وقتی گلادیاتورهای ایرانی به جان هم می‌افتند

سه‌شنبه‌شب گذشته زمین چمن ورزشگاه آزادی بی‌شباهت به میدان‌های نبرد گلادیاتورهای روم باستان نبود. نبردی برای ماندن و ادامه زنگی فوتبال و یا شکست و خداحافظی از معتبرترین صحنه فوتبال باشگاهی قاره آسیا.

امیرحسین احتشامی- اصفهان امروز: سه‌شنبه‌شب گذشته زمین چمن ورزشگاه آزادی بی‌شباهت به میدان‌های نبرد گلادیاتورهای روم باستان نبود. نبردی برای ماندن و ادامه زنگی فوتبال و یا شکست و خداحافظی از معتبرترین صحنه فوتبال باشگاهی قاره آسیا. این بازی مؤلفه‌های دیگری هم داشت که هیجان بازی را تا حد جنون بالا ببرد که مهم‌ترین آن حضور امیر قلعه‌نویی روی نیمکت تیم ذوب‌آهن بود. یک استقلالی اصیل که خودش را به‌گونه‌ای پدر این تیم می‌داند. قلعه‌نویی که سال‌ها پیراهن آبی بر تن کرده و زمانی نیز هدایت استقلال را بر عهده داشته است در چند فصل گذشته از تهران دور شده و با تراکتورسازی و حالا ذوب‌آهن به خار چشم تیم پر هوادار پایتخت تبدیل شده است. او می‌خواهد با هر تیمی که مقابل استقلال قرار می‌گیرد قابلیت‌های مربیگری‌اش را بیشتر به رخ هواداران و مسئولان تیم استقلال بکشد. از طرف دیگر یک پیرمرد آلمانی به نام وینفرد شفر در فصل جاری به‌جای علی منصوریان نشست تا آبی پوشان تهرانی را از ورطه سقوط دور کند. انتخابی که انتقادهای زیادی را برانگیخت و کسی امید به معجزه شفر نداشت اما برخلاف انتظار شفر با یک نسخه آلمانی توانست استقلال را دوباره زنده کند. او نیم‌فصل را به بازسازی روانی و تاکتیکی تیمش پرداخت و در نیم‌فصل دوم موتور تیمش را روشن کرد تا آبی‌ها در کورس رقابت با ذوب‌آهن و سایپا برای نایب‌قهرمانی بجنگند. جنگی که تا پایان هفته پایانی لیگ هم ادامه داشت و سرانجام به سود ذوب‌آهن پایان یافت. البته شفر توانست تیم استقلال را به‌عنوان قهرمانی جام حذفی برساند و جام دیگری با دست شفر به کلکسیون افتخارات استقلال اضافه شود. درست همین شرایط برای امیر قلعه‌نویی هم پیش آمد و درحالی‌که تیم ذوب‌آهن نیم‌فصل افتان‌وخیزان پیش‌آمده بود در نیم‌فصل دوم سبزها اوج گرفتند و سر به آسمان ساییدند.
دوئلی واقعی که فقط اسلحه کم داشت
نبرد سه‌شنبه‌شب دو تیم استقلال و ذوب‌آهن در حضور بیش از هشتاد هزار تماشاگر پرشور آبی‌پوش و اندک طرفداران ذوب‌آهن یک دوئل واقعی بود. دوئلی که زمین و زمان هم در پرهیجان شدنش و البته ترکیبش با یک خشونت غیرقابل‌کنترل نقشی اساسی ایفا می‌کردند. رقم خوردن چنین صحنه‌هایی چندان دور از ذهن هم نبود چراکه بازیکنان و کادر رهبری دو تیم در همین بازه زمانی یک‌هفته‌ای تا بازی برگشت حسابی از خجالت هم در آمده و فضا را برای یک رقابت پر زدوخورد فراهم کرده بودند. در بازی رفت مصدومیت دو بازیکن ذوب‌آهن و بویژه داریوش شجاعیان بازیکن ریزنقش و تکنیکی استقلال در زمین فولادشهر استقلالی‌ها را به‌شدت آزرده‌خاطر کرد تا جایی که بازیکنان ذوب‌آهن و بویژه میلاد فخرالدینی را به خشونت عمدی برای مصدوم کردن بازیکنان میهمان متهم کردند. این اتهام بزرگ از سوی ذوبی‌ها و در رأس آنها امیر قلعه‌نویی بی‌پاسخ نماند تا در حقیقت نبرد این دو تیم برای بازی برگشت از همان هفته گذشته آغاز شود و سه‌شنبه‌شب به اوج برسد. قلعه‌نویی که همانند همیشه از زمین و زمان گله‌مند‌است و خودش را در مقام آدم مظلوم قصه‌ها قرار می‌دهد این بار هم با همین ترجیع‌بند وارد داستان شد و از روزهایی گفت که در بدترین شرایط به استقلال وفادار باقی مانده است. زمانی که او با دست‌خالی و هزاران مشکل پای تیمش ایستاده و پا پس نکشیده و نان را به نرخ روز نخورده است.
مامه تیام؛ اعجوبه‌ای از قاره سیاه
شاید حالا امیر قلعه‌نویی از این پشیمان باشد که چرا توانایی‌های یک بازیکن تازه‌وارد استقلال را چندان جدی نگرفته است. بازیکنی از قاره سیاه که فراتر از فوتبال ایران بازی می‌کند و یک مهاجم تمام‌کننده واقعی است. تیام بازی رفت را به دلیل مصدومیت از دست داد و همین غیبت به خط دفاعی ذوب‌آهن این فرصت را داد که در بازی رفت بدون دردسر خاصی وظایف خودشان را انجام دهند و فشار چندانی را تحمل نکنند؛ اما برای بازی برگشت استقلالی‌ها که می‌دانستند دو بازیکن کلیدی‌شان را در بازی برگشت در اختیار نخواهند داشت تمام هم‌وغمشان را به کار گرفتند تا تیام را به بازی سه‌شنبه برسانند. تلاش استقلالی‌ها برای رسیدن به این مهم نتیجه داد و تیام به‌عنوان تک مهاجم میزبان در بازی سه‌شنبه‌شب به میدان آمد تا یک‌تنه طومار ذوبی‌ها را در هم بپیچد. بدون شک این مهاجم سنگالی اگر در بازی رفت هم حاضر بود مشکلات وحشتناکی برای مدافعان ذوب‌آهن فراهم می‌کرد. تیام در بازی سه‌شنبه‌شب با سه ضربه‌فنی هت تریک کرد تا تک‌گل قاسم حدادی فر بی‌اثر شود و استقلالی‌ها فاتحانه زمین چمن آزادی را ترک کنند. بازیکنی که در لیگ قهرمانان آسیا هفت گل به ثمر رسانده و استقلالی‌ها به داشتن چنین مهاجم باکیفیتی می‌نازند.
ارسال نظر