"تحولات عربستان سلطنت ملک سلمان را هم به خطر میاندازد"
یک منبع مطلع در خاورمیانه با اشاره به تحولات جدید در عربستان میگوید: این مساله بسیار جدیتر از آن است که به نظر میرسد. بازداشت دو پسر پادشاه سابق عربستان اشتباه مهلکی است. این مساله اکنون خود ملک سلمان را هم به خطر میاندازد.
یک منبع مطلع در خاورمیانه با اشاره به تحولات جدید در عربستان میگوید: این مساله بسیار جدیتر از آن است که به نظر میرسد. بازداشت دو پسر پادشاه سابق عربستان اشتباه مهلکی است. این مساله اکنون خود ملک سلمان را هم به خطر میاندازد.
به گزارش ایسنا، به نوشته روزنامه آسیا تایمز، یک سرمایهگذار و تاجر سرشناس در خاورمیانه که چندین دهه است با آل سعود معامله دارد، میگوید: این مساله بسیار جدیتر از آن است که به نظر میرسد. بازداشت دو پسر پادشاه سابق عربستان (شاهزاده متعب و ترکی) اشتباه مهلکی است. این مساله اکنون خود ملک سلمان را هم به خطر میاندازد. این حرکتی از طرف ملک سلمان برای حفاظت از محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان بود اما هنوز تعداد زیادی در ارتش باقی ماندهاند که علیه بن سلمان بوده و از بازداشت فرماندهانشان خشمگین هستند.
این منبع مطلع افزود: اینکه فقط بگوییم در ارتش غوغاست، کتمان حقیقت است. در واقع بن سلمان تا زمانی که کل ارتش را بازداشت نکرده باشد نمیتواند احساس امنیت کند.
شاهزاده متعب تا همین اواخر رقیب جدی برای کسب کرسی پادشاهی به شمار میرفت اما عالیترین مقام بازداشتی از سوی ولیعهد عربستان، شاهزاده میلیاردر ولید بن طلال است. بازداشت طلال در واقع به معنای کنترل کامل اطلاعات است. آزادی اطلاعرسانی در عربستان وجود ندارد و بن سلمان کنترل تمام رسانههای داخلی را در دست دارد.
به گفته این منبع مطلع، هدف ولیعهد عربستان این است که راه ورود به تمام امپراتوریهای رسانهای بزرگ را بیابد و آنها را به عربستان منتقل کند.
پپه اسکوبار، در تحلیلی برای ایژیا تایمز به بررسی اسرار پشت این پاکسازی به بهانه "مبارزه با فساد" پرداخته است. او به نقل از این منبع مینویسد، قصه از جایی آغاز شد که سال ۲۰۱۴ بررسیهای محرمانهای درباره احتمال "عزل" عبدالله بن عبدالعزیز، پادشاه وقت عربستان شکل گرفت. اما "انحلال این خاندان سلطنتی منجر به انحلال وفاداری قبیلهای شده و کشور به سه بخش تقسیم میشد. تامین نفت هم دشوارتر میشد و نهادهای متزلزل حال هر چه میخواست باشند، باید حفظ میشدند تا از هرج و مرج جلوگیری شود."
در عوض، تصمیم گرفته شد تا از شر شاهزاده بندر بن سلطان که به صورت فعال با سلفیهای تروریست در سوریه ارتباط داشت، خلاص شوند و کنترل دستگاههای امنیتی به محمد بن نایف واگذار شد. جانشینی عبدالله هم به آرامی انجام شد. "قدرت میان سه خاندان اصلی تقسیم شد: ملک سلمان و شاهزاده محبوب او محمد؛ پسر شاهزاده نایف و نهایتا پسر پادشاه درگذشته که شاهزاده متعب فرمانده گارد ملی بود." در عمل، سلمان به محمد بن سلمان اجازه داد تا اجرای این نمایش را به دست بگیرد.
و در عمل اشتباهاتی هم رخ داد. آل سعود ابتکار تغییر رژیم مرگبار در سوریه را از دست داد و درگیر جنگی در یمن شد که به پیروزی نمیرسد و مهمتر اینکه مانع از آن میشود که محمد بن سلمان بیابان شنی ربع الخالی را مورد استثمار قرار دهد. این منطقهای بسیار گسترده است که قسمت بزرگی از خاک کشورهای عربستان، یمن، عمان و امارات را در بر گرفته است و یکی از بزرگترین صحراهای شنی دنیا به شمار میآید.
خزانه سعودی مجبور شد از بازارهای بینالمللی قرض بگیرد و تدابیر ریاضتی همچنان موفق عمل نکرد. از طرف دیگر، سرکوب سیاسی شدید با اعدام شیخ نمر، روحانی شیعه به اوج رسید و نه تنها شیعیان در استان شرقی بلکه استانهای دیگر نیز در غرب قیام میکنند. همزمان با کاهش محبوبیت شدید این رژیم، محمد بن سلمان دیدگاه ویژن ۲۰۳۰ را مطرح کرد تا از فروش نفت فاصله بگیرد و بخشی از آرامکو را فروخت و تلاش ناموفقی کرد تا صنایع جدید را وارد کند.
نقاط ضعف چشمانداز مذکور اجازه رشد را به آن نداد. این منبع مطلع گفت: "سه گروه از اعضای اصلی خانواده سلطنتی در رده مقابل حاکمان کنونی قرار دارند؛ خاندان ملک عبدالله، خاندان ملک فهد و خاندان ولیعهد سابق نایف."
این منبع افزود: محمد بن سلمان در رده تقسیم قدرت منزوی شده بود و شاید به سایر شاهزادهها از جمله پسر نایف بیاعتماد بود. در آینده نزدیک شاهد تغییر رژیم خواهیم بود و تنها دلیلی که این اتفاق تاکنون رخ نداده، این است که ملک سلمان پیر در میان خانوادهاش محبوب است. ممکن است همانند دوران ملک فاروق نزاعی از جانب ارتش رخ دهد و ممکن است ما حاکمی داشته باشیم که با آمریکا دوست نباشد."