صادق زیباکلام: از رفتار " مرتضوی" تعجب نمی‌کنم!

صادق زیباکلام، استاد دانشگاه و تحلیل گر مسائل سیاسی می‌گوید: من برخلاف خیلی از هموطنان دیگرمان تعجبی از رفتار آقای مرتضوی ندارم.

صادق زیباکلام، استاد دانشگاه و تحلیل گر مسائل سیاسی می‌گوید: من برخلاف خیلی از هموطنان دیگرمان تعجبی از رفتار آقای مرتضوی ندارم. آنچه انجام می‌دهد برایم خیلی طبیعی است. در بعضی خیابان‌های تهران پوستر «تحت تعقیب» با عکس سعید مرتضوی دیده می‌شد. بعد از آنکه همسر این مجرم مشهور اعلام کرده بود مرتضوی در تهران است و می‌خواهد از ماده ۴۷۷ استفاده کند، تصور می‌شد او نباید خیلی راه دوری رفته باشد. دیشب هم شایعه شد که مرتضوی در شهرری دستگیر شد. اما این خبر هم تکذیب شد. سعید مرتضوی هنوز که هنوز است یادآور قوه قضاییه است، سر از شمال درآورده بود. شاید هنوز کسانی بودند که از مرتضوی انتظار داشتند به خاطر سوابقش هم که شده دو سال محکومیت خود را بپذیرد و به قانون تن دهد. اما مرتضوی فرار کرده بود. اما او بالاخره دستگیر شد و این شبها باید جایی بخوابد که روزگاری خیلی‌ها را روانه آنجا می‌کرد.
جایزه ۲۰۰ هزار تومانی برای یک مجرم مشهور!
دیده شدن عکس سیاستمداری که رای نمی‌خواهد بر در و دیوار شهر تا کنون بی‌سابقه بوده است. معابر فقط عکس سیاستمدارانی را به خود دیده بود که می‌خواهند بر صندلی‌های تصمیم گیری بنشینند. اما حالا فرق کرده است. موارد زیادی نبوده، اما چندین نفر عکس یک چهره سیاسی را بر در و دیوار چسبانده اند. آن‌هایی که این کار را کرده اند عضو ستاد انتخاباتی اش نبوده و خودجوش از امکانات خود استفاده کرده‌اند. وقتی به پوستری که چسبانده اند نگاه می‌کنیم می‌بینیم کارشان از سر علاقه نبوده است. اتفاقا پیام پوستر آن‌ها معنای دیگری داشته است. کنار عکس نوشته شده: «تحت تعقیب». این پوستر‌ها آدم را یاد فیلم‌های گانگستری می‌اندازد که برای زنده یا مرده یک تبهکار جایزه تعیین می‌شود. اتفاقا در جای دیگری برای او جایزه هم تعیین شده بود. زیر یکی از کاریکاتورها، طراح برای او جایزه ۲۰۰ هزار تومانی تعیین کرده بود. ۲۰۰ هزار تومان ناقابل! این حکایت سعید مرتضوی است که حالا دستمایه طنز کوچه و خیابان شده است. او روزگاری برای خودش کسی بود و برو و بیایی داشت. دادستان تهران بود و قبل از آن قاضی بسیاری از پرونده‌های جنجالی.
مرتضوی کجا داشت برود؟
خیلی وقت است که جای آقای قاضی عوض شده است. او سال گذشته با حکم دادگاه تجدید نظر تهران به اتهام معاونت در قتل محسن روح الامینی به دو سال حبس محکوم شد، اما خود را برای اجرای حکم به دادگاه معرفی نکرد. هفته پیش غلامحسین محسنی اژه ای، سخنگوی قوه قضاییه درباره اعلام کرده: حکم جلب مرتضوی صادر شده است. اما هنوز گیرش نیاورده‌اند.» گم شدن مرتضوی سوژه شبکه‌های اجتماعی و طنزنویسان شد. زمانی که او مقام و منصبی داشت که نه، همین یک ماه پیش هم با وجود آنکه پرونده اش با حواشی زیادی رو به رو شده بود کسی فکر نمی‌کرد مرتضوی اهل فرار باشد. اما او به کجا می‌توانست فرار کند؟ مرتضوی آنقدر شناخته شده بود که به راحتی شناسایی می‌شد؟ عده‌ای می‌گفتند شاید به خارج فرار کرده باشد. اما آن هم غیرممکن به نظر می‌رسید. به قول صادق زیباکلام، «مرتضوی حتی زبان انگلیسی هم نمی‌داند؛ اما حتی اگر به خارج از کشور هم برود، کجا برود؟ به روسیه برود؟ به عراق برود یا سوریه؟!» سرانجام یکی از رسانه‌ها با همسر مرتضوی گفت: وگویی انجام داد. همسر مرتضوی می‌گفت: مرتضوی در تهران و دنبال ماده ۴۷۷ است. ماده‌ای که اختیار نقض رای دادگاه را در مواردی خاص به ریاست قوه قضاییه داده است.

مرتضوی رفته بود شمال!
پریشب بعضی رسانه‌ها مدعی شده بودند که مرتضوی در شهر ری بازداشت شده است. اما خبر تکذیب شد و صبح دیروز اعلام شد که مرتضوی شمال رفته بود. حجت‌الاسلام و المسلمین تقوی فرد رئیس کل دادگستری استان مازندران با اعلام خبر دستگیری مرتضوی گفته: این فرد به دلیل اجرای حکم محکومیت قطعی به دو سال حبس تعزیری دستگیر شد. وی افزود: محکوم خانه‌ای به اتفاق یکی از بستگان در منطقه سرخرود مازندران اجاره کرده بود که با نیابت از مرجع اجرای احکام تهران وی دستگیر و تحت الحفظ ساعاتی پیش به مرجع قضایی در تهران اعزام شد. زیباکلام: رفتار اخیر مرتضوی تعجبی نداشت
اما فرار کسی که خودش روزگاری قاضی و دادستان بوده چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ صادق زیباکلام، استاد دانشگاه و تحلیل گر مسائل سیاسی به فرارو می‌گوید: من برخلاف خیلی از هموطنان دیگرمان تعجبی از رفتار آقای مرتضوی ندارم. آنچه انجام می‌دهد برایم خیلی طبیعی است. مرتضوی می‌دانست که وضعیت بازداشت‌گاه کهریزک چگونه است و می‌دانست که دستگیرشدگان سال ۸۸ نه قاچاقچی هستند و نه زورگیر. او می‌دانست آن‌ها تعدادی دانشجو یا جوان دیپلمه هستند. اما دستور انتقال آن‌ها به این بازداشتگاه را صادر کرد و منجر به کشته شدن سه جوان شد. من از دستور مرتضوی برای کهریزک هم تعجبی نکردم. من فراموش نکرده بودم که او در سال‌های دهه‌های ۷۰ و ۸۰ چگونه با اهل قلم، روزنامه نگاران و دانشگاهیان برخورد می‌کرد. فراموش نکرده بودم که قاضی مرتضوی چگونه مانند آب خوردن مطبوعات را می‌بست. مثل آب خوردن حکم زندان صادر می‌کرد.

چرا مرتضوی به آن جایگاه رسید؟
زیباکلام ادامه می‌دهد: مرتضوی هیچ گاه قاضی و حقوق دان نبود و نباید کار قضایی انجام می‌داد. اما این ضعف ماست که چنین فردی در جایگاه بالایی قرار می‌گیرد. شگفتی من از قاضی مرتضوی و رفتار او نیست که چرا خودش را برای اجرای حکم خود به زندان معرفی نکرد. من رفتار او با زهرا کاظمی را دیده بودم. من رفتار او افراد دیگری که واقعا جرمی نداشتند را دیده بودم. به همین خاطر اصلا از رفتار اخیر او بهت زده نشدم.‌ ای کاش کسانی که باعث شدند قاضی مرتضوی در آن جایگاه قرار بگیرد برای مردم توضیح می‌دادند. اتفاقا قاضی مرتضوی هیچ توضیحی نباید بدهد. اتفاقا کسانی که او را به کار گرفتند باید توضیح دهند که قاضی مرتضوی چگونه به آن جایگاه رفیع رسید. آیا به واسطه علم، تخصص و دانش او در حقوق بود؟ آیا مرتضوی در فقه متبحر و کارآزموده بود که او را به آن مقام رساند؟

مرتضوی بی رحم و گوش به فرمان بود
این فعال سیاسی می‌گوید: نه فقه، نه حقوق و نه تجربه مرتضوی را به آن جایگاه بالا در قوه قضاییه نرساند، بلکه نداشتن رحم و گوش به فرمان بودن، او را قاضی مرتضوی کرد. وگرنه قاضی مرتضوی واجد هیچ صفات مطلوب و برجسته دیگری نبود. بعد از ماجرای کهریزک و زمانی که مشخص شد مرتضوی صلاحیت امر قضا را ندارد، اصولگرایان و آقای احمدی نژاد به جای طرد او به او را به مقام بالاتری رساندند و او را رئیس سازمان تامین اجتماعی کردند. سازمانی که صد‌ها شرکت، بنگاه اقتصادی تحت کنترل این سازمان است.

زیباکلام معتقد است: باید از مجالس پنجم تا نهم بپرسیم که چرا هیچ وقت از درباره عملکرد قاضی مرتضوی سوال نکردید؟ مستقل از اینکه به جواب برسید، چرا تلاش نکردید، به این ترتیب مجلس هم باید در این زمینه پاسخ دهد.

ارسال نظر