احمدینژاد درس عبرت بزرگی برای تاریخ سیاسی ایران خواهد شد
با بازداشت بقایی و مشایی سرنوشت جریان محمود احمدینژاد وارد فاز جدیدی شده است. این در حالی است که احمدینژاد همچنان با نوشتن نامه به مسئولان نظام و همچنین بست نشینی در بقاع متبرکه به اعتراضات خود نسبت به ساختارهای نظام ادامه میدهد. با این وجود سوال مهمی که این روزها ذهن افکار عمومی جامعه را به خود مشغول کرده است واکنش مسئولان نظام به احمدینژاد و نزدیکان اوست
با بازداشت بقایی و مشایی سرنوشت جریان محمود احمدینژاد وارد فاز جدیدی شده است. این در حالی است که احمدینژاد همچنان با نوشتن نامه به مسئولان نظام و همچنین بست نشینی در بقاع متبرکه به اعتراضات خود نسبت به ساختارهای نظام ادامه میدهد. با این وجود سوال مهمی که این روزها ذهن افکار عمومی جامعه را به خود مشغول کرده است واکنش مسئولان نظام به احمدینژاد و نزدیکان اوست. از سوی دیگر این روزها اخباری مبنی بر فیلترینگ تلگرام در فضای رسانهای کشور به وجود آمده که سبب سوالات متعددی در بین مردم شده است.
به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این موضوعات با آیتا... محسن غرویان، استاد حوزه علمیه قم گفتوگو کردیم. آیتا... غرویان معتقد است: «احمدینژاد درس عبرت بزرگی برای تاریخ سیاسی ایران خواهد شد تا پس از آن کسی خود را اندیشه مطلق و حقیقت محض قلمداد نکند. هر جریان سیاسی باید این احتمال را در نظر داشته باشد که روزی در اوج است و روزی نیز ممکن است در حضیض قرار داشته باشد. این در حالی است که احمدینژاد و حامیانش هیچ احتمالی برای شکست و در حضیض قرار داشتن برای خود در نظر نگرفته بودند و به جای اینکه در اندیشههای خود بازنگری کنند در مقابل ساختارهای نظام قرار گرفتهاند». در ادامه متن گفتوگوی «آرمان» با آیتا... غرویان را از نظر میگذرانید.
استیضاحهای ناکام پایان سال گذشته در مجلس شورای اسلامی چه تاثیری در رویکرد دولت در سال جدید خواهد گذاشت؟ آیا دولت با توجه به این استیضاحها محتاطتر از گذشته حرکت خواهد کرد؟
دولت آقای روحانی از ابتدای روی کار آمدن با فراز و نشیبها و هجمههای زیادی از سوی دلواپسان مواجه بوده است. این در حالی است که رویکرد دولت آقای روحانی همانند آیتا... هاشمی اعتدالی است. با این وجود همان افرادی که در برخی سازمانها و نهادها با آقای هاشمی مشکل داشتند و ایشان را تخریب میکردند، با آقای روحانی نیز مشکل دارند و تلاش میکنند به شکلهای مختلف در مسیر حرکت دولت کارشکنی کنند.
بهنظر من استیضاح سه وزیر دولت در پایان سال گذشته نیز منشأ سیاسی داشت و یک جریان سیاسی در مجلس حضور داشت که تلاش میکرد با این حربه دولت را با چالش جدی مواجه کند. بنده قصد ندارم عنوان کنم که عملکرد دولت بینقص و بدون ضعف است. با این وجود استیضاح سه وزیر دولت آن هم در پایان سال و در شرایطی که دولت نیازمند تمرکز برای مدیریت وضعیت مردم بود نشان میدهد که برخی همچنان با عینک سیاسی و جناحی به دولت نگاه میکنند، البته دولت نیز باید این هشدار و تذکرات را در جهت مثبت خود جدی بگیرد و در برخی عملکردهای غیرقابل قبول خود تغییرات مثبت و روبه جلویی نشان بدهد.
دولت دوازدهم آقای روحانی با انتقادهای زیادی از سوی حامیان انتخاباتی خود و از جمله اصلاحطلبان نیز مواجه شده است. بهعنوان مثال مطرح میشود که در بخشهایی از طراحی استیضاح سه وزیر دولت، برخی نمایندگان اصلاحطلب هم همکاری داشتهاند. آیا دولت آقای روحانی با ضعف کارآمدی و افتادن در ورطه روزمرگی مواجه شده است؟
آقای روحانی وعدههای زیادی به مردم دادند که مهمترین آنها آزادی سیاسی در بین احزاب و گروههای سیاسی بود. این در حالی است که براساس اظهارات برخی از نمایندگان و از جمله آقای مطهری قرار بود تا قبل از نوروز مساله حصر نیز به نتیجه برسد. با این وجود این مساله نیز محقق نشد و هنوز مشخص نیست که در چه مرحلهای قرار دارد. به همین دلیل نیز عمل کردن به وعدههایی که آقای روحانی به مردم داده نیازمند تدبیر و درایت جدیتری است. بهنظر من دولت باید انقلابیتر و با تحرک بیشتری در سال جدید نسبت به سال گذشته عمل کند تا بتواند بهصورت جدیتری به وعدههایی که به مردم داده است عمل کند.
عدهای اعتقاد دارند که آقای روحانی روی برخی از مطالبات جدی حامیان انتخاباتیاش مانند جلوگیری از فیلترینگ تلگرام و برخی محدودیتهای سیاسی پافشاری نمیکند و بهدنبال این است که با عدم ورود جدی و صریح به این مسائل برای دولت هزینه سازی نکند. اگر این نظر را درست فرض کنیم، آیا محافظهکاری در نهایت به ناکارآمدی دولت منجر نخواهد شد؟
مطالباتی که مردم از دولت آقای روحانی دارند براساس نیازها و وعدههایی است که آقای روحانی به آنها داده است. در نتیجه مردم هیچ انتظار بیجایی از دولت آقای روحانی ندارند. به همین دلیل نیز آقای روحانی باید در مسائلی که سبب حساسیت مردم میشود و نمونه بارز آن فیلترینگ تلگرام است با قاطعیت رفتار کند و اجازه ندهد رویکرد دولت سبب ناامیدی مردم و حامیان دولت شود.
در شرایط کنونی فضای مجازی و به خصوص تلگرام به یک کشمکش بین تندروها و اعتدالگرایان و اصلاحطلبان و حتی بخشهای روشن و معتدل اصولگرایان تبدیل شده که هر کدام با توجه به دیدگاههای خود درباره آن اظهارنظر میکنند. از سوی دیگر از مواضع اخیر دولت و به خصوص وزیر ارتباطات چنین برمیآید که دولت همچنان مصمم به آزادی فضای مجازی است و قصد ندارد در این زمینه محدودیت ایجاد کند. با این وجود تجربه نشان داده که این همه اختیارات این مساله در اختیار دولت نیست بلکه نهادهای دیگری نیز در این زمینه دخالت دارند.
فضای مجازی برای کشور درحال توسعهای مانند ایران یک فرصت است یا تهدید؟
اگر ما به ورود تکنولوژیهای جدید به ایران دقت کنیم متوجه میشویم که در ابتدا برخی از گروهها با حضور این پدیدههای تکنولوژیک مخالفت کردند و آن را به ضرر مردم و کشور میدانستند. با این وجود پس از مدتی که کاربرد مثبت آن برای همگان آشکار شد، این مخالفتها کاهش پیدا کرد و در برخی مواقع به حمایت و پشتیبانی نیز تبدیل شد. نمونه بارز این مخالفتها درباره اینترنت و موبایل وجود داشت که در ابتدا که وارد کشور شده بود با مخالفتها و محدودیتهایی از سوی گروههای مختلف اجتماعی و سیاسی مواجه شد. برخی حتی پا را از مخالفتهای معمولی فراتر گذاشته و عنوان میکردند که استفاده از پدیدههای جدید تکنولوژیک حرام است.
با این وجود همین افراد هنگامی که به ویژگیهای مثبت این پدیدههای جدید آگاهی پیدا کردند و متوجه شدند که میتوان از این پدیدههای جدید در راستای گسترش فرهنگ اسلامی استفاده کرد از آن حمایت کردند و دیدگاه گذشته خود را نقض کردند. بهنظر میرسد این وضعیت برای فضای مجازی و به خصوص تلگرام نیز وجود دارد و میتوان از فضای مجازی بهصورت صحیح و در جهت حل مشکلات کشور استفاده کرد. ما باید فرهنگ استفاده صحیح از فضای مجازی را به مردم آموزش بدهیم و نه اینکه با آن مبارزه کنیم. تجربه تاریخی نشان داده که مبارزه با فضای مجازی و به خصوص تلگرام نتیجه عکس بههمراه داشته و راهحلی دقیق و منطقی نیست.
آیا درست است که برخی فضای مجازی را به امنیت کشور گره بزنند؟ آیا فضای مجازی این توانایی را دارد که در امنیت کشور اخلال به وجود بیاورد؟ آیا اینگونه استدلال نوعی فرار به جلو برای عدم پاسخگویی به مطالبات مردم در این زمینه نیست؟
نمی توان منکر تاثیرگذاری فضای مجازی برای مناسبات اجتماعی در جامعه شد. با این وجود ریشههای پدیدههای اجتماعی مانند ناآرامیهای دیماه سال گذشته را باید از منظر جامعه شناسی، روانشناسی و مردمشناسی مورد بررسی قرار داد. بهنظر من نباید این پدیدههای اجتماعی را بهراحتی و بدون تأمل و مطالعه، در ابتدا و در اولین گام به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی گره زد. بدون شک ریشه این مسائل را باید در مشکلات فرهنگی، سیاسی، فکری و حتی عقیدتی جستوجو کرد. ابزارها مانند شبکههای اجتماعی همواره در خدمت افکار و اندیشهها قرار دارند و نمیتوانند دلیل و علت پدیدههای اجتماعی به شمار بروند. ابزارهایی مانند فضای مجازی به همان اندازه که میتوانند در خدمت اندیشههای مثبت و سازنده قرار بگیرند میتوانند افکار منفی و مخرب را ترویج کنند. در نتیجه باید ریشههای پدیدههای اجتماعی را بهصورت عمیقتر و با تعمق بیشتری مورد تحلیل و بررسی قرار داد. ابزارها فی نفسه نمیتوانند به شکلگیری پدیدههای اجتماعی دامن بزنند و بلکه وسیلهای برای انتقال پیام هستند که اندیشههای سازنده یا مخرب را گسترش میدهند.
آیا روزی را تصور میکردید که محمود احمدینژاد بهصراحت در مقابل ساختارهای نظام بایستد و با مخاطب قرار دادن مسئولان تراز اول جمهوری اسلامی بهدنبال رسیدن به اهداف خود باشد؟
انسان حکیم همواره درصدی را برای احتمال خطا در افکار و رفتار خود در نظر میگیرد. اگر کسی احساس کند که حق مطلق و حقیقت محض است و هیچ درصدی برای خطای خود در نظر نگیرد به مرور زمان دچار مشکلات جدی خواهد شد. این وضعیت برای احمدینژاد وجود داشته است. احمدینژاد همواره احساس میکرد که خود و اطرافیانش حق مطلق هستند و حقیقت محض را در اختیار دارند.
بنده در یک مقطع زمانی در یک حلقه فکری حضور داشتم که این افراد گمان میکردند اسلام مطلق هستند و هر چه میگویند حقیقت محض است. به همین دلیل نیز بنده در نهایت این حلقه را ترک کردم و مسیر دیگری را در پیش گرفتم. نگاه فیلسوفانه و حکیمانه به مسائل اجتماعی و سیاسی اقتضا میکند که انسان همواره جانب احتیاط را در نظر بگیرد و درصدی را برای احتمال خطا در نظر داشته باشد. در گذشته برخی که احمدینژاد را در هاله نور میدیدند و وی را نماینده امام زمان(عج) خطاب میکردند. بهنظر من همین افراد نیز باید امروز نسبت به مواضع ساختارشکنانه احمدینژاد پاسخگو باشند و به افکار عمومی پاسخ بدهند که چرا و به چه دلیل از احمدینژاد حمایت کردند. بدون شک احمدینژاد نتیجه و ثمره اندیشه مطلقانگاری است و کسانی که خود را حقیقت محض میدانستند شرایطی را برای وی به وجود آوردند که وی به این نقطه برسد که در مقابل ساختارهای نظام بایستد. بهنظر من احمدینژاد درس عبرت بزرگی برای تاریخ سیاسی ایران خواهد شد تا پس از آن کسی خود را اندیشه مطلق و حقیقت محض قلمداد نکند. هر جریان سیاسی باید این احتمال را در نظر داشته باشد که روزی در اوج است و روزی نیز ممکن است در حضیض قرار داشته باشد. این در حالی است که احمدینژاد و حامیانش هیچاحتمالی برای شکست و در حضیض قرار داشتن برای خود در نظر نگرفته بودند و به جای اینکه در اندیشههای خود بازنگری کنند در مقابل ساختارهای نظام قرار گرفتهاند.
با توجه به شرایط موجود چه آینده سیاسی برای احمدینژاد متصور هستید؟ آیا احمدینژاد در نهایت با واکنش جدی برخی نهادها مواجه خواهد شد؟
لازم میدانم در این زمینه یادی بکنم از مرحوم آیتا... هاشمی که چنین روزهایی را پیشبینی و پیشگویی کرده بودند. بهنظر میرسد پیشبینیهای مرحوم هاشمی موبهمو در حال تحقق یافتن است. آقای هاشمی خیلی پیشتر عنوان کردند که احمدینژاد روزی در مقابل نظام نیز خواهد ایستاد و امروز ما مشاهده میکنیم که پیشبینی ایشان درست از آب درآمده و احمدینژاد با نامهها و رفتارهایی که انجام میدهد در مقابل نظام ایستاده است. در شرایط کنونی مردم از دستگاه قضایی کشور انتظار دارند عدالت را درباره احمدینژاد رعایت کند و بین روسای جمهور گذشته هیچتفاوتی قائل نشود. امروز نظام سیاسی و دستگاه قضایی باید به شکلی با ناهنجاریهای احمدینژاد و اطرافیانش برخورد کند که مردم عدالت نظام را به معنای واقعی متوجه شود تا هیچگونه شائبه در این زمینه وجود نداشته باشد. با این وجود این مساله که نظام در نهایت چه تصمیمی درباره احمدینژاد خواهد گرفت نیازمند گذشت زمان و تدبیر مسئولان است.