افروز کربکندی: به خاطر پدرم دروازه‌بان شدم

آرزو و افروز دختران رسول کربکندی هستند که یکی در رشته والیبال و دیگری در رشته فوتبال در مسیر ورزش قرار گرفتند و هر دو معتقدند پدر یک الگوی تمام‌عیار معنا شده که نقش مهم وی در موفقیت‌های ورزشی و غیرورزشی‌شان انکارناپذیر است.

آرزو و افروز دختران رسول کربکندی هستند که یکی در رشته والیبال و دیگری در رشته فوتبال در مسیر ورزش قرار گرفتند و هر دو معتقدند پدر یک الگوی تمام‌عیار معنا شده که نقش مهم وی در موفقیت‌های ورزشی و غیرورزشی‌شان انکارناپذیر است.

به گزارش فارس، قدوقواره‌اش نه به بزرگی توپ بسکتبال و نه به کوچکی توپ پینگ‌پنگ است، گاهی آنقدر لطیف و سبک که می‌توان به راحتی با آن گل‌کوچیک بازی کرد و گاهی آنقدر شیک و امروزی که می‌توان خودنمایی‌اش را در پوششی از برندهای معروف دنیا نظاره‌گر شد.

انواع مختلف توپ‌ها چه پلاستیکی و چه مدرن با حرکت چرخشی خود وسط زمین و جا خوش کردن گوشه دروازه و خلق لحظاتی پرتب‌ و تاب با به وجد آوردن یک ورزشگاه و به رخ کشیدن هنر گل‌زنی‌شان خواسته‌اند بگویند همیشه این فوتبال است که انسان را به ذوق می‌آورد.

فوتبال از گذشته‌های دور تا کنون محبوب همه نسل‌ها و گروه‌های سنی مختلف در دنیا بوده و بسیار دوست‌داشتنی است تا جایی که افتخارات پیشکسوتان و بازیکنان حال حاضر این رشته در ایران چه در رقابت‌های داخلی و چه خارجی همواره بر سر زبان‌ها بوده و تلخ و شیرینی‌های روزهای پیروزی و شکستش از یادها نخواهد رفت.

زحمات پیشکسوتان فوتبال اصفهان که افتخار ورزش این استان هستند نیز برای نسل جدید مثال‌زدنی است چراکه با تربیت فرزندانی ورزشکار و ورزش‌دوست به این افتخار تداوم بخشیده‌اند؛ افروز و آرزو دو دختر رسول کربکندی دروازه‌بان اسبق تیم ذوب‌آهن و تیم ملی در این گفت‌وگو با ما همکلام شده‌اند.

* والیبال ورزش مورد علاقه هر دو خواهر

افروز کربکندی در گفت‌وگو اظهار کرد: از وقتی یادم می‌آید حتی آن موقع که توانستم راه رفتن را یاد بگیرم، پدرم سرمربی تیم‌های فوتبال آقایان در دو باشگاه ذوب‌آهن و سپاهان بود و معمولا وقتی سرتمرین می‌رفت من هم با او می‌رفتم.

وی افزود: در واقع علاقه من به فوتبال از همان زمان شکل گرفت تا وقتی که وارد دبستان شدم؛ آن سال‌ها در مقطع ابتدایی ورزش فوتبال نبود و من والیبال بازی می‌کردم چون این رشته هم جزو علایقم بود؛ پاسور تیم بودم و در رقابت‌های استانی و کشوری شرکت می‌کردم.

ملی‌پوش اصفهانی تیم ملی فوتبال بانوان رده بزرگسالان ادامه داد: تا اینکه در سال اول راهنمایی رشته فوتسال به سایر رشته‌هایی که می‌توانستم انتخاب کنم، اضافه شد؛ از آنجایی که فوتسال را دوست داشتم تصمیم گرفتم در این رشته ادامه فعالیت دهم اما با مخالفت مدیران مدرسه مواجه شدم چراکه ترجیح می‌دادند من همان والیبال را بازی کنم؛ با این حال از همان سال اول راهنمایی وارد فوتسال شدم و در پست مهاجم بازی کردم و برای مسابقات استانی و کشوری هم انتخاب شدم.

وی اضافه کرد: گذشت تا وقتی که از طرف فدراسیون فوتبال دعوت‌نامه‌ای آمد که عنوان شده بود برای بستن تیم ملی فوتبال بازیکنانی انتخاب می‌شوند و من هم بروم و شرکت کنم.

خواهرش آرزو کربکندی بازیکن سابق تیم والیبال بانوان ذوب‌آهن عنوان کرد: از همان بچگی یعنی 4 یا 5 سالم که بود پدرم در محیط‌های ورزشی فعالیت داشت و من هم بیشتر وقت‌ها همراهش بودم؛ در همان سن 5 سالگی ما در شاهین‌شهر زندگی می‌کردیم و من آنجا ژیمناستیک کار می‌کردم.

وی افزود: ژیمناستیک را ادامه دادم تا کلاس دوم یا سوم ابتدایی که کلا این رشته را کنار گذاشتم و در والیبال مشغول به فعالیت شدم چون این رشته را خیلی دوست داشتم از 9 سالگی در تیم والیبال مدرسه بودم و در مسابقات مدارس شرکت می‌کردم؛ در تمام دوران دبستان، راهنمایی و دبیرستان این ورزش را انجام دادم و در رقابت‌های استانی نیز حضور پیدا کردم.

کربکندی بیان کرد: دیپلم که گرفتم برای زندگی به اصفهان آمدیم و من سال 78 از حاشیه تیم ذوب‌آهن بازی‌ام را شروع کردم تا اینکه وارد تیم شدم و تا سال 85 فعالیت‌هایم در این تیم ادامه یافت.

بازیکن سابق تیم والیبال بانوان ذوب‌آهن تأکید کرد: اوایل بحث رقابت‌های لیگ برتر اصلا مطرح نبود و این مسابقات برگزار نمی‌شد اما دو یا سه سال آخر حضورم در تیم ذوب‌آهن همزمان شد با شروع رقابت‌های لیگ برتر که من در این مسابقات هم شرکت داشتم.

* از 10 سالگی ملی‌پوش شدم

افروز کربکندی عنوان کرد: برای بستن تیم ملی فوتبال، من به عنوان بازیکن رفته بودم و پست اصلی‌ام هم مهاجم بود؛ تمرین اول که برگزار شد دروازه‌بان نداشتیم و با توجه به اینکه دروازه فوتبال با 7 متر و 20 سانتی‌متر، بزرگ است کسی حاضر نبود درون آن قرار بگیرد؛ مربی تیم که روی پدرم شناخت داشت به من پیشنهاد داد تا در دروازه بایستم.


وی اضافه کرد: همان روز اول چند شوت خیلی خوب و چند تک به‌ تک از بازیکنان خوبمان را گرفتم و به این ترتیب در دروازه ماندگار شدم.

بازیکن تیم ملی خاطرنشان کرد: از وقتی 10 ساله بودم در تیم‌ ملی رده زیر 14 سال بازی کردم و در سن 12 سالگی برای تیم بزرگسالان هم یک دوره بازی کردم؛ همچنین در مسابقات مختلف رده زیر 16 سال، زیر 19 سال و بزرگسالان در قالب رقابت‌های آسیایی، تورنمنت و غیره شرکت داشتم.

وی بیان داشت: در این 10 سال از خیلی از تیم‌های لیگ برتری پیشنهاد داشتم اما به دلیل اینکه اصفهان تیم نداشت و خانواده مایل نبود که من به شهرهای دیگر بروم در لیگ برتر بازی نکردم تا سال پیش که ذوب‌آهن تیم داد و توانستم برای تیم شهرم بازی کنم.

کربکندی تأکید کرد: برای امسال هم از دو تیم خارج از اصفهان پیشنهاد داشتم و نیز تیم ذوب‌آهن که خودم تمایل دارم در ذوب‌آهن باشم و اولویت اولم بازی در این تیم است؛ البته برای حضور در ذوب‌آهن شرایطی دارم که باشگاه قول داده آن را فراهم کند و در صورت فراهم شدن شرایط من به تیم اضافه می‌شوم.

وی اذعان داشت: در این سال‌هایی که بازیکن تیم ملی بودم و در لیگ برتر بازی نمی‌کردم، سعی می‌کردم با دویدن و انجام تمرینات منظم در اصفهان آمادگی بدنی‌ام را حفظ کنم که متأسفانه باز هم روی فرم نبودم؛ به همین خاطر همیشه دو ساعت بیشتر از سایر بازیکنان تیم تمرین داشتم تا از نظر حفظ آمادگی‌ مشکلی برایم ایجاد نشود و مشکلی هم نبود.

* ازدواج، تحصیل در دانشگاه و ورزش کردنم همه در کنار هم بود

خواهرش آرزو کربکندی عنوان کرد: سال 81 ازدواج کردم و همزمان با آن در دانشگاه درس می‌خواندم و والیبال هم بازی می‌کردم؛ در دانشگاه رشته تربیت‌بدنی خواندم و درسم سال 83 تمام شد؛ البته باید اشاره کنم که رشته میکروبیولوژی هم قبول شدم اما چون دوست داشتم ورزش را به طور آکادمیک هم یاد بگیرم رشته تربیت‌بدنی را انتخاب کردم.

وی اضافه کرد: با تیم دانشگاه اصفهان در مسابقات المپیاد دانشجویی شرکت داشتم و یک سال هم با تیم دانشگاه شهید بهشتی تهران در این رقابت‌ها حضور پیدا کردم، از سال 85 به دلیل باردار شدن کلا ورزش حرفه‌ای را کنار گذاشتم.

بازیکن سابق تیم والیبال بانوان ذوب‌آهن خاطرنشان کرد: سال 90 با در دست داشتن مدرک درجه 3 مربیگری والیبال به آموزش تیم‌های پایه پرداختم و یک مدت هم دلم می‌خواست دوباره به عنوان بازیکن فعالیتم را از سر گیرم که به دلیل مصدومیت این اتفاق نیفتاد و الان هم هیچ فعالیتی در هیچ‌ یک از بخش‌های ورزشی ندارم.

وی ادامه داد: جدا شدنم از ورزش خیلی ناگهانی بود؛ در واقع باید بگویم در سال‌هایی که در تیم ذوب‌آهن بازی می‌کردم ارتباط خیلی خوبی با فریبا صادقی و پروانه شریف‌زاده داشتم و کلا دوران خیلی خوبی را گذراندم؛ همسرم هم بازیکن تیم بسکتبال ذوب‌آهن بوده و آشنایی ما به واسطه همین ورزش صورت گرفته است.

کربکندی افزود: یک دختر 11 ساله و یک پسر 3 ساله دارم؛ خیلی دلم می‌خواهد بچه‌هایم مثل خودم با ورزش خو بگیرند به طوری که تفریحاتشان هم ورزش کردن باشد و همه این جاهای خالی با ورزش بچه‌ها پر شود چون معتقدم در محیط‌های ورزشی روحیه انسان قوی‌تر می‌شود.

افروز کربکندی بیان داشت: دانشجوی سال آخر مهندسی فناوری اطلاعات (IT) هستم و در دانشگاه غیرانتفاعی شیخ بهایی تحصیل می‌کنم؛ کلا تا دبیرستان دانش‌آموز درس‌خوانی بودم و معدل‌های خوبی می‌آوردم؛ شرط اصلی مادرم برای اینکه وارد ورزش حرفه‌ای شوم این بود که اول باید به درس‌هایم برسم و درسم و رتبه‌ام در تحصیل خوب باشد، من هم همیشه خوب درس می‌خواندم و در کنار آن ورزش هم انجام می‌دادم.

وی یادآور شد: برای کنکور با اجازه سرمربی تیم ملی یک دوره از مسابقات را شرکت نکردم و بعد از پایان امتحانات کنکور دوباره به تیم اضافه شدم.

ملی‌پوش اصفهانی تیم ملی فوتبال بانوان رده بزرگسالان گفت: الان هم که دانشجوی سال آخر هستم هم درس می‌خوانم، هم در یک شرکت کار می‌کنم و هم ورزش می‌کنم.


* افروز نسبت به من روحیه جنگنده‌تری دارد

آرزو کربکندی اظهار داشت: من فرزند اول خانواده هستم، برادرم امید دومی است و افروز فرزند سوم است؛ امید ورزش می‌کند اما نه به طور حرفه‌ای، افروز هم که خیلی زود به تیم ملی راه یافت و بسیار حرفه‌ای در این عرصه وارد شد.

وی تصریح کرد: افروز از همان اول یک بچه پرانرژی و پرنشاط بود و پشتکار خوبی داشت به طوری که روحیه‌اش از من قوی‌تر است و کلا نسبت به من روحیه جنگنده‌تری دارد؛ اینطور بگویم روحیه‌اش خیلی با ورزش جور بود؛ وقتی برای تمرینات می‌رفتم با من می‌آمد در جریان مسابقات لیگ برتر و سفرهای ورزشی بیشتر وقت‌ها همراهم بود، محیط و دوستانم را می‌دید و در کل تفریحاتمان هم فقط ورزش بود و در حقیقت تفریحاتی که اکثر دخترها دنبالش بودند، ما نبودیم.

بازیکن سابق تیم والیبال بانوان ذوب‌آهن بیان کرد: ملی‌پوش شدن و راه پیدا کردن به تیم ملی یک افتخار است اما با این موافق نیستم که ورزش بخواهد تمام زندگی را تحت‌الشعاع قرار دهد؛ افروز در درس موفق است و در ورزش با مصدومیت و آسیب‌دیدگی نیز مواجه شده است؛ من در واقع به جنبه‌های سالم بودن، ورزش کردن و روحیه ورزشی داشتن بیشتر اعتقاد دارم و برایم مهم‌تر است.

* پدر و مادرمان نقش بسزایی در موفقیت‌هایمان داشته‌اند

افروز کربکندی اذعان داشت: قطعا در تمام این سال‌ها الگوی اول ورزشی‌ام پدرم بوده، وقتی محبوبیت و حرفه‌ای بودنش را می‌دیدم دوست داشتم همانند او باشم و هر کس به من می‌رسید می‌گفت، نمی‌دانی پدرت چه دروازه‌بان خوبی بوده است؛ بودن یک‌چنین تجربه بزرگی کنار من در پیشرفتم تأثیر مهمی داشت.

وی افزود: پدر به صورت تئوری و با صحبت کردن راهنماییم می‌کرد و هر دو با هم در زمین چمن تمرین می‌کردیم، اگر پدرم نبود من به این جایگاه نمی‌رسیدم.

بازیکن تیم ملی خاطرنشان کرد: الگوی دیگر زندگی‌ام مادرم است چون برای من و خواهر و برادرم زحمات زیادی کشیده؛ یک مادر باید خیلی ایثار و از خودگذشتگی داشته باشد که بتواند از اعضای خانواده که همگی ورزشکارند، حمایت کند؛ در واقع مهم‌ترین نقش را در موفقیت ما مادرم داشته که جای تقدیر دارد.

آرزو کربکندی هم در این رابطه گفت: پدرم واقعا یک الگوی به تمام معنا چه در زمینه ورزش و چه اخلاق است، در اداره تربیت‌بدنی کار می‌کرد و در تیم‌های ورزشی حضور داشت؛ از بچگی با پدرم همراه بودم و چقدر محیط دوستانه و سالمی بود و از این بابت لذت می‌بردم؛ تمام تفریح من از کودکی ورزش بود، همیشه فقط می‌خواستم یک توپ باشد با یک طناب که طناب را ببندم و والیبال بازی کنم.

وی ادامه داد: پدرم ارتباط خوبی با جوانان و بازیکنان داشت و اکثر مواقع طولانی‌مدت در سفرهای ورزشی بود؛ مادرم همیشه یک پشتوانه قوی برای ما بوده به طوری که در چنین شرایطی کمبودها احساس نمی‌شد.

بازیکن سابق تیم والیبال بانوان ذوب‌آهن خاطرنشان کرد: مادرم از نظر روحی روانی محیط سراسر آرامش را برای پدر و همه ما فراهم می‌کرد؛ می‌توان گفت با برد و باخت‌ها مأنوس شده‌ایم.


ارسال نظر

اخرین اخبار
پربیننده‌ترین اخبار