نرخ "خشم" دانشآموزان ایرانی پایینتر از میانگین جهانی
مدیرکل امور تربیتی و مشاوره وزارت آموزش و پرورش درباره نتایج سلامت روان ۳/۵ میلیون دانش آموز، گفت: شاید برخی سیاهنمایی کنند که وضعیت زیاد خوب نیست؛ لذا لازم است که بدانید، نتایج حاصله بسیار خوب و رضایتبخش است و وضع سلامت روانِ دانش آموزانِ دوره متوسطه اول و دوم بسیار مطلوب است و از میانگین نرخ جهانی پایینتر است.
مدیرکل امور تربیتی و مشاوره وزارت آموزش و پرورش درباره نتایج سلامت روان ۳/۵ میلیون دانش آموز، گفت: شاید برخی سیاهنمایی کنند که وضعیت زیاد خوب نیست؛ لذا لازم است که بدانید، نتایج حاصله بسیار خوب و رضایتبخش است و وضع سلامت روانِ دانش آموزانِ دوره متوسطه اول و دوم بسیار مطلوب است و از میانگین نرخ جهانی پایینتر است.
مسعود شکوهی (مدیرکل امور تربیتی و مشاوره وزارت آموزش و پرورش) در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، با اشاره به چهار مولفه آزمون سلامت روان که شامل فرد، خانواده، مدرسه و محیط زندگی است، اظهار داشت: این آزمون با هدف غربالگری از این منظر که دریابیم یک دانشآموز تا چه اندازه در معرض آسیبهای اجتماعی قرار دارد؛ انجام میشود و آسیبشناسی مدنظر نیست.
مولفههای آزمون سلامت روان
از سنجشِ عزت نفس تا افسردگی و خشم
وی افزود: غربالگری در حوزههای فردی از رفتارهای مثبت؛ مثل خوشبینی، امید، عزتنفس و رفتارهای منفی همچون رفتارهای پرخطر، افسردگی و ... مورد سنجش قرار میگیرد. در مولفه خانواده؛ حمایت و نظارت خانواده، جو عاطفی خانواده، در حوزه مدرسه، رفتار عاطفی کارکنان مدرسه و در پردازشِ مولفه محیط؛ محل زندگی، وضعیت اقتصادی، فعالیتهای فوق برنامه و ... مورد اندازهگیری قرار میگیرد.
او با بیان اینکه این آزمون از آغاز دوره متوسطه اول تا پایان متوسطه دوم قابلیت انجام دارد و در حال حاضر پنجمین سال اجرای آن است، ادامه داد: هدف از آزمون سلامت روان این است که ابتدا رفتارهای دانش آموز را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و در ادامه بتوانیم برنامههای پیشگیرانه فردی، اجتماعی، مدرسهای، استانی و کشوری را ارائه کنیم.
شکوهی اظهار داشت: در این راستا، ابتدا با همکاری معاونت زنانِ نهاد ریاست جمهوری، این طرح را در متوسطه دوم اجرا کردیم، بعد از آن چند سالی در متوسطه اول و پایه نهم آزمون انجام شد؛ در متوسطه اول، پایه دوم اجرا کردیم و امسال هم در حال اجرای آن در پایه های هفتم و هشتم هستیم.
سنجش سلامت روان ۳ و نیم میلیون دانش آموز
سیاه نمایی نشود؛ سلامتِ روان دانش آموزان متعادل و مطلوب است
وی گفت: در پایان آزمونها، نتایج مشخص و هم به خانواده دانش آموزان و هم به مشاوران، منطقه و استان ارائه شد و نهایتاً انچه که مشخص شد این بوده که سلامتِ روان دانش آموزان ما خوشبختانه متعادل است. این در حالی است که شاید برخی سیاهنمایی کنند که وضعیت زیاد خوب نیست؛ لذا لازم است که بدانید از طریق این طرح، در مجموع حدود ۳ و نیم میلیون دانش آموز مورد ارزیابی و تحتِ آزمونِ سلامت روان قرار گرفتند و نتایج حاصله بسیار خوب و رضایتبخش است. "خوشبینی به آینده" و "امید به زندگیِ" دانشآموزان بالای ۷۰ درصد است
وی با اشاره به اینکه نتایج این آزمون نشان میدهد که میزانِ خوشبینی به آینده و امید به زندگی دانش آموزان ما، بالای ۷۰ درصد است، افزود: باید توجه داشت و وضعیت کلی را تفکیک کرد؛ به این معنی که این نتیجه در واقع حالِ عمومی دانش آموزان ما است اما اینکه از آسیبهای اجتماعی صحبت به میان می آید، منظور دو طرفِ پیوستارِ جامعه توزیع منحنیِ ما است. در آمار در دو طرف منحنی اگر بعضاً ما از خودکشی یا رفتارهای پرخطر حرف میزنیم، آنها موارد خاص محسوب می شوند! لذا باز هم تاکید میکنم که وضعِ موجود، وضع خوب و راضی کننده ای است.
کتابها مفاهیم سلامت روان را به خوبی آموزش میدهند
معلمان ارتقا سلامت روان را جدی بگیرند
شکوهی ادامه داد: ما یک تحلیلی نیز از کتابهای درسی داشتیم؛ با این هدف که مثلاً این کتابها آیا مفاهیم را بخوبی حوزه سلامت روان ارتقا و آموزش میدهند و وضعیت خوبی دارند یا خیر؟! نتیجه این بود که بله، کتابها از این کیفیت برخوردار هستند، منتهی نیاز است که معلم با توجه ویژه به این محتوا، موضوع ارتقاء روان دانش آموزان را جدی بگیرد.
او با بیان اینکه با توجه به سند تحول بنیادین، البته سالها زمان میبرد تا معلمان با یک شیوه و نگرش جدید در کلاسهای درس فعالیت داشته باشند، گفت: بدیهی است که نباید عجله کنیم، چراکه امرِ آموزش و پرورش، صنعتی نیست که مثلاً با خرید یک دستگاه جدید، به سرعت، شروع به تغییرِ کارکرد کنیم! مشخص است که فرایندِ تغییر نگرش و شیوه معلمین، پروسه ای زمان بر است.
مدیرکل امور تربیتی و مشاوره وزارت آموزش و پرورش با اشاره به اینکه به نظر میرسد با توجه به اینکه بچههای رغبتِ چندانی به حوزههای واقعگرا ندارند، آموزش و پرورش باید دانش آموزان را بیشتر درگیر فضای عملی کند، گفت: در بعد شخصیتیِ دانش آموزان، ۲ آزمون دیگر نیز گرفتهایم؛ آزمون توانایی و آزمون رغبت در پایه نهم؛ آزمونی که نتایج آن نشان داد، ضعف ما در انتقال دانش عملی است و ضروریست که بچهها با فضای شغلی، علمی، آزمایشگاهی درگیر شوند تا بتوانند آنچه را که به صورت تئوری فرا می گیرند، در عمل نیز پیاده کنند.
میانگین جهانی نرخ خشمِ دانش آموزان ۴۳ و در ایران ۱۹ است
نرخ زمینههای افسردگی در دنیا ۲۳/۵ درصد و در ایران فقط ۷ و نیم درصد
او اظهار داشت: در حال حاضر گرایش بچههای ما به سمت رشتههای تجربی بیشتر است تا رشته های ریاضی! در این خصوص پیش فرض اولیه ما این است از آنجاکه مدرسه هوشمند نیست و دانش آموز را برای فعالیتهای عملی آماده نمیکند، احتمالاً در انتخاب رشته دانش آموزان نیز تاثیرگذار است.
او ادامه داد: باید توجه داشت که در انتهای پیوستار، چنین اتفاقاتی رخ می دهد، ما باید باتوجه به حساسیتِ موضوع، خود را ملزم کنیم که برای آموزشهای مهارت زندگی، هم برای اولیاء، هم معلم و هم دانش آموز، بیشتر هزینه کنیم.
او گفت: منظور بنده فقط هزینه کرد در آموزش و پرورش نیست! ما نیازمند یک سیستم جامعی هستیم که البته در حال حاضر به تازگیِ تحت عنوان طرح نماد ظهور پیدا کرده که همه نهادها و ارگانها، درگیر آن هستند؛ مشارکت و همکاریِ قوه قضائیه، سازمان بهزیستی و دیگر موسسات شروع شده و باید آن را برای حصول نتیجه مطلوب به پیش ببریم.
دلایلی ظهور و بروز بی هدفی و پوچی در میان افراد
حمایت خانواده و جو عاطفی مدرسه، از میانگین پیش بینی شده بهتر است
شکوهی اظهار داشت: تاثیراتِ تکنولوژی در بروزِ تغییراتِ حوزه اجتماعی و شهرنشینی، دادههای اطلاعاتیِ فراوان، پیچیدگی هایی که در شُرف وقوع است و همچنین عینی شدن رفتارها در دنیا و تلاش برای سست شدن مبانی مذهبی، بستری را فراهم میسازند که بیهدفی و پوچی، در افراد ظهور و بروز پیدا میکند! این صرفاً مختص کشور ما نیست و متاسفانه دامن همه دنیا را گرفته است، لذا ما موظف هستیم که برای برون رفت از این بحرانِ پیش رو، به سمت عمل حرکت کنیم.
وی افزود: نباید عقب بیفتیم! بلکه باید چند گام نیز جلوتر باشیم. در این مسیر ما شعائری داریم که بخودی خود، تضمین کننده هستند؛ مثل ماه مبارک رمضان، ماه محرم و .... این ها ظرفیت های بسیار خوبی هستند که باید بهترین بهره را از آنها ببریم.
او با بیان اینکه در این راه آموزش و پرورش موظف است که به طور خاص، در فرآیند یاد دهی و یادگیری، تربیت را به خوبی نهادینه کند، ادامه داد: از طرفی توجه به مباحث روانشناختیِ خاص نیز، بسیار ضروریست. حتی در مشاوره های قبل از ازدواج و پس از ازدواج و پیش از بچه دار شدنِ زوجین، و در ادامه از تولد تا زمانِ ورود کودک به مدرسه، بهزیستی باید هوشیارانه عمل کنند. البته درحال حاضر فرهنگ سراها و سراهای محله ها، تلاشهایی خوشبختانه صورت می گیرد اما باید افزایش پیدا کند.
شکوهی همچنین با اشاره به اینکه وضعیت کنونی از لحاظِ، حمایت و نظارت خانواده و نیز جو عاطفی مدرسه، از میانگین پیش بینی شده بهتر و بالاتر است، گفت: در زمینه اوقات فراغت، از آنجا محیط متنوع نیست و ما زمینه های محیطیِ متنوع را فراهم نکرده ایم، توزیعِ اوقات فراغت ما، وضعیتِ مناسبی ندارد، یعنی بطور مثال اوقاتِ فراقت بچه ها صرفاً یا غالباً با تماشای تلویزیون و یا مثلاً دیدار اقوام سپری می شود! این نشان می دهد که ما در آموزش خانواده برای جهت دادن به اوقات فراغت بچه ها، باید تلاش بیشتری بخرج بدهیم.
بچه از بدو تولد باید پرونده روانشناختی و سلامت روان داشته باشد
او ادامه داد: از طرفی به نظر میرسد که باید چگونگیِ شناخت استعدادهای دانش آموزان بیشتر مدنظر قرار بگیرد. به این معنی که معلم چگونه میتواند در فرایند استعدادیابی جهتدهی و طراحی مسیر زندگی دانش آموز کمک کند؟
وی همچنین گفت: در بحث مواجهه بچه ها با مشکلات، نتایج تحلیلها نشان می دهد که آنها عمدتاً رفتار اجتنابی دارند این را موظف میکند که کمک کنیم؛ بچهها بتوانند احساسات و مشکلاتشان را بصورت کامل و به درستی انتقال دهند.
شکوهی در پایان با بیان اینکه نقص بزرگ آموزش و پرورش، جامعه و سیستمِ آموزشی ما این است که برنامه ای مدون برای طراحیِ مسیر زندگی و آموزشِ دانش آموز برای حرکت در این مسیرِ منتهی به هدفهای مشخصِ او نداریم، گفت: اگر قرار است آموزش و پرورش موفق باشد، ضروری است که بچه از بدو تولد یک پرونده روانشناختی و سلامت روانی کامل داشته باشد. پرونده ای که باید در کنار آموزش معلم و والدین، متناسب با شرایط رشدی بچه ها بروز رسانی شود.