لباس پسرانه در تن دختران تهرانی!
لباس پسرانه دختران، زلف صاف پسران روی صورت یا استفاده از وسایلی که مزین به نماد و کلمات کرهای است؛ جوانانی که عشق سفر به سئول دارند و این مساله نشات گرفته از تب کره ایبودن در میان آنهاست. آن چنان که برخی از ایرانیها دائما در حال دیدن سریالهای کرهای هستند و درصددند که به هر طریقی به زبان کرهای مسلط شوند.
لباس پسرانه دختران، زلف صاف پسران روی صورت یا استفاده از وسایلی که مزین به نماد و کلمات کرهای است؛ جوانانی که عشق سفر به سئول دارند و این مساله نشات گرفته از تب کره ایبودن در میان آنهاست. آن چنان که برخی از ایرانیها دائما در حال دیدن سریالهای کرهای هستند و درصددند که به هر طریقی به زبان کرهای مسلط شوند.
به گزارش نامه نیوز مدتی است تب کرهایبودن در میان برخی جوانان ایرانی بالا گرفته است و آنها درصددند خود را به مردمان این کشور شبیه کنند.شاید این مساله بیارتباط با سریالهایی که بسیاری از ایرانیان را پای تلویزیون میخکوب میکند، نباشد. سریالهایی چون «جواهری در قصر» و «امپراطور دریا»، «تاجر پوسان»، « افسانه جومونگ»، «دونگ یی»، «ایسان»، «سرنوشت» و «سرزمین آهن» که طی این سالها مردم ایران را با خود همراه کرده بود. البته از رسانه ملی خود که بگذریم شبکههای ماهوارهای هم در این اتفاق دخیل هستند و سریالهای طولانی کرهای را چنان با آب و تاب نشان میدهند که در اذهان بینندگان خود جای گرفتهاند.
از سوی دیگر، چهره معصوم و کودکانه کره ایها نیز از دیگر علتهای جذابیت آنهاست و این مساله روند گرایش شبیه شدن به آنها را افزایش میدهد. این در حالی است که در سالهای اخیر تب کرهای در میان دختران افزایش چشمگیری داشته است. شاید علت این ماجرا با ساختارهای موجود بیارتباط نباشد. با وجود این، باید فکری اساسی برای به راه افتادن این مد تازه در ایران کرد، چرا که هر دم از این باغ بری میرسد!
یک جامعهشناس در مورد تب کرهای شدن برخی جوانان ایرانی میگوید: سریالهای کرهای یک عامل تاثیرگذار در شکلگیری این فرآیند هستند. البته این مساله و تحت تاثیربودن مختص ایران نیست. زمانی برخی جوانان از چینیها پیروی میکردند و مدل ابروی خود را به شکل آنها درمیآوردند. امان ا... قرائی مقدم میافزاید: این مساله میتواند نوعی اعتراض به وضع موجود هم باشد. او ادامه میدهد: البته نوع خانواده، پایبندی به ارزشها و هنجارهای ملی و میهنی و نحوه تربیت نیز در این مساله بسیار موثر است. این جامعهشناس میگوید: گروه دوستان هم نقش قابل ملاحظهای دارد. وقتی یک پدیده شیوع پیدا میکند، بحث اشاعه گری مطرح است، یعنی اینکه فرهنگها از یکدیگر تاثیر میپذیرند. قرائی مقدم خاطرنشان میکند: برخی مکتبها معتقدند که فرهنگ تمدن بشر از مصر، یونان و ایران به سراسر جهان رفته است. او با بیان اینکه امروزه جوانان تحت تاثیر هنرپیشههای سریالها و کارتونهای شرق دور قرار گرفتهاند، میگوید: جوانان این سریالها را میبینند و خودشان را به شکل هنرپیشهها درمیآورند. این جامعهشناس اظهار میکند: یکی از ویژگیهای فرهنگ شرقی آستین بلند و پاهای کوچک
است. در واقع زنان در ژاپن و چین پاهای خود را کوچک میکنند، در آمریکا کمر خود را باریک، در فیلیپین دندانهای نیش را تیز و در اقیانوسیه گردن را بلند میکنند و این فرهنگها قابل انتقال به یکدیگر است. قرائی مقدم بیان میکند: از سوی دیگر، ما چیزی نداشته ایم که به جوانان خود بدهیم و آنها را از لحاظ فرهنگی رها کرده ایم و فقط باید و نبایدها را به آنها گفته ایم. این استاد دانشگاه اضافه میکند: یک نوع سرکشی اتفاق افتاده است. در واقع جامعه دچار نوعی بیماری فرهنگی شده است، یعنی برخی هنجارها، ارزشها و باورها فرو ریختهاند و بهنوعی جوانان تحت تاثیر فرهنگهای دیگر قرار گرفتهاند. قرائی مقدم توضیح میدهد: بنابراین طبیعت جامعه و جوان است که نوجو، نوخواه، نوپدید و نوگرا باشد.
این در حالی است که وقتی جوانان را محدود میکنیم با اعتراض آنها مواجه میشویم. در واقع جوانان با پوشش خود فریاد میزنند. این جامعهشناس میگوید: بنابراین وقتی خود باختگی افزایش پیدا میکند؛ عناصر، اجزا و بافت فرهنگی هم تغییر میکند و جوانان سعی میکنند از طریق خودسری نیاز خود را تامین کنند. قرائی مقدم میافزاید: البته تغییر لازمه جامعه است و نباید ما در گذشته بمانیم. او اضافه میکند: از نظر جامعهشناسی تغییر نگرش پدیده خوبی است و حتی موجب شده که جوانان افکار سالمندان را تغییر دهند. برای مثال در گذشته نباید دختر درس میخواند یا در اجتماع حضور پیدا میکرد، ولی به تدریج در وضعیت دختران تغییر ایجاد شد و این تغییر همچنان ادامه دارد. این استاد دانشگاه میافزاید: اکنون عربستان هم دچار نوآوری شده و این تغییر نگرش بهنوعی لازمه حیات یک جامعه است. او در پایان میگوید: باید بگذاریم جوانان امتحان و تجربه کنند و بعد خود به نتیجه برسند، هر چند لازم است در این مسیر به آگاهی بخشی بپردازیم.