گفت و گو با دختر 19 ساله ای که کلیه و کبدش را می فروشد

آخرین برگ بازی برای آنها یک تکه از بدنشان است؛ کلیه، کبد ، قرنیه چشم ، مغز استخوان و... فرقی نمی کند هرچیزی که بتوانند به پول تبدیل کنند؛ پولی که از راه برسد و مشکلات ریز و درشت شان را حل کند. دلیلی که باعث شده بازار خرید و فروش اعضای بدن ، همیشه داغ باشد.

آخرین برگ بازی برای آنها یک تکه از بدنشان است؛ کلیه، کبد ، قرنیه چشم ، مغز استخوان و... فرقی نمی کند هرچیزی که بتوانند به پول تبدیل کنند؛ پولی که از راه برسد و مشکلات ریز و درشت شان را حل کند. دلیلی که باعث شده بازار خرید و فروش اعضای بدن ، همیشه داغ باشد.

به گزارش جام جم آنلاین، اگر قبلا فروشنده ها و البته خریداران اعضای بدن را حوالی کوچه فرهنگ حسینی در خیابان ولیعصر پیدا می کردید ، حالا مدتهاست پای آگهی های این چنینی به دنیای مجازی هم باز شده است و فروشنده ها و واسطه ها در اینستاگرام و تلگرام ، برای خودشان به دنبال مشتری هستند. مشتری ای که نیازش همان عضوی است که حالا مدتهاست بیمار شده و زندگی را برای او سخت کرده ؛ کلیه البته در صدر فهرست خرید و فروش قرار دارد. آخرین برگ بازی زندگی برای این خریداران و فروشنده ها همینجا ورق می خورد؛ همینجا که آنها رو در روی هم قرار می گیرند، یکی پول می دهد و دیگری عضوی از بدنش را. معامله ای که در نهایت قرار است دو سر سود باشد. گیرنده عضو، زندگی را به دست آورد و دهنده عضو، مشکلات مالی اش را رفع کند؛ معامله ای که البته همیشه هم به سرانجام مثبت نمی رسد.


بین آگهی های داغ دنیای مجازی، بعد از کلیه، که سالهاست یکه تاز بازار خرید و فروش اعضای بدن است، مدتی است که بازار خرید و فروش کبد هم داغ شده است؛ موضوعی که دکتر محمدجعفر فره وش فوق تخصص کبد و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران آن را تایید می کند. دکترفره وش اما با وجود تایید امکان اهدای قسمتی از کبد یک شخص به شخص دیگر به ما می گوید :« اما این کار ریسک بسیار بالایی دارد چراکه عمل جراحی کبد جزو جراحی های سخت و مشکل است، در این عمل جراحی، لوب راست یا چپ کبد فرد اهدا کننده برحسب نیاز ، برداشته می شود و به فرد گیرنده پیوند زده می شود.»

دکتر فره وش در توضیح بیشتر می گوید:« برای بزرگسالان معمولا لوب راست پیوند زده می شود و اگر گیرنده عضو کودک باشد ، لوب چپ پیوند زده می شود چون کوچکتر است. ولی در حالت کلی فرد اهدا کننده باید بداند که ممکن است سلامتش با این کار به خطر بیفتد و در آینده خودش با مشکل مواجه شود.»

این پزشک متخصص در ادامه با اشاره به اینکه موفق ترین حالت پیوند کبد در بستگان نزدیک فرد گیرنده دیده می شود ، می گوید:« با وجود این ما می بینیم که خیلی ها به دلایل مخلتف کبدشان را برای فروش می گذراند، الان در همین کوچه نزدیک بیمارستان ما هم یک نفر روی دیوار کاغذی چسبانده و نوشته که کبدش را می فروشد. اما متاسفانه بسیاری از افرادی که برای فروش قسمتی از کبدشان آگهی می دهند اصلا اطلاعی از ریسک بالای این کار خبر ندارند و فکر می کنند که ترمیم کبد به سادگی انجام می شود درحالی که این طور نیست . »

مینا 19 ساله از اصفهان یکی از همان هایی است که برای فروش قسمتی از کبد و یکی از کلیه های شان آگهی کرده اند . مینا دانش آموز دوره پیش دانشگاهی است و می گوید که به خاطر خرج و مخارج تحصیلش مجبور به این کار است . گفتگوی ما را با او بخوانید :

تو که سن و سال زیادی نداری چطور به فکر فروش کبد و کلیه ات افتادی؟

مجبورم ، یکساله بودم که پدرم فوت کرد و مادرم هم الان چند سال است که ازدواج کرده و من الان سالهاست که با مادربزرگم زندگی می کنم .

درس می خوانی ؟

بله دانش آموز پیش دانشگاهی هستم.

چه رشته ای ؟

علوم انسانی.

از کجا فهمیدی که می توانی کلیه ات را بفروشی؟

یک شب داشتم در اینترنت تاب می خوردم بعد دیدم که نوشته اند خرید و فروش کلیه و کبد و ... دیدم قیمت هایش چقدر زیاد است. با خودم گفتم که من هم همین کار را بکنم تا مشکلاتم رفع بشود.

مشکلاتت چیست؟

خرج و مخارج زندگی. من الان ساعت 3 که از مدرسه تعطیل می شوم می روم سر کار تا 12 شب سرکارم.

کجا کار می کنی؟

در یک پیتزافروشی.

کارت چیست؟

مواد داخل پیتزا را آماده می کنم.

بلدی؟

یاد گرفتم.به ما آموزش دادند.

چقدر حقوق می گیری؟

ماهی 460 هزارتومان می گیرم اما اصلا تعطیلی ندارم ، اصلا هم به درس هایم نمی رسم. خیلی از بقیه بچه ها عقبم. به خاطر همین به فکر فروش کلیه و کبدم افتادم.

قبلا هم جایی کار می کردی؟

تابستان همین امسال در یک گلخانه کار می کردم. روزی 23 هزارتومانم می گرفتم از 6 صبح تا 6 عصر.

موضوع فروش کلیه ات را با کسی در میان گذاشتی؟

به مادرم گفتم اما جدی نگرفت. مادربزرگم هم که با این موضوع کاری ندارد.

فکر می کنی زندگی با یک کلیه یا یک کبد نصفه و نیمه راحت است؟

می دانم سخت است اما این طوری با مشکلات مالی هم اصلا زندگی راحت نیست.

گفتی ساعت 12 شب کارت تمام می شود ، کی می رسی خانه؟

12:20 دقیقه می رسم. پیتزا فروشی نزدیک خانه مان است.

تنهایی برمی گردی؟نمی ترسی آن موقع شب؟

نه من دیگر به تنهایی عادت کردم.

وقتی برمی گردی مادربزرگت بیدار است ؟

بله بیدار است.

یعنی منتظر برگشتن تو است؟

نمی دانم تا حالا ازش نپرسیدم. اما بیدار است.

توی مدرسه شما کسی می داند که تو شب ها کار می کنی؟

نه کسی خبر ندارد.

اینکه تا این وقت شب کار می کنی باعث نشده درس هایت ضعیف بشود؟

چرا من معدلم پارسال 19 بود اما امسال خیلی پایین امده، چون وقت نمی کنم درس بخوانم.

اگر کار نکنی خرجی از کجا می آورید ؟

از هیچ جا. کسی نیست به ما خرجی بدهد. قبلا مادرم به دور از چشم شوهرش کمک می کرد اما الان شوهرش فهمیده و نمی تواند به ما کمک بکند.

از وقتی شماره ات را برای فروش کلیه و کبد گذاشتی چند نفر با تو تماس گرفتند؟

من تازه شماره گذاشتم از هفته پیش تا حالا روزی 4 نفر حداقل زنگ زده اند.

چقدر قیمت داده اند ؟

برای کلیه 40 میلیون گفته اند. اما تهران بودند، من می خواستم اصفهان باشند.

خودت قیمت نداری ؟

شنیدم تا 60 میلیون هم می خرند.

کبد چطور؟

هنوز برای کبد کسی به من زنگ نزده اما توی اینترنت دیدم که خیلی قیمت دارد مثلا 400 - 500 میلیون.

اگر بتوانی قسمتی از کبدت را بفروشی با پولش چکار می کنی ؟

ما مستاجریم ،برای خودم و مادربزرگم یک خانه می خرم و بقیه اش را می گذارم بانک سودش را می گیرم و دیگر کار نمی کنم.


ارسال نظر