آیا مسئولین صدای ما را می شنوند؟

دانشجویان توانبخشی علوم پزشکی اصفهان در یک تجمع اعتراضی که با مجوز رییس دانشگاه، مسئول نهاد رهبری و نماینده وزیر بهداشت در دانشگاه انجام شد خواسته های خود را مطرح کردند.

آیا مسئولین صدای ما را می شنوند؟

لادن سلطانی - دانشجویان توانبخشی علوم پزشکی اصفهان در یک تجمع اعتراضی که با مجوز رییس دانشگاه، مسئول نهاد رهبری و نماینده وزیر بهداشت در دانشگاه انجام شد خواسته های خود را مطرح کردند.
این مطالبات که عبارتند از:
1/ تصحيح آيين نامه مربوط به مراکز جامع توانبخشی (مسئول فني مراكز توانبخشي بايد يك توانبخش باشد)
2/ تعليق مجوز هاي صادر شده کلینیک های جامع توانبخشی با مدیریت پزشک متخصص
3/ بهبود وضعیت آموزشی دانشجویان توانبخشی در مراکز درمانی تحت پوشش وزارت بهداشت، در قالب بیانیه ای عنوان شد. این بیانیه بدین شرح است:
نظر بر این که سلامت یک جامعه در رشد و بالندگی آن تاثیر بسزایی خواهد داشت، نگرانی مسئولین در بازگرداندن سلامت افراد، امری طبیعی و اجتناب ناپذیر است. همیشه در تمامی جوامع، موانعی بر سر راه تلاش گران، قرار داشته که اکثر آنها به لطف کاردان هایی که برای رفع مشکلات گماشته شده اند، بر طرف شده است.
حال، افرادی سودجو، برای رسیدن به اهداف صرفا مادی خود، دست به اقداماتی زده اند که لازم است بیان شود.
در ابتدا شایان ذکر است که توانبخشی شامل شش رشته تحصیلی به شرح زیر است:
فیزیوتراپی، کاردرمانی، ارتوپدفنی، گفتاردرمانی،شنوایی شناسی و بینایی سنجی،که این شش رشته در کنار هم، تیم توانبخشی را تشکیل می دهند و در نهایت برای بهبود سطح فعالیت و کیفیت زندگی افراد توان خواه تلاش می کنند.



درجامعه علوم پزشکی حاضر، هر یک از اعضای این تیم، به صورت مستقل در جهت احقاق این هدف هنر نمایی می کنند و هر یک حق مسئولیت فنی کلینیک مربوط به کار خود را دارا هستند. در این میان، طبق آیین نامه مراکز جامع توانبخشی که سالیان پیش تصویب شده است، پزشکان متخصص دست به تاسیس این مراکز زده اند و بر خلاف هدف اصلی آن عمل می کنند. نقوص وارد به عملکرد این مراکز، از عدم حضور دائمی مسئول فنی در کلینیک شروع شده و با اخذ هزینه های سنگین برای درمان های نابجا و نامتناسب با بیماری فرد و از همه مهم تر خود ارجاعی بیمار ادامه می یابد. این سخنان، سرانجامِ توهین آمیز به هیچ قشر و شخصی نخواهد داشت بلکه مقصود، بیان مشکلات پیش روی تلاشگران در عرصه توانبخشی است.
از لحاظ قانونی هنگامی که شخصی مجوز اداره کلینیک شخصی خود را با مسئولیت فنی خود شخص دارد و تک تک فارغ التحصیلان در این شش رشته، توانایی و حق قانونی آن را دارند، لزومی به این نیست که پس از گردهمایی این افراد به صورت یک گروه، مسئولیت فنی کلینیک جامع توانبخشی با یک پزشک متخصص در امری غیر از توانبخشی باشد. حتی متخصص این امر هم باید در حیطه تشخیص مشارکت کند نه حیطه درمان و تکنیک های مربوط به کارشناسان توانبخشی. ایشان با تجویز درمان توانبخشی برای بیمار، وی را به مطب خود ارجاع می دهند که خلاف قانون های ذکر شده در آیین نامه مربوطه است.
در آخر، این نکته قابل بیان است که با رونق گرفتن این مراکز، کار از دست کاردان خارج شده و به دست افرادی افتاده است که به جای درمان بهینه و مناسب بیمار، به دریافت هزینه های هنگفت از بیمار بدون دلیل و مرجع علمی معتبر پرداخته اند و همچنین مراکز علمی-آموزشی خالی از بیمار شده که این خود لطمه ای سنگین به آموزش دانشجویان توانبخشی و در نهایت صدمات جبران ناپذیری به بیمار خواهد کرد. به علاوه، این امر موجب می شود که دانشجویان توانبخشی پس از مشقت های فراوان، با مساله ای ناگوار پیش رو‌شده و به جایگاه اصلی خود یعنی خدمت به مردم جامعه نرسند. در این میان چه کسی مسئول این فاجعه بزرگ‌است؟ آینده شغلی این تلاشگران در عرصه توانبخشی را چه کسی تأمین می کند؟
بعضی از عزیزان معتقدند این سراسیمگی، تنهادر پی منافع شخصی است که علاوه بر ذکر این کم لطفی ایشان به جامعه توانبخشی ، شایان ذکر است که دفاع از حقوق شخصی و جمعی در هیچ قانونی منع نشده و امری مذمت شده از سوی قانون و مردم نیست.
امید است مسئولین و مراجع مربوطه دست به اقدامات لازم‌‌برای احقاق حقوق بیمار و درمانگر زده و مشکلات ایجاد شده را برطرف نمایند.

*جمع کثیری از دانشجویان دانشکده علوم توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان

ارسال نظر