هادی غفاری : حامیان احمدینژاد از مردم عذرخواهی کنند
نامه محمود احمدینژاد به مقام معظم رهبری در روزهای اخیر بسیار حاشیهساز شده است. این نامه واکنشهای متفاوتی به همراه داشته است. هادی غفاری، عضو شورای مرکزی مجمع «نیروهای خط امام» با بیان اینکه «بیاعتنایی به کارهای احمدینژاد باعث شده تا پوست کلفت شود و هر چه دلش میخواهد بگوید» یادآور شد: «این رفتار دستگاه قضایی باعث میشود تا مردم فکر کنند، همه میتوانند آتش به اختیار باشند و به موازین نظام بیاعتنایی بکنند و هر طور که دلشان میخواهد عمل کنند.»
نامه محمود احمدینژاد به مقام معظم رهبری در روزهای اخیر بسیار حاشیهساز شده است. این نامه واکنشهای متفاوتی به همراه داشته است. هادی غفاری، عضو شورای مرکزی مجمع «نیروهای خط امام» با بیان اینکه «بیاعتنایی به کارهای احمدینژاد باعث شده تا پوست کلفت شود و هر چه دلش میخواهد بگوید» یادآور شد: «این رفتار دستگاه قضایی باعث میشود تا مردم فکر کنند، همه میتوانند آتش به اختیار باشند و به موازین نظام بیاعتنایی بکنند و هر طور که دلشان میخواهد عمل کنند.»
متن گفتوگوی «وقایعاتفاقیه» با هادی غفاری را درباره تحرکات رییسدولتهای نهم و دهم در ادامه میخوانید:
***
در سالهای اخیر این پرسش بارها از سوی مردم مطرح شده است که چرا بهصورت قضایی با اقدامات دو دهه اخیر محموداحمدینژاد برخوردی صورت نمیگیرد. این مسئله چه دلیلی میتواند داشته باشد؟
این آقا عادت به جنجال و دردسر درست کردن برای کشور دارد و من تعجب میکنم که چرا قوهقضاییه کاری بهکارش ندارد؟ بیاعتنایی به کارهای احمدینژاد باعث شده تا او پوست کلفت شود و هر چه دلش میخواهد بگوید. این رفتار دستگاه قضایی باعث میشود تا مردم فکر کنند، همه میتوانند آتش به اختیار باشند و به موازین نظام بیاعتنایی و هر طور که دلشان میخواهد عمل کنند. درحالیکه همه میدانند این نوع هرجومرج در نظام مقدس اسلامی محلی از اعراب ندارد.
به نظر شما نه بهعنوان یک چهره سیاسی، بلکه بهعنوان یک شهروند عادی تکلیف سیستم قضایی با مدیرانی چون محمود احمدینژاد که پروندهای اتهامی متعددی دارند چیست؟
این فرد بدون اینکه به حرفهایش اعتقادی داشته باشد، با هدف براندازی هر چه دلش میخواهد را به زبان میآورد و اصلا و ابدا به فکر اصلاح امور نیست. اواگر واقعا معنی عدالت و آزادی را میفهمید، در همه آن سالهایی که حیثیت کشور را بر باد داد، باید در عمل هم درست رفتار میکرد. بینی و بینالله یک ذره عدالتطلبی و حقخواهی را در شخصیت او نمیبینم و بههمیندلیل معتقدم که نظام باید برخورد لازم را با او داشته باشد زیرا اگر در غیراینصورت باشد، مردم و بهویژه نسل جوان و بهویژه دختر و پسرهای جوان به بسیاری از باورهایشان نسبت به نظام و انقلاب شک میکنند.
همین چند روز پیش مقام معظم رهبری اینطور فرمودند که در اجرای عدالت کوتاهی داشتیم که یکی از کوتاهیها، همین اهمال در مواجهه با تخلفات این آقا است که آشکارا کمر همت به تخریب نظام بسته است و انگارنهانگار که مسئولان مربوطه قضایی باید با تخریبکنندگان نظام برخوردی جدی داشته باشند. اگر حرفهای احمدینژاد را یک فردی عادی یا چهرههای کم نفوذ سیاسی یا استاد دانشگاه زده بودند، تا حالا ۶۰ بار کله پا شده بودند! چنین رفتاری باعث میشود که مردم فکر کنند، ضعیفکشی میشود.
احمدینژاد با چه هدفی این مسیر را انتخاب کرده است؟
محمود احمدینژاد آدم پیچیده و بسیار خود شیفتهای است که متاسفانه از برخیها هم نقاط ضعفی در دست دارد و بههمیندلیل فکر میکند که با چماق کردن آنها، میتواند هر کاری را انجام بدهد تا از این طریق مطرح و اسمش در رسانهها باشد. همین خودنمایی باعث میشود که به دادگاهی که خودش دعوت میشود، نرود و برای حضور در دادگاه این و آن جنجال و سروصدا بهپا کند.
احمدینژاد چقدر شانس دارد که به عرصه سیاسی برگردد؟
بازگشت احمدینژاد به سیاست؟ اصلا و ابدا! اگر شرایط هم اجازه چنین کاری را بدهد، منِ هادی غفاری و همه فرزندان انقلاب محال است که چنین اجازهای را بدهیم. مگر میشود، کسی که ارکان نظام را مسخره میکند و آن را زیر سؤال میبرد، بتواند برگردد و کارهای خراب گذشتهاش را بازهم تکرار کند؟
در چنین شرایطی، مدافعان احمدینژاد که بعضا چهرههای سرشناس و موثری بودند چه موضعی باید بگیرند؟
همه کسانیکه شبانهروز تلاش کردند تا چنین آدمی به قدرت برسد، همه باید از مردم عذرخواهی کنند و پاسخ دهند که چرا متوجه نشدند که از چهکسی اینقدر حمایت میکنند؟ من در سال ۶۵ فهمیدم که احمدینژاد چه تحفهای است، یادم میآید که او هرکاری برای مخالفت با خط امامیها انجام میداد و برابر انجمن اسلامی دانشگاه علم و صنعت موضعگیری میکرد. سوال من از آقایان این است که سال ۶۵ متوجه نشدند، سال ۷۰ متوجه نشدند، سال ۷۸ متوجه نشدند، سال ۸۴ متوجه نشدند و بدتر از همه چرا سال ۸۸ و بعد از آن مناظرههای جنجالی متوجه نشدند که احمدینژاد نیت خیر نمیتواند داشته باشد؟
البته برخی از مدافعانش اینطور میگویند که رویکرد احمدینژاد بعدا به کلی تغییر کرد.
نخیر؛ اصلا چنین چیزی قبول نیست و بیشتر یک بهانهتراشی است. آقایان بهجای اینکه توجیه کنند، بهتر است که بابت اشتباه بزرگشان از مردم پوزش بطلبند و بدانند که شأن کسی با این کار پایین نمیآید. وقتی امام علی(ع) به مردم میگفت که مرا نصیحت کنید، چرا ما قبول اشتباهمان را دون شأن خودمان بدانیم؟ بالاتر از ائمه که نیستیم. پس بهتر است که بیایند، بگویند اشتباه کردیم و مطمئن باشند که ایرانیها اینقدر مرام دارند که از خطایشان بگذرند. امام صادق(ع) فرمودهاند که مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود. وقتی به نیروهای بیریشهای که معلوم نیست، از کجا آمدهاند و هدفشان چیست، اعتماد میکنیم معلوم است که موی دماغ میشوند و ضرر پشت ضرر میزنند. پس باید از این به بعد دقت کنیم تا احمدینژادهای دیگر فرصت خیانت به دست نیاورند.