حمایت از نوزادان در شیر خوارگاه نرجس زرین شهر

شاید کافی ست فقط یک‌بار، آن‌هم تنها برای بازدید به یکی از مراکز شبانه‌روزی بهزیستی قدم بگذارید.

حامد سلیمیان-اصفهان امروز: شاید کافی ست فقط یک‌بار، آن‌هم تنها برای بازدید به یکی از مراکز شبانه‌روزی بهزیستی قدم بگذارید. احتمالاً آن موقع یاد نعمت‌های بسیاری بیفتیم که خیلی وقت‌ها حتی به چشم مان نمی‌آید. ممکن است یک حس دیگر هم به سراغمان بیاید و آزارمان دهد که چرا تابه‌حال رنج این بچه‌ها درگیرمان نکرده است؟ بعد غیرتی می‌شویم و کلی عهد و پیمان که از این به بعد چنین می‌کنیم و چنان می‌کنیم با خودمان می‌بندیم و درنهایت معلوم نیست تا چند روز یا چند ماه دیگر به تعهدهای عمل نشده‌مان در قبال این بچه‌ها فکر خواهیم کرد. باید گفت واقعاً تعداد کمی پیدا می‌شوند که در کنار مشکلات و روزمرگی‌هایشان گاهی به درد این بچه‌ها فکر کنند یا بخواهند برایشان کاری انجام دهند؛ کاری که در شأن شخصیت خاص آنها باشد. شاید شیرخوارگاه نرجس را بتوان یکی از خوشبخت‌ترین مراکز بهزیستی استان اصفهان دانست، اگرچه قطعاً آن‌هم با مشکلات و دشواری‌های زیادی روبروست اما وظیفه‌اش نگهداری از نوزادان و کودکانی است که دغدغه‌ای جز داشتن یک چهاردیواری امن و غذاهای سر وعده‌شان ندارند، اما باید به این مسئله نیز فکر کرد که مشکلات این بچه‌ها با بزرگ شدن آن‌ها بزرگ می‌شود و گاهی زخم‌های عمیقی در روحشان جا می‌گذارد زخم‌هایی که تا پایان عمر به همراه آن‌ها است زخمی بزرگ تحت عنوان نداشتن جمعی به نام خانواده.

شیرخوارگاه نرجس

وقتی پا به شیرخوارگاه نرجس می‌گذاری حسی عجیب تو را فرامی‌گیرد هنوز طنین صداهای کودکانه‌شان در گوشم نجوا می‌کند وقتی در پیچ‌وتاب کودکی دست‌هایشان را بالا می‌گیرند و برای لحظه‌ای بغل گرفتن اصرار می‌کنند و تو نمی‌دانی کدام را بغل کنی و در آغوش بگیری تا هر آنچه محبت را در سینه‌داری با این کار نثارشان کنی. البته آنان به ترحم نیازی ندارند، قلبی مملو از محبت و آغوشی پرمهر و لبخندی بی‌منت می‌خواهند تا شور و شوق کودکانه‌شان پاسخی درخور بگیرد. حاضرند قلب کوچکشان را بی‌بها ببخشند و آنچه در دست دارند را به تو می‌دهند تا شادت کنند، اما با بخشندگی‌شان در حقیقت ما را خجالت می‌دهند. آنها اگرچه نیازمند آغوشی بی‌کینه و لبخندی پرمهر هستند، ولی خود به تو لبخند می‌زنند و این محبت‌ها همه ما را از غروری که داریم و حدومرزی که برای محبت ورزیدن به دیگران برای خود می‌گذاریم بیشتر و بیشتر خجل می‌کند. عشق ورزیدن و شاد بودن را باید از این کودکان آموخت، آن‌هایی که محبت مادر و عشق پدر را ندیده‌اند و بی‌رحمانه رهاشده‌اند بااین‌حال هنوز روح خداوندی را در وجود خوددارند و محبت می‌کنند و درعین‌حال همچنان پدر و مادر می‌خواهد و هرروز فکر می‌کنند خاله‌ها و عموها آمده‌اند تا آن‌ها را با خود ببرند و برایشان بشوند پدر و مادر همیشگی. هنوز برای محبت و توجه به نوزادان و کودکان بی‌سرپرست در این شیرخوارگاه زندگی می‌کنند، دیر نیست و شاید حمایت معنوی و مادی از این کودکان معصوم نقطه عطفی در زندگی هر یک از ما برای تحولی عظیم باشد. به‌محض بلند کردن هرکدام و لبخند زدن به هر یک از آن‌ها دیگر کودکان نیز انتظار دارند همان کار را برای آن‌ها هم انجام دهی. بغضی گلویم را گرفته اما به‌اجبار لبخند می‌زنم تا در این کوتاه دقایق شادشان کنم.

آخرين پناهگاه امن

نایب رئیس شورای اسلامی زرین‌شهر در حاشیه بازدید از شیرخوارگاه نرجس و نوزاد رهاشده در زرین‌شهر که امروز آتوسا نام‌گرفته است گفت: رشد کردن تحت حمايت پدر و مادر مهربان، جزء موهبت های بزرگي است که خداوند به بشر ارزاني کرده است، موهبتي که هر از چند گاهي توسط برخی والدین آن‌هم به دلایل مختلف و يا حتی حوادث طبيعي و غیرطبیعی روزگار، از برخي کودکان سلب می‌شود. سودابه باقری افزود: درواقع مراکز نگهداری از کودکان بی‌سرپرست آخرين پناهگاه امني است که آسیب‌پذیرترین و ضعیف‌ترین اقشار بی‌پناه جامعه به آن پناهنده می‌شوند تا شايد اندام ضعيف و لرزانشان با نگاهي به آینده‌ای گنگ و نامعلوم آرام بگيرد. وی تصریح کرد: باید توجه داشت نياز به محيط گرم خانواده در كودكان بي‌سرپرست خلأ اي است كه نمي‌توان آن را بازندگی در بهزيستي و مراكز اجتماعي حتي باوجود رسيدگي و توجه ويژه به كودك در اين مكان‌ها پر كرد. وی ادامه داد: داشتن خانواده آرزوي تقریباً همه كودكان بي‌سرپرست است و مددكاران اجتماعي نيز بر لزوم زندگي و رشد كودكان بي‌سرپرست و رهاشده در محيط خانواده تأکید کرده‌اند و معتقدند هيچ حمايتي قابل قياس با پذيرش تكفل يا فرزندخواندگي اين كودكان نمي‌تواند نيازهاي روحي و جسمي آن‌ها را برطرف كند. باقری اضافه کرد: شیرخوارگاه نرجس که زیر نظر سازمان بهزیستی فعالیت می‌کند خدماتش بی‌دریغ در جهت حمایت از این کودکان است، کودکانی که حق زیادی دارند؛ حق استفاده از طبیعت، حق داشتن پدر و مادر، حق زندگی کردن در خانواده و هزاران حق‌وحقوقی که پدر و مادری نامهربان آن‌ها را از این حق‌وحقوق محروم کرده‌اند. وی عنوان کرد: مدیریت شیرخوارگاه، مربیان و مددکاران این مرکز بی‌وقفه و شبانه‌روز همانند فرشتگان الهی در خدمت این کودکان هستند و حتی خودشان می‌گفتند «تربیت فرزند کار سخت و پرمسئولیتی است و ما نیز باخدا معامله می‌کنیم و انرژی وتوانمان را از لطف و نظر خدا داریم»، اما به‌هرحال دیدن این‌همه کودک و نوزاد که قرار است به‌دوراز پدر و مادرشان زندگی کنند، تلخی زیادی دارد.

چشم‌انتظار بازگشت خانواده

نایب رئیس شورای اسلامی زرین‌شهر یادآور شد: وقتی وارد شیرخوارگاه شدیم کودکان و نوزادانی که مظلومانه خوابیده‌ بودند و نمی‌دانند در اطرافشان چه می‌گذرد حس حال عجیبی را به ما منتقل کرد چراکه آنها درک زیادی نسبت به اطرافشان ندارند، اما قطعاً اگر مادرشان به بهانه‌ای بخواهد به شیرخوارگاه سر بزند بوی مادرشان را می‌فهمند و می‌دانند که آغوش مادر از همان روز نخست آنها را ترک کرده است. وی با اشاره به اینکه شاید یک مادر از سر فقر و ندارى بچه‌اش را گوشه خیابان می‌گذارد بااین‌حال ما نیز باید نگاه ویژه‌ای به کمک کردن به اطرافیان و مردم شهرمان داشته باشیم، عنوان کرد: بازی سرنوشت به تلخی هرچه‌تمام‌تر یک‌بار دیگر باعث شد آتوسا نوزادی سه روزه بی‌پناه آواره خیابان‌های زرین‌شهر شود و امروز در شیرخوارگاه نرجس تحت مراقبت و نگهداری باشد و او نیز همچون «ترانه ایران» که همچنان چشم‌انتظار بازگشت خانواده خود است و امیدوارم هرچه زودتر این کودکان معصوم به کانون گرم خانواده بازگردند چراکه داشتن پدر و مادر و خانه‌ای همراه با آغوش گرم والدين آرزوي هر كودك بی‌سرپرستی است كه در پرورشگاه‌های سازمان بهزيستي در سراسر كشور نگهداري می‌شوند.

ارسال نظر