قتل به خاطر طلب ٤٥میلیونی
مرد آشنا وقتی نتوانست طلب ٤٥میلیون تومانی خود را بازپس‌گیرد، زن جوان را به قتل رساند.
مرد آشنا وقتی نتوانست طلب ٤٥میلیون تومانی خود را بازپس‌گیرد، زن جوان را به قتل رساند.
به گزارش شهروند، مردی با مراجعه به دادسرای جنایی ادعا کرد که دخترش از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته است.
پدر این دختر به بازپرس پرونده گفت: «دخترم به نام ویدا ٢٧ ساله ٨ آبان‌ماه جهت انجام امورات کاری از خانه بیرون رفت؛ تا ساعت ١٢ظهر بود که با من تماس گرفت اما ناگهان گوشی تلفن همراهش خاموش شد و دیگر هیچ‌گونه اطلاعی از وی نداریم.»
با آغاز تحقیقات، کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ اطلاع پیدا کردند که ویدا با یکی از دوستان خانوادگی‌اش جهت بردن خودرو سواری پرایدش به تعمیرگاه قرار ملاقات دارد؛ در تحقیقات از خانواده ویدا مشخص شد که وی در تاریخ ١١ آبان ماه با یکی از دوستان خانوادگی‌شان به نام فرزاد ٤٤ساله تماس داشته و به علت نقص خودرو پرایدش، با فرزاد جهت بردن خودرو به تعمیرگاه قرار ملاقات گذاشته است.
با شناسایی «فرزاد» ٤٤ساله، تحقیقات از وی در دستور کار کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت؛ او پس از حضور در اداره یازدهم پلیس آگاهی، در اظهارات اولیه منکر هر گونه اطلاع از سرنوشت ویدا شد؛ اما سرانجام ٢٢ آبان‌ماه لب به اعتراف گشود و به ارتکاب جنایت و قتل ویدا اعتراف کرد.
اعترافات متهممتهم در اعترافاتش در خصوص انگیزه و نحوه ارتکاب جنایت به کارآگاهان گفت: «ویدا به بهانه سرمایه‌گذاری در یک پروژه اقتصادی، مبلغ ٤٥میلیون تومان از من پول قرض کرده و قرار بود تا این مبلغ را در کمترین زمان به من باز پس بدهد؛ اما او هر بار بهانه‌ای می‌آورد و زمان دیگری را برای دادن بدهی‌اش اعلام می‌کرد تا این‌که این زمان به یک سال رسید؛ طی این مدت متوجه شدم که او از افراد دیگری نیز به همین شیوه و شگرد اقدام به گرفتن پول کرده است.»
متهم در ادامه اعترافاتش به کارآگاهان گفت: «صبح روز ٨ آبان ماه با ویدا در فلکه دوم صادقیه قرار ملاقات داشتم؛ شب قبل از آن زمانی که با ویدا قرار گذاشته بودم، تصمیم گرفتم تا به هر شکل ممکن پول خودم را از وی بگیرم و اگر موفق به این کار نشدم، ویدا را به قتل رسانم.
زمانی که ویدا سوار ماشین شد به سمت جلال آل‌احمد حرکت کردم؛ در میانه راه درباره زمان باز پس گرفتن طلب خود با ویدا صحبت کردم؛ اما او باز هم زمان دیگری را اعلام کرد؛ در بین صحبت‌هایش متوجه شدم که قصد دارد تا مدتی از تهران خارج شود؛ دیگر تصمیم گرفتم تا قصد خودم را عملی کنم؛ پارچه‌ای را دورگردنش انداخته و او را خفه کنم.
متهم درخصوص محل رهاکردن جسد نیز به کارآگاهان گفت: «بی‌هدف به راه خود ادامه می‌دادم تا این‌که به شهر جدید اندیشه رسیدم؛ پس از مقداری چرخیدن در داخل شهر، مکان خلوتی را در محدوه بلوار وحدت پیدا کردم؛ جسد را در آن‌جا رها کرده و به‌سرعت دور شدم؛ تا ساعت ٤ بامداد در حال چرخیدن در خیابان‌های تهران بودم و به خانه برگشتم.»
با اعترافات متهم به ارتکاب جنایت و رهاکردن جسد در شهر اندیشه، بلافاصله هماهنگی لازم انجام و مشخص شد که جسد متعلق به مقتوله توسط عوامل انتظامی در همان محل رهاسازی جسد کشف و به عنوان ناشناس به پزشکی قانونی منتقل شده است.
با اعتراف وی به جنایت، پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمد تشکیل شد و متهم با قرار بازداشت موقت و جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.»