خروج امريكا از برجام شكست دولت نيست
محمد مهاجري، تحليلگر اصولگرا معتقد است كه خروج امريكا از برجام را نبايد به عنوان شكست دولت روحاني تلقي كرد و برعكس اينكه دولت توانسته با روندي ديپلماتيك 6 قدرت جهاني را پاي ميز مذاكرات بنشاند يك موفقيت محسوب ميشود. او همچنين تاكيد دارد با توجه به جميع بحرانهاي داخلي و منطقهاي و بينالمللي تنها راه، نگاه به منافع ملي و تاكيد بر همصدايي تمام مسوولان در همه اركان حكومت است.
محمد مهاجري، تحليلگر اصولگرا معتقد است كه خروج امريكا از برجام را نبايد به عنوان شكست دولت روحاني تلقي كرد و برعكس اينكه دولت توانسته با روندي ديپلماتيك 6 قدرت جهاني را پاي ميز مذاكرات بنشاند يك موفقيت محسوب ميشود. او همچنين تاكيد دارد با توجه به جميع بحرانهاي داخلي و منطقهاي و بينالمللي تنها راه، نگاه به منافع ملي و تاكيد بر همصدايي تمام مسوولان در همه اركان حكومت است.
بعد از خروج امريكا از برجام جريان رقيب و مخالف روحاني اين اتفاق را شكست دولت ناميدند. به نظر شما تصميم امريكا براي پايان دادن به يك توافق بينالمللي، شكست دولت مستقر محسوب ميشود؟
امريكاييها معتقدند توافقنامه برجام به نفع كشورشان نيست از همين رو بر اساس تصميم اخير از اين توافقنامه بينالمللي خارج شدند. بنابراين همينكه دولت روحاني توانسته با روندي ديپلماتيك برجام را به عنوان توافقي كه امريكا از آن متضرر شده به تصويب كشورهاي 1+5 برساند يك موفقيت محسوب ميشود. به عبارت ديگر پيروز برجام دولت است حالا اگر كسي در اين بازي جرزني كند كه نميتوان او را موفق دانست و طرف ديگر را شكستخورده!
حسن روحاني در مواجهه با فشارهاي مخالفان تاكيد كرد كه مسووليت مذاكرات با او است البته پيش از آن تاكيد كردهبود كه «هيچ قدمي برنداشتيم مگر آنكه با رهبري مشورت كرده باشيم.» وجود اين اظهارات به نظر ميرسد كه برجام تصميم نظام بوده است. در چنين شرايطي آيا حمله به دولت قابل توجيه است؟
حمله به دولت قابل توجيه نيست با اين حال مصاديق بسياري وجود دارد كه تصميم نظام بوده اما عدهاي دولت را مورد حمله قرار دادهاند و اين اولينبار نيست. براي نمونه بعد از فتح خرمشهر، تداوم جنگ تصميم نظام بود اما مخالفاني داشته و دارد. پذيرش قطعنامه 598 هم مثال و مصداق ديگري است. در همين دهه اخير هم تجديد ارتباط با كشور عربستان آن هم بعد از حج خونين 96 تصميم كليت نظام بود. عدهاي به اين موضوع توجهي ندارند كه تصميم، تصميم كليت نظام بوده يا نه. با هر آنچه با منافع خودشان مغاير باشد مخالفت ميكنند.
در مدت اخير علاوه بر ماجراي برجام به عنوان بحراني خارجي، فيلترينگ تلگرام و حواشي مربوط به آن هم از ديگر معضلات دولت روحاني بود. به نظر شما اين حواشي داخلي چقدر در شرايط دولت تاثيرگذار بوده است؟
اصولا تندروها در هر دو جناح از اوامر و رهنمودهاي حكيمانه رهبر انقلاب اسلامي احساس رضايت نميكنند، چون نان خود را در آن نميبينند. به همين دليل تلاش ميكنند نظارت ايشان را بلااثر كنند. اين رفتارها خصوصا از جانب اصولگرايان كه ادعاي ولايتمداري دارند بسيار قبيح است. همين امر هم باعث ايجاد بحرانها و حواشي ميشود. به نظر من عقلاي هر دو جريان در تلاش هستند كه ديدگاههاي رهبر معظم انقلاب توسط تندروها سه نشود اما متاسفانه اين دايههاي مهربانتر از مادر توجهي به چنين توصيههايي ندارند. در مورد موضوع تلگرام هم دو گروه تلاش دارند كه اتفاقات مربوط به اين پيامرسان را شكست دولت روحاني تلقي كنند. يكي اصلاحطلبان تندرو كه ميخواهند عبور از روحاني را كليد بزنند و ديگري دلواپسان عصباني كه از اين رهگذر توانستند از آب گلآلود ماهي بگيرند. من شخصا با فيلتر شدن تلگرام مخالف نيستم اما روشي كه براي اين كار انتخاب شد را نميپذيرم. شايد آقاي رييسجمهوري در اين زمينه شفافتر برخورد ميكرد موضوع به ضرر دولت تمام نميشد. اين موضوع شبيه به برجام است. خروج امريكا از برجام به معناي شكست دولت روحاني نيست اما دولت نتوانست افكار عمومي را در اين زمينه هم توجيه كند. اگر فضاي سال 1391 به درستي براي مردم ترسيم و معلوم شود كه روند تحريمها چه خطر بزرگي براي نظام فراهم ميكرد در آن صورت مشخص ميشود كه برجام موفقيتهايي داشته است.
باتوجه به بحرانهاي داخلي و خارجي آيا امكان رخداد دوباره اتفاقات مشابه دي ماه را محتمل ميدانيد؟
به نظر من وقايع دي ماه 96 بهشدت مشكوك بود. قرائن نشان ميدهد بخشي از تندروهاي اصولگرا در پيدايش آن موثر بودند و اين اتفاق قاعدتا نبايد از نگاه دستگاههاي اطلاعاتي نظام دور مانده باشد. خاستگاه كساني كه به طرز مشكوكي قضاياي دي 96 را كليد زدند با خاستگاه كساني كه به سفارت عربستان حمله كردند و با خاستگاه كساني كه مسوولان را در موضوع برجام به خيانت متهم كردند يكسان است. در عين حال بعيد ميدانم آنها براي روشن كردن يك آتش مجدد مثل وقايع دي 96 بيانگيزه شده باشند، هرچند كه در دي96 بيشترين بهره را خارجيها و ضدانقلاب بردند. اين نكته را هم بايد اضافه كنم كه اعتراضات مردم را نبايد فقط تهديد خواند. ميشود به اعتراضات به عنوان فرصت نگاه كرد. اگر آن را فرصت تلقي كنيم از تكرارش هم نخواهيم ترسيد.
بعد از ماجراي برجام چه آيندهاي را پيش روي كشور متصور هستيد؟ آيا روحاني به تنهايي از پس بحرانهاي موجود برميآيد يا نياز به اجماع است؟
كشور ما از بدو پيروزي انقلاب تاكنون همواره با معضلات بزرگي همراه بوده و توانسته بسياري از آنها را حل كند. بزرگترين نمونهاش دفاع مقدس است. دليل اينكه از جنگ سربلند خارج شديم همصدايي اكثريت قريب به اتفاق نهادهاي حاكميتي بود. همين الان هم اگر تدبير مقامات بالاي كشور بر اين قرار گيرد كه كشور در برابر عربدهكشيهاي امريكا از اين وضع تفرق و چنددستگي مسوولان خارج شود، ميتوانيم از اين پيج تاريخي رد بشويم. راهحلش هم اين است كه از منظر منافع ملي به آن نگاه كنيم. در همين راستا بايد افرادي كه سوادشان در اين زمينه كافي نيست تا وقتي كه اشراف كامل به موضوع پيدا نكردهاند وارد بازي نشوند. با همه احترامي كه براي شخص آيتالله جنتي دارم، فارغ از حرف و حديثهايي كه پيش آمد و امضاي ايشان در زير يك بيانيه به نام مجلس خبرگان گذاشته شد، ايشان نه از موضوع برجام اطلاع كافي دارند و نه ميتوانند خودشان را از يكسويه نگريهايي كه برخي افراد جناحي به ايشان القا ميكنند، برهانند. در نتيجه حرفي ميزنند كه نه تنها مشكلي را حل نميكند كه براي نظام هزينه ميسازد.
منبع: روزنامه اعتماد