همراهی صنایع دستی با طراحی معماری داخلی
استفاده از صنایعدستی در طراحی داخلی بناها، یکی از راههایی است که امروزه برای حفظ این هنرها مطرح میشود. سرجیو آلبرتو دانز، معمار ایتالیایی، راههای مختلفی برای این کار پیشنهاد میدهد.
«فرهنگ صنایعدستی در ایتالیا دارد از بین میرود.» این شاید یکی از غمانگیزترین جملاتی بود که سرجیو آلبرتو دانز، معمار ایتالیایی به تازگی در اصفهان به زبان آورد.
او که در کارگاه «ارتباط صنایعدستی و معماری داخلی» دانشگاه هنر اصفهان سخنرانی میکرد، اهمیت صنایعدستی را در کشورهای کهنی مثل ایران و ایتالیا مطرح کرد؛ هنرهایی نماینده فرهنگ و تاریخمان که نسلاندرنسل به ما رسیده و باید به آیندگان منتقل شود.
او از دیدن جوانهایی در بازار اصفهان که با میخ، فلزها را به اشیای باارزش تبدیل میکنند، بر سر ذوق آمده به شباهت ایران و ایتالیا درزمینه عرضه صنایعدستی در بازارهای سنتی اشاره میکند و می گوید: «بازار، محل ارتباط انسانها و قلب تپنده صنایعدستی هر کشور است. بازارهای ایران و ایتالیا ازنظر طراحی شبیه هم هستند، با این تفاوت که بازارهای ایتالیا فضای باز دارند و بازارهای ایران، سربسته هستند. فضای داخلی بازارهای ایران هم یک راستا برای تردد دارد، ولی در بازارهای سنتی ایتالیا از میان فضاهای فروش تردد میشود.»
به گفته دانز، از صنایعدستی در فضای شهری سنتی ایران و ایتالیا هم استفاده شده؛ در میدان نقشجهان به شکل کاشی گنبد مساجد و در میدانی در فلورانس به شکل مجسمهای در وسط آن. تجربهای که به عقیده او میشود در معماری امروز تکرار و برای مثال از کاشی در نمای خارجی ساختمانها استفاده کرد. او میگوید: «از صنایعدستی میشود در معماری فضای داخلی و خارجی ساختمان، عناصر و قطعات آن و پوشش کف و دیوار سود برد و از آن، برای تکمیل پروژههای معماری ایده گرفت. نوعی فضاسازی که به حفظ ارتباط فرد با فرهنگ و تاریخ کشورش کمک میکند.»
اهمیت توجه به صنایعدستی در معماری از این دیدگاه میآید که مشتریهای معمار را فقط کارفرماهای او نمیداند. نگاهی که معماری را در تعامل با زندگی انسانها میداند. دانز میگوید: «معمارها، باید فضاهای شهری، خصوصی و عمومی و مبلمان داخلی را به گونهای طراحی کنند که کسانی که وارد این فضاها میشوند، به تجربه بهتری از زندگی و آسایش و آرامش دست یابند.» او معماری سنتی را نمونه خوبی از معماری غریزی با مرکزیت انسان و بدون محاسبه میداند، نوعی از معماری که قدرت درک و تفسیر روح و زندگی مردم و استفاده از تجربه عملی زندگی در پروژهها را دارد.
سود بردن از صنایعدستی در معماری از این جهت هم اهمیت دارد که صنایعدستی مبتنی بر متریالهای ارگانیک مبتنی بر پایداری زیستمحیطی است و به شیوه غیرصنعتی، با دست و بدون محاسبات ساخته میشود. شاید همین است که باعث اهمیت مشورت با هنرمندان این عرصه برای ساخت یک شیء مبتنی بر صنایعدستی برای تزئین داخلی میشود، بهویژه که به گفته دانز «استفاده از متریال صنایعدستی در معماری داخلی، نیازمند شناخت شیوه کار درست، ظریف، زیبا و دقیق با این متریال و حفظ تناسبات آن است و برای این کار باید معمارها در پروژههای اجرایی درگیر شوند و کار عملی یاد بگیرند.»
برای استفاده از صنایعدستی در معماری داخلی البته میتوان از متریالهای مدرن هم سود برد، به شرط اجرای عناصر فرهنگ گذشته با آنها. تکنولوژیهای جدید هم میتوانند در خدمت این روال قرار گیرند، مثل نرمافزاری که اخیرا برای طراحی فرمهای دقیق شیشهگری طراحی شده است.
به شناخت صنایعدستی برای مرمت ساختمانهای تاریخی هم نیاز داریم، بهویژهکه مرمت یک ساختمان قدیمی از ساخت یک ساختمان جدید سختتر است. استفاده از عناصری مثل نور و آب که در معماری سنتی اهمیت داشتهاند، نوع دیگری از رجوع به سنتهای معماری و صنایعدستی است. از نظر دانز با ترکیب نورهای مختلف میشود آسایش در فضاها ایجاد و اهداف تجاری هم دنبال کرد. او میگوید: «در معماری باید با ظرافت با طبیعت رفتار و از عناصر ارگانیک استفاده کرد که سقف بیودینامیک مکموزه لندن و فرمهای ارگانیک پروژههای معماری زاها حدید، نمونههای خوبی در این زمینه است.»
او به تجربههایی هم که در استفاده از صنایعدستی در معماری داخلی شده، اشاره میکند: «امروزه برای عایقبندی صوتی سالنهای کنسرت جهان از فرمهای منحنی و ارگانیک چوبی که در سازهای سنتی رایج بوده، استفاده میشود.»
از صنایعدستی در معماری داخلی فروشگاههای مد هم میشود استفاده کرد. دانز میگوید: «طراحی داخلی فروشگاههای مد ایتالیا با روشهای صنعتی انجام میشود، ولی من طراحی داخلی فروشگاه برند آرمانی را به شکل دستی انجام دادم و از لباسها تا متریال کف و دیوار فروشگاه دستساز بودند. برای طراحی داخلی فروشگاه برند پرادا هم از کفپوشهای چوبی، مرمر و موکت و کیفهای چرمی دستساز استفاده کردم. چمدانهای قدیمی دستساز ایتالیا هم بهعنوان نمایندهای از صنایعدستی این کشور در آنها ارائه شد.»
در طراحی فضاهای داخلی رستورانها هم میشود از صنایعدستی بهره برد، بهویژهکه غذا در فضاهای داخلی ارائه میشوند که معمارها طراحی کردهاند و اگر در فضاهای متفاوتی عرضه شود، تجربه دستهجمعی غذا خوردن تغییر میکند. به همین دلیل، رستورانهای شیک امروز، ساده و بدون تزئینات دکوری طراحی میشود تا فرد روی غذا خوردن تمرکز و آن را کامل تجربه کند، چراکه تجربه غذا خوردن، حواس چشایی، بویایی و بینایی را درگیر میکند و پیچیدهتر و کاملتر از تجربه یک فضای معماری است. دانز در اینباره میگوید: «غذاهای سنتی بخشی از فرهنگ ما هستند و صنایعدستی یک منطقه، پیشزمینه مناسبی برای ارائه غذا است. طراحی غذا و محیط رستوران هم میتوانند باهم مطابق باشند.»
او به همسانیهایی هم در طراحی غذا و معماری معتقد است: «طراحی غذا با الهام از معماری موزه گوگنهایم، معماری صنعتی و معماری گوتیک ایتالیا انجام شده، وقتی هم غذا را چیدمان میکنیم، معماری کوچکی خلق میکنیم.»
البته توجه به ارتباط اجتماعی افراد در طراحی فضای داخلی رستورانها هم مهم است که استفاده از دیوار شیشهای بین آشپزخانه و سالن غذاخوری رستوران، نمونه خوبی از این نوع است که به ایجاد نوعی شفافیت و ارتباط تنگاتنگ بین مشتری و آشپزخانه کمک میکند.
صنایعدستی و معماری هر دو تاریخچه کهنی در ایران دارند. با ثبت جهانی اصفهان بهعنوان شهر خلاق صنایع دستی، شاید فکر کردن به راههای جدیدی برای حفظ صنایعدستی اهمیت مضاعف دارد.