انتقال آب زاینده رود نمونه بارز اشتباه در بحث انتقال آب است
یک کارشناس مسائل محیط زیست گفت: متاسفانه تاکنون در مدیریت وضعیت کشور درباره خشکسالیها به صورت مقطعی عمل کردهایم و از راهکارهای کوتاه مدت برای پرداخت خسارت استفاده شده است.
یک کارشناس مسائل محیط زیست گفت: متاسفانه تاکنون در مدیریت وضعیت کشور درباره خشکسالیها به صورت مقطعی عمل کردهایم و از راهکارهای کوتاه مدت برای پرداخت خسارت استفاده شده است.
سارا اردو در گفتوگو با فارس ، با اشاره به موضوع بحران آب در کشور اظهار کرد: ورشکسته به کسی میگویند که تمام منابع مالی خود را از دست داده باشد از حساب پس انداز گرفته تا حسابهای جاری، امروز حساب پس انداز ما همان آبهای زیر زمینی و آبهای فسیلی ( آبهایی که در اعماق ژرف زمین ) هستند که سه برابر حد استاندارد جهانی از آن برداشت کردیم.
وی افزود: حساب جاری ما همان رودخانهها، تالابها و دریاچهها هستند که بحران خشک سال در آنها نمایان است؛ باران هم منبعی نامشخص است که به دلیل تغییرات اقلیمی جهانی و آلودگی هوا و بسیاری از مشکلات دیگر نمیتوان بر روی بارش آن حساب کرد بنابراین باید بگویم ورشکسته آبی هستیم و بر اساس این ورشکستگی برنامه ریزی و مدیریت کنیم.
اشتباه مدیریتی ما نداشتن آمایش سرزمین است
این مدرس دانشگاه گفت: در بحث مدیریت آب تا به امروز اشتباه عمل کردیم، اولین و بزرگترین اشتباه مدیریتی ما نداشتن طرحهای آمایش سرزمینی است، آمایش سرزمینی میزان دقیق منابع آبی و دیگر منابع کشور را برای ما مشخص میکند و ما با اعداد قطعی تری از منابع روبه رو هستیم و توسعه کشور را براساس همان اعداد قطعی باید انجام دهیم.
وی افزود: البته هنوز این اشتباه مدیریتی ادامه دارد مثلا رودخانه کارون را حدودی و با احتمالات تخمین میزنیم آب مازاد دارد و منبع خوب آبی جهت انتقال آب است اما از خالی بودن مخازن سدهای بزرگ این رودخانه و منابع آبی تامین کننده این رودخانه اطلاع دقیقی نداریم.
وی افزود: امروز سد دز یکی از بزرگترین سدهای خوزستان در وضعیت بحرانی بی آبی است اگر تا سال های گذشته حدود 2 میلیارد و700 میلیون متر مکعب آب داشت امروز تنها حدود 500 میلیون متر مکعب آب دارد و این وضعیت بیشتر سدهای آبی ما است و اینگونه تیشه به ریشه منابع باقی مانده آب میزنیم.
انتقال آب زاینده رود نمونه بارز اشتباه در بحث انتقال آب است
اردو بیان کرد: نمونه بارز اشتباه انتقال آب که باید از آن درس عبرت بگیریم را میتوانیم به انتقال آب زاینده رود و خشک شدن تالاب گاوخونی اشاره کنیم عامل اصلی خشک شدن رودخانه خط لوله انتقال آب سد به یزد، کرمان، کاشان و قم است و وضعیت امروز شهر اصفهان وضعیت فردای اهواز و دیگر شهرهای خوزستان است، تالاب بین الملی گاوخونی از منابع زیر زمینی آب زاینده رود تامین می شد همان طور که تالابهای خوزستان مانند تالاب هورالعظیم از منابع آبی کارون تامین میشود.
وی ادامه داد: در بحث برداشت آبهای زیر زمینی در 30 سال گذشته، ایران در مقایسه با استاندارد جهانی سه برابر بیشتر برداشت داشته است و این یعنی نابودی منابع آبی، این برداشت بیرویه عامل خشکیدن بیش از نیمی از دشتهای ایران و همچنین بسیاری از تالابها، رودخانهها و دریاچههای با ارزش ایران است و خشک شدن آبهای جاری ما و همچنین دشتها و زمینها خود زمینه تغییرات اقلیم و گرمایش را تشدید میکند و به طور مستقیم و غیر مستقیم باعث میشود که ما در کنار چالشهایی مانند ریزگردها با کاهش بارش و افزایش درجه حرارت منطقه رو به رو شویم.
آب محدود کننده توسعه هرمنطقه محسوب میشود
وی بیان کرد: ما به آب به عنوان محدود کننده توسعه نگاه نکردیم، دیدگاههایمان این بوده که آب را به گونهای تامین خواهیم کرد و محیط را تطبیق میدهیم اما وضعیت بحران آبی در کشور و استان خوزستان از آنچه که دیده میشود بسیار بحرانیتر است، در روی زمین ما تالابهای خشک شده و یا دریاچهها را میبینم که یکی پس از دیگری در حال خشک شدن هستند اما در زیر زمین بحران خشک شدن آبهای زیر زمینی قابل مشاهده نیست و وضعیت بحران خشک سالی آبهای زیر زمینی بیشتر از سطح زمین است چرا که با اندکی توجه به نشستهای زمین، فرو چالهها و همچین توجه به چاههایی که به دلیل خشک شدن به عمق بیشتری نیاز است تا به آب برسند میتوان وضعیت آبهای زیر زمین را بهتر درک کرد.
وی میافزاید: متاسفانه تاکنون در مدیریت وضعیت کشور درباره خشکسالیها به صورت مقطعی عمل کردهایم و با پرداخت خسارت به کشاورزان، استفاده از راهکارهای کوتاه مدت آبرسانی، استفاده از ذخایر آبی و تلاشهای دیگری از این دست که کافی نیست و نیاز به تدیبر و مدیریت بلند مدت اصولی وعلمی داریم.
مدیریت خلاقانه نیاز کشور در برطرف کردن نیازهای آبی است
وی عنوان کرد: ایران کشوری با اقلیم متنوع و عمدتا گرم و خشک است و بر روی کمربند خشک و نیمه خشک جهانی قرار دارد و بحران آب موضوع جدیدی در تاریخ این کشور نیست به گواه تاریخ در دورههای مختلف ایران دچار خشکسالی شده است اما نحوه مدیریت متفاوت بوده است.
وی افزود: در گذشته از مدیریت خلاقانه استفاده میشد بدون آسیب به طبیعت مانند استفاده از قنات که آب ذخیره میکردند بدون آسیب به محیط زیست تا مدیریت مناطق کم بارش که فقط چند روز بارش در سال داشتند و اصلا منبع آب شیرین نداشتند اما با کندن مکانهایی پلکانی آب بارندگی را ذخیره میکردند، مدیریت امروز از طریق کندن چاه، سد سازی و انتقال آب و بسیاری از کارهای مشابه تیشه به ریشه منابع آبی میزند.
این پژوهشگر محیط زیست گفت: این نکته مهم در مدیریت محیط زیست هم باید یاد آور شوم که در مناطق مختلف ایران بهره برداری باید با در نظر گرفتن اقلیم منطقه باشد، مثلا در منطقهای با آب و هوای گرم و خشک مانند خوزستان بهره برداری در مقایسه با مناطق مرطوب متفاوت است زیرا به دلیل بارش کم و کمبود منابع آبی منطقه توان بازسازی ندارد و استراتژیها و برنامههای مدیریتی در مناطق خشک باید با توجه به مبنای توان بیولوژیکی مناطق باشد و با رویکردی بلند مدت که متاسفانه بیشتر استراتژی های بهکار برده شده این چنین نیست و در مدیریت اجرایی اولویت بندی مناسب و بهینهای نداریم و از یک الگو مدیریتی در تمام کشور استفاده میکنیم.
اردو ادامه داد: این یکی از بزرگترین ضعفهای مدیریتی ما است، ایران کشوری با دما و اقلیم متنوع است و این باعث افتخار ما شده است اما این افتخار ملزم پذیرش یکسری سختیها است زیرا هر شهر ملزم به مدیریت خاص همان شهر با توجه به آب، هوا و اقلیم آن شهر است برای مقابله با بحران آب اولین کاری که باید انجام بدهیم این است که متناسب با موقعیت اکولوژیکی ایران عمل کنیم و برنامههای بلند مدت داشته باشیم.
استفاده از آبهای خاکستری نیازمند توسعه زیرساختها است
اردو گفت: حدود یک چهارم آبی که به صورت بارش در این سرزمین می بارد به منابع آبی قابل استفاده تبدیل میشود اما بخش عمده آن به دلیل نا کارآمدی و بازده بسیار کم آبیاری و آبرسانی به هدر میرود.
وی افزود: البته برای بهره برداری از آب خاکستری یکسری زیرساخت نیاز است اگر بخواهید از آب خاکستری استفاده کنیم، نیاز به خط لوله مجزا داریم و در ایران که ساخت و سازهای جدید در دست انجام است، توسعه تکنولوژی استفاده از آب خاکستری و توسعه آن در شهرهای جدید حتما باید مورد توجه قرار گیرد ولی متاسفانه ایران برای بهره برداری از آب خاکستری برنامه ندارد.
این فعال محیط زیستی بیان کرد: اگر بتوانیم از آبهای خاکستری به درستی استفاده کنیم کمک بزرگی به حفظ منابع آبی کشور کردهایم زیرا دارای پتانسیل بسیار بالایی است از مزایای استفاده از آب خاکستری میتوان به صرفه جویی قابل توجه در حجم آب مصرفی و بازیافت بهینه آب مصرف شده، افزایش 50 درصد ظرفیت آبیاری بدون صرف هزینههای اضافی، محدود کردن و کاهش هزینههای تخلیه چاههای جذبی، بهبود وضع زندگی مردم و کاهش مهاجرت از روستاها به شهرها همچنین اقتصادی بودن طرح اشاره کرد و در بحران بی آبی تنها با مدیریت صحیح آب میتوانیم با خشکسالی مبارزه کنیم.
وی میگوید: کلمه توسعه پایدار یک ژست برای بیان عالمانه و روشنفکرانه نشان دادن ما نیست بلکه بیان توسعه پایدار باید در عمل ما، مدیریت ما وزندگی ما باشد. نمیتوانیم بگوئیم دوستدار محیط زیست هستیم و رویکرد توسعه پایدار را داریم اما در برنامههای مدیریتی اجازه سدسازی، انتقال آب و ... را بدهیم چراکه یک فرد دوستدار محیط زیست از راهکارها و برنامه هایی حمایت میکند که رویکرد توسعه پایدار از تمام لحاظ در آن اعمال شده باشد و با احتمال یک درصد آسیب محیط زیستی آن برنامه را اجرایی نمیکند.