باید کار کرد.
فعالیت این چنینی با مدت زمانی طولانی باعث خستگی و افت کیفی کار نمیشود؟
اگر گروه کار خود را درست انجام دهند نه؛ خداراشکر تک تک اعضای گروه «فرمول یک» به خوبی وظایف خود را انجام میدهند؛ در «ویتامین۳» هم به همین شکل بود که ما ۹ ماه، هر روز از ساعت پنج صبح کار کردیم.
در بین مجریان کسی هست که با او در رقابت باشید؟
نه واقعا؛ آنچه که من در پیاش هستم موضوعی کاملا شخصی است.
چه اتفاقی حال شما را خوب میکند؟
دو مورد وجود دارد که اولی را نمیتوانم بگویم، دومی زمانی است که برنامه خوبی داشته باشم.
حال الان شما خوب است؟
بله؛ ما در هفته های گذشته برنامههایی داشتیم که با بازخوردهای عجیب و غریبی که از رضایت مخاطبان خبر میداد، مواجه شدیم.
پیامهای نابجایی که گاهی که در فضای مجازی دریافت میکنید باعث مکدر شدن خاطرتان نمی شوند؟ نسبت به پیامهای خوب چه حسی دارید؟
راستش را بخواهید من از هیچ کدام از پیامها ناراحت نمیشوم؛ به نظرم خواهر و برادرانم مواقعی بر سر موضوعی کمی دلخورند و ادبیاتشان به این صورت است که در فضای مجازی میبینیم. از صمیم قلب معتقدم که نباید به هیچ کس توهین کرد؛ اگر خودم هم مرتکب اشتباهی شدم تاوانش را پس دادم و بابت آن معذرتخواهی هم کردم.همه ما یک زندگی شخصی داریم که با زندگی کاریمان خیلی فرق دارد.
در ادامه همین موضوعات حواشیهایی برای شما پیش آمده که شاید برای دیگران به این شکل سروصدا به پا نمیکرد، علت این بزرگنماییها چیست؟
همه این ها لطف خداوند و مردم است؛ وقتی شما کسی را دوست داشته باشید از او ناراحت میشوید و شاید او را تنبیه کنید. اگر مردم عکسالعمل نشان میدهند به این دلیل است که انتظارشان از علی ضیاء بیشتر از این حرفهاست؛ من همیشه بابت اشتباهاتم عذرخواهی کردهام و خواهم کرد.
چقدر موافقید که مجری باید در اجرا خودش باشد؟
۱۰۰درصد؛ من تمام تلاشم این است که در اجرا خودم باشم و تصور میکنم تاکنون هم همین طور بودهام.
امروز روز تولد شماست، ضمن تبریک اگر آرزو یا صحبتی دارید مطرح کنید؟
در درجه اول آرزویی دارم که نمیتوانم بگویم؛ اما در کل من فکر میکنم خداوند هیچ وقت خود را مدیون بندگانش نمیکند؛ حضرت علی(ع) در قسمتی از مناجات شعبانیه میفرمایند: خداوندا تو که مرا به جهنم نمیبری اما اگر ببری در بین جهنمیان میگویم من این خدا را دوست داشتم، بنابراین ایمان دارم هر آنچه را از خداوند طلب کنیم بدون قید و شرط به ما خواهد بخشید.