خلیفه سلطانی: جلسه رضایت اهدای عضو هیچگاه برایم عادی نمی شود
اهدای عضو، دادن فرصتی برای حیاتی دوباره و امید به فردای بیمارانی است که شمع وجودشان با شتاب و لحظه به لحظه رو به خاموشی است و تنها بخشش عضوی می تواند آنها را به زندگی بازگرداند.
اهدای عضو، دادن فرصتی برای حیاتی دوباره و امید به فردای بیمارانی است که شمع وجودشان با شتاب و لحظه به لحظه رو به خاموشی است و تنها بخشش عضوی می تواند آنها را به زندگی بازگرداند.
به گزارش ایمنا، قدامی خداپسندانه، نوعدوستدانه و زندگی بخش به بیمارانی است که سالها با تحمل درد و رنج بیماری و دست و پنجه نرم کردن با مرگ، در انتظار عضو پیوندی، چشم به کرامت اولیای بیماران مرگ مغزی دارند تا بلکه بار دیگر بر زندگی لبخند بزنند.
دین مبین اسلام، همواره تاکید فراوانی بر نجات جان انسان ها دارد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) در سال ٦٨ در پاسخ به استفتاء جواز پیوند اعضا از فردی که دچار مرگ مغزی شده است و حیات وی غیر قابل برگشت بود، فرموده اند: «بر فرض مذکور، چنانچه حیات انسان دیگری متوقف بر این باشد با اجازه صاحب قلب یا کبد و امثال آن جایز است.»
با توجه به اهمیت موضوع اهدای عضو و ترویج فرهنگ این کار خدا پسندانه ۳۱ اردیبهشت به عنوان «روز ملی اهدای عضو» نام گذاری شده است، به همین بهانه با مریم خلیفه سلطانی مسئول واحد فراهمآوری اعضاء پیوند مرکز آموزشی درمانی الزهرا (س) اصفهان به گفت و گو نشستیم که در ادامه آن را می خوانید.
بیماران مرگ مغزی چگونه شناسایی می شوند؟
طبق بخشنامه ای که از سوی وزیر بهداشت درمان و آموزش پزشکی برای تمامی بیمارستان ها ارسال شده، همه بیمارستان های خصوص، دولتی، خیریه و... موظف هستند بیمارانی که ضریب هوشی پایین و یا GCS زیر شش دارند را به صورت روزانه به مرکز اعضاء پیوند اعلام کنند و با توجه به اهمیت موضوع، هر روز با تمامی بیمارستان های استان اصفهان تماس می گیریم تا گزارش و اطلاعات از بیمارانی که در سطح هوشیاری پایین قراردارند را به دست بیاوریم.
وقتی کسی در تعریف خاص خود مشکوک به مرگ مغزی می شود برای معاینه و ارزیابی بیمار به بیمارستانی که فرد در آنجا بستری شده می رویم و اگر در معاینات مشخص شد بیمار دچار مرگ مغزی شده در آن زمان با احترام به نظر پزشک معالج چنانچه فرد مناسب اهداء عضو باشد با خانواده بیمار مرگ مغزی صحبت های لازم انجام خواهد گرفت. البته تمامی افرادی که دچار مرگ مغزی می شوند نیز مناسب اهداء عضو نیستند و بر همین اساس سال گذشته با وجود بیش از یک هزار نفری که GCS آنان کمتر از شش بود تنها صد نفر آنها جزء مرگ مغزی به شمار می آمد، اما از این تعداد حدود ۵۱ نفر به اهداء عضو رسیدند.
تفاوت کما با مرگ مغزی چیست؟
وضعیت کما با مرگ مغزی بسیار متفاوت است به شکلی که فردی که به کما رفته، می تواند دوباره به زندگی عادی خود بازگردد، البته این وضعیت را باید متخصصان تایید کنند. چراکه که اگر مغز هنوز زنده باشد، فرد دچار کما شده و احتمال برگشت آن حتی بعد از مدت نسبتا طولانی هم وجود دارد و در این حالت بیمار خودش به صورت طبیعی نفس می کشد و فقط مغز برای مدتی هوشیاری ندارد، اما عمق مغز زنده است.
در مرگ مغزی، فرد دیگر نمی تواند به صورت طبیعی نفس کشیده و تنفس او از طریق دستگاه انجام می شود و با قطع کردن دستگاه، بیمار مرگ مغزی فوت خواهد کرد. در فردی که دچار مرگ مغزی شده قلب به واسطه دستگاه فعالیت دارد، اما با وجود دستگاه هم نیز نمی توان مدت زیادی چنین افرادی را زنده نگه داشت چراکه در این وضعیت شاهد تخریب ارگانها در بدن با تولید سم خواهیم بود و به دلیل آنکه مغز تخریب شده باعث می شود سم ترشح کند که این سم به روی گره قلب منتقل شده و آن را از کار میاندازد. این اتفاق در نهایت ممکن است ۱۴ روز طول بکشد.
چه مدت زمانی برای برداشت عضو در فرد مرگ مغزی شده، فرصت هست؟
برداشت ارگانهای فرد مرگمغزی باید در اسرع وقت و مدت زمان یک تا ۱۴ روز انجام شود.
اعضاء بیمار مرگ مغزی در چه شرایطی نمی تواند پیوند شود؟
مواردی که عفونت کل بدن بیمار مرگ مغزی را گرفته و یا فرد دچار سرطان های پیشرفته است. البته از نظر سنی نیز سن های بالای ۷۰ سال در قوانین کشور مناسب اهداء عضو نیستند(البته در دنیا اهداء کبد سن ندارد) و بر همین اساس سنین بالای ۷۰ را بررسی نمی کنیم از سوی دیگر بیماران مرگ مغزی که به دلیل شرایط مختلف که مطرح شد مناسب اهداء عضو نباشند را بررسی نخواهیم کرد، اما کسانی که در بررسی اولیه موارد ممنوعه را نداشته باشند دیگر مراحل را آغاز کرده و در ابتدا با خانواده بیمار مرگ مغزی صحبت می کنیم و چنانچه خانواده با اهداء عضو بیمار خود موافق بوده و رضایت کتبی دادند و فرم های مخصوص وزارت بهداشت به امضاء رسید بررسی های تکمیلی برای اهدای عضو انجام می گیرد.
نگرش شرع اسلام و قوانین جمهوری اسلامی درباره جایگاه حقوقی و اخلاقی اهدای عضوچگونه است؟
در آیه ٣٢ سورهٔ مائده آمده است: «و هر که نفسی را حیات بخشد مانند آن است که همه مردم را حیات بخشیده است«. از نظر شرعی و اسلامی خوشبختانه اکثر مراجع معتقد هستند اهداء عضو جایز است، حتی برخی از مراجع تقلید اهدای عضو بیماران مرگ مغزی را به نوعی واجب کرده اند. البته تعداد کمی از مراجع هنوز در این خصوص به صورت کامل موافق نیستند، اما از نظر قانونی این مهم در جمهوری اسلامی به تصویب رسیده است.
واکنش خانواده ها بیماران مرگ مغزی در مواقع صحبت با آنها در خصوص اهداء عضو چگونه است؟
واکنش خانواده ها به این مهم باز می گردد که انها به چه میزان با مسئله مرگ مغزی آشنا هستند و در خصوص آن شنیده و یا حتی اطلاعات دارند. آنهایی که در خصوص مرگ مغزی اطلاعات لازم را نداشته باشند آن را با کما اشتباه گرفته و می گویند فردی در بستگان ما بوده که شش ماه در کما بود، اما به هوش آمد و امروز هم به خوبی در حال زندگی کردن است.
ما در گام نخست برای انها توضیح می دهیم که کما و مرگ مغزی تفاوت بسیار با یکدیگر دارند، اما در آن شرایط خانواده ها متوجه صحبتی نمی شوند چراکه شرایط آنها به دلیل مصیبتی که به آنها وارد شده بسیار شرایط سختی است و نمی تواند تفکر منطقی داشته باشند و حتی برخی از آنها مطرح می کنند که بیمارمان خوب می شود چراکه بدنش گرم و ضربان قلب او بر روی مانیتور مشخص است. حتی خیلی وقت ها مطرح می کنند پزشک معالج گفته دعا کنید بیمارتان خوب خواهد شد و این یعنی امیدی وجود دارد که این حرف ها را مطرح می کنند و باید توجه داشت در بسیاری از مواقع تیم درمان خیلی واضح نمی توانند به خانواده بیمار بگویند بیمار شما دچار مرگ مغزی شده است.
در این مواقع با خانواده ها صحبت می کنیم و به تمامی سوالات آنها پاسخ می دهیم، اما کسانی که با مفهوم مرگ مغزی از قبل آشنایی داشته اند و در رسانه های مختلف همچون روزنامه، رادیو و تلوزیون از این بیماری شنیده باشند که شرایط مرگ مغزی چگونه است اکثرا شرایط را پذیرفته و به اهداء عضو رضایت می دهند. چراکه برای آنها فرهنگ سازی شده که مرگ مغزی مساوی با مرگ است و دیگر کاری برای بیمار نمی توان انجام داد و باید گفت واکنش خانواده ها در خصوص اهداء عضو به فرهنگ و نگاه آنها به موضوع اهداء باز می گردد.
تاکنون با موردی که بیمار مرگ مغزی کارت اهدای عضو داشته و خانواده آنها مخالف اهداء عضو باشند، روبه رو شده اید؟
خیر، اما وقتی فردی که دچار مرگ مغزی شده و خانواده آنها از این موضوع باخبر باشند نخستین بار که به سراغشان می رویم شاید نتوانند اعتماد کنند و ارتباط برقرار کند، اما مهم ترین فاکتوری که در این زمینه موثر بوده، کسی است که کارت اهدا عضو دارد به خانواده خود اطلاع دهد. البته مواردی همچون بهاره انتشاری که اخیرا اعضاء بدنش به بیماران نیازمند عضو اهداء شد به صورت شفاهی به خانواده خود اعلام کرده بود که دوست دارد اگر روزی دچار مرگ مغزی شد اعضاء بدن او اهداء شود و پدر بهاره مطرح می کرد در آن زمان با او دعوا کردم که این حرف ها چیست تو در سلامت کامل به سر می بری و... اما امروز چون خود بهاره رضایت کامل در این خصوص داشت ما نیز رضایت می دهیم. بنابر این اگر کسی دارای کارت اهدا عضو باشد خانواده بیمار مرگ مغزی آن را به ما اعلام می کنند، اما جالب است بدانید آمار کسانی که خانواده آنها اعلام می کنند بیمارشان به صورت شفاهی اعلام رضایت در خصوص اهداء عضو داشته اند، بیشتر است.
باتوجه به باورهای غلطی که در بین مردم در خصوص داشتن کارت اهدا عضو وجود دارد(مثلا اینکه اگر کارت اهدا عضو داشته باشیم کادر بیمارستان به بیمار رسیدگی نخواهد کرد) نگاه شما به این مسئله چیست؟
خیر قطعا چنین مسئله ای وجود ندارد چراکه دیتابیس کارت اهداء عضو محرمانه بوده و هیچ یک از تیم های درمانی به آن دسترسی ندارند و هیچ کس نمی تواند از این موضوع باخبر باشد که آیا این بیمار دارای کارت اهداء عضو است یا خیر بنابر این قطعا چنین چیزی وجود ندارد.از سوی دیگر ما همه انسان هستیم و وجدان داریم، نباید فراموش کرد هیچ کسی نمی تواند پیش بینی کند که بیماری دچار مرگ مغزی خواهد شد یا خیر و در نتیجه تیم درمانی از آن به درستی مراقبت نکنند و باید توجه داشت تمام مراحل درمان یک بیمار ثبت می شود و قطعا نمی تواند کم کاری را در این خصوص انجام داد.
چه اعضاء و بافت هایی در بدن انسان قابل اهدا است؟
دو نوع اهدا داریم، یکی اهدا عضو و دیگری اهدای نسج بدن، اهدا عضو شامل قلب، کبد، کلیه ها، روده ، لوزالمعده و.. است و پیوند آن نیز بسته به گیرنده است. اهدای نسج را می توان از بیماران مرگ مغزی انجام داد و هم از جسدهای تازه که ایست قلبی کرده و در پزشکی قانونی هستند که برخی نسج ها را می توان ۲۴ و برخی دیگر را تا ۴۸ ساعت بعد با رضایت کتبی خانواده متوفی برداشت کرد. البته کیفیت نسوج بیمار مرگ مغزی بیشتر از فرد متوفی است، چراکه بیمار قلب بیمار مرگ مغزی در حال تپش بوده و خون در بدن جریان دارد.
در اصفهان برداشت نسج نداریم چراکه از یک سو زیرساخت های لازم در این خصوص همچنان در استان مهیا نبوده و از سوی دیگر مردم هنوز از نظر فرهنگی آماده برداشت نسج نیستند و باید در این حوزه نیز ورود پیدا کرد تا بتوان با فرهنگ سازی شاهد اهدا نسج نیز باشیم.
باید توجه داشت برداشت و پیوند نسج ارزش بسیاری دارد چراکه با این نوع پیوند بسیاری از افراد معلولیت نجات خواهند یافت، این نوع پیوند بسیاری از بیماران را از پروتزهای مصنوعی همچون دریچه قلب نجات می دهد و پیوند پوست نیز برای بیمارن سوانح سوختگی بسیار چاره ساز و ارزشمند است و...که با توجه به اهمیت پیوند نسج در تلاش هستیم در آینده نزدیک این مهم را راه اندازی کنیم.
پس از مرگ مغزی، هزینههای مربوط به برداشت و پیوند عضو بر عهده چه کسی است، آیا خانواده اهدا کنند و دریافت کننده باید هزینه ها را پرداخت کنند؟
با توجه به مشکلاتی که بیمه ها با آن مواجه هستند، در این خصوص تعهدی را قبول نمی کنند و بر همین اساس وزارت بهداشت هزینه های برداشت عضو و پیوند را به صورت جداگانه پرداخت می کند. در واقع بیمار گیرنده برای اعضاء اهدایی هیچگونه هزینه ای را پرداخت نمی کند و هزینه های پیوند قلب و کبد به واسطه وزارت بهداشت به بیمارستان ها پرداخت می شود البته هزینه های پیوند کلیه را بیمه ها به بیمارستان پرداخت می کنند.
دلیل پس زدن پیوند در برخی افراد چیست؟
اکثر پس زدن ها مربوط به سیستم ایمنی بدن دریافت کننده عضو است، علم صد در صد پیشرفت نداشته که داروهایی را ارایه کند که سیستم ایمنی بدن را کاملا پشتیبانی کند و از سوی دیگر پیدا کردن افرادی که بافت بدن آنها به صورت صد در صد با یکدیگر همخوانی داشته باشد محال است و تنها در دوقلوهای تک تخم چنین چیزی وجود دارد، بنابر این این هماهنگ کردن در مواقع پیوند عضو بسیار سخت است. البته در بعضی موارد که پیوند عضو صورت گرفته و به بیمار احساس سلامتی دست می دهد فکر می کنند بهبودی کامل پیدا کرده اند و به هر میزان پزشک معالج مطرح می کند مصرف داروهای بعد از پیوند را باید بصورت مرتب انجام دهند قطع می کنند که این مسئله باعث پس زدن پیوند خواهد شد.
شرایط لیست پیوند عضو چگونه است، و آیا در این خصوص مسایل اورژانسی مورد توجه قرار می گیرد؟
بحث اورژانس در حوزه پیوند عضو تعریف متفاوتی دارد، به طور مثال برای پیوند کلیه فرد اورژانسی که عروق آن با مشکل مواجه شده و امکان دیالیز دیگر وجود ندارد، طبیعتا وقتی چنین فردی نتواند دیالیز شود به کما خواهد رفت و برهمین اساس اگر مورد مرگ مغزی وجود داشته باشد که گروه خونی آن به فرد نیازمند عضو بخورد پس از انجام آزمایشات تخصصی کرس مچ و مشخص شدن سازگاری بافت، در پیوند نخستین نفری خواهد بود که پس از انجام مراحل قانونی عمل پیوند بر روی آن انجام خواهد گرفت. بعد از آن افراد زیر ۱۸ سال هستند که اولویت دارند، چراکه این بیماری باعث می شود تاثیر بدی بر روی بدن آنها داشته باشد و از سوی دیگر سازگاری بدن این سنین با دیالیز بسیار مشکل است و بر همین اساس در اولویت قرار دارند. بعد از آن طبق لیست و براساس زمان ثبت، پیوند صورت می گیرد.
در بعضی مواقع برداشت عضو به خصوص کبد در اصفهان انجام می گیرد اما برای پیوند به استان شیراز منتقل می شود، دلیل آن چیست؟
پیوند کبد سال های طولانی است که در شیراز انجام می گیرد و از سراسر کشور در این لیست قرار داردند و یکی از دلایل این کار آن است که لیست انتظار شیراز بسیار طولانی بوده و از سوی دیگر بیمارستان شیراز نه تنها از نظر تجهیزات کامل است بلکه دارای تیم پزشکی کامل در خصوص عمل قبل و بعد از پیوند هستند، اما در استان اصفهان تنها یک پزشک داریم و در حالی که برای عمل پیوند کبد نیازمند دو جراح هستیم. برای انجام پیوند کبد در اصفهان دکتر صانعی که تحصیل کرده شیراز نیز هستند با همکار خود هماهنگ کرده که از خوزستان به اصفهان بیایند و اخیرا نیز پزشک دیگری را از تهران اضافه کرده و هماهنگ می کنند که در مواقع نیاز بتوانند برای عمل پیوند حضور داشته باشند و چنانچه پزشک دوم حضور نداشته باشد مجبوریم عضو را به شیراز بفرستیم. چراکه تنها هدف ما بهبودی بیماران نیازمند عضو است. در بعضی مواقع نیز دریافت کننده ای که بتوان آن عضو را به او پیوند زد در لیست ما وجود ندارد.
آیا ظرفیت پیوند عضو در تمامی استان های کشور وجود دارد؟
خیر چنین ظرفیی در تمامی استان ها وجود ندارد البته شاید عمل هاروست آن هم به کمک پزشکان شیراز در استانی انجام گیرد و قطعا در مکان های که عمل هاروست انجام نگیرد طبیعتا عمل پیوند نیز انجام نخواهد گرفت.
آیا مواردی وجود داشته که خانواده ای برای اهدای عضو رضایت نداده و پس از فوت بیمار مرگ مغزی پشیمان شده باشد؟
بله، البته با خانواده هایی که اهدا انجام نمی دهند ارتباط چندانی نداریم و شاید حدود یک سوم آنها به دلایلی سراغ ما می آیند و یا تماس می گیرند و ابراز پشیمانی می کنند، به نظر می رسد بیشتر افرادی که این اتفاق برای آنها رخ می دهد پشیمان می شوند که چرا با انجام اهداء عضو موافقت نکرده اند. البته باید توجه داشت در بعضی مواقع خانواده ها برای انجام اینکار دچار تردید می شوند و ما به دنبال آن نیستیم که با تردید خانواده ای رضایت دهند چراکه بعدا دچار عذاب وجدان می شوند و با مشکلات متعدد مواجه خواهند شد که اگر کمی صبر کرده بودند شاید بیمارشان بهبود پیدا می کرد، اما ما وظیفه داریم با خانواده ها صحبت کرده و انها را متوجه کنیم که بیماری که دچار مرگ مغزی شده به نوعی فوت کرده و تنها با دستگاه هایی که به او متصل است زنده بوده و قطعا فوت خواهد کرد. هرچند کسانی که این کار را انجام می دهند اعلام احساس آرامش می کنند. اهدای عضو معامله با خدا است.
در حوزه فرهنگ سازی اهدای عضو چه اقداماتی انجام گرفته است؟
با توجه به اینکه معاینه و مراقبت از بیمار مرگ مغزی کاری بسیار سخت و وقت گیر است، و وقتی بیماری مرگ مغزی شناسایی می شود به راحتی نمی توان برای برداشت عضو آن را به اتاق عمل اعزام کرد و به حدی اعضا و اورگان های مختلف بدن او آسیب دیده که نیازمند مراقبت های ویژه است. و این مراقبت بر عهده من بوده و واقعیت مسئله مهم آن است که فرصتی برای فرهنگ سازی در این حوزه برای من وجود ندارد با اینکه به مسئله فرهنگ سازی اعتقادی راسخ داریم و معتقدیم به اندازه کاری که انجام می دهیم دارای اهمیت است. بر همین اساس روابط عمومی مرکز آموزشی درمانی الزهرا (س) اصفهان و دکتر صانعی با وقت محدود خود در این خصوص ارتباط برقرار می کنند.البته در بیمارستان ها سعی کرده ایم اسامی و تصاویر اهداء کنندگان را نصب کنیم و هرکسی که به اهداء می رسد در مرکز آموزشی درمانی الزهرا (س) اصفهان و بیمارستان مبدا بنری نصب می شود تا خانواده ها بدانند فروش عضو انجام نگرفته و این اقدام اهداء عضو بوده است چراکه در مواردی شاهدیم اذهان به سمت خرید و فروش عضو معطوف می شود و با اینکار روشنگری لازم و فرهنگ سازی در خصوص اهداء انجام می گیرد.
آیا سازمان های مردم نهاد می توانند در حوزه فرهنگ سازی یاری کنند؟
بله قطعا این گونه است، البته در برخی مواقع NGOهایی که قصد کمک در این حوزه را دارند به ما مراجعه کرده و فرم های اهدای عضو را از ما دریافت کرده و در برنامه هایی که برگزار می کنند و با روشنگری در این زمینه اقدام به تشویق مردم به انجام این کار می کنند.
آیا فروش عضو قانونی بوده و در کشور وجود دارد؟
باید توجه داشت این مسئله در کشورهای مختلف قانونی است، اما تنها عضوی که این قابلیت را دارد کلیه بوده و امکان چنین کاری برای اعضاء دیگر وجود ندارد. شاید این مسئله نیز بیشتر به زمان های همچون جنگ باز می گردد که کشور در تحریم به سر می برد و دستگاه دیالیز در کشور وجود نداشت و این مسئله مرگ بیمار را به همراه داشت به دلیل همین محدودیت ها بیماران کلیوی حتما باید پیوند می شدند، اما باید گفت مرکز اهداء عضو زیر نظر وزارت بهداشت و دانشگاه علوم پزشکی بوده و هیچ گونه دخالتی در این موضوع ندارد و تنها اهدای عضو بیماران مرگ مغزی در این مرکز انجام می گیرد. باید به این مهم نیز توجه داشت که اهداء عضو بیماران مرگ مغزی دو قانون سخت دارد، نخست آنکه هیچگونه خرید و فروشی انجام نگرفته و هیچ پولی رد و بدل نمی شود و بعد از آن خانواده گیرنده و دهنده یکدیگر را به هیچ عنوان نخواهند شناخت و حتی اگر خانواده بیمار مرگ مغزی شرط کند که باید پس از اهداء خانواده دریافت کنند را بشناسد اهداء کنسل می شود.
شیرین ترین و تلخ ترین خاطره دوران کاریتان را برایمان بگویید.
خاطرات بسیاری در دوران کاری من وجود دارد، اما اخیرا بیمار مرگ مغزی را با نام مرحوم سعید تلیم خانی داشتیم که گیرنده کبد این بیمار مرگ مغزی دختری ۱۹ سال بودند که دچار بیماری هپاتیت کشنده «فولمینانت» بود، به دکتر صانعی خبر دادند چنین بیماری در بیمارستان شریعتی وجود دارد و به کما رفته است و باید توجه داشت این بیماری باعث کاهش سریع عملکرد بافت کبدی در بیماران شده و علاوه بر اختلالات انعقادی خون و آسیبهای غیر قابل جبران مغزی میشود و در نهایت منجر به فوت می شود. این مورد اورژانسی که خوشبختانه گروه خونی آن هم با گروه خونی اهدا کنند همخوانی داشت و پیوند کبد انجام گرفت. صبح روز بعد از پیوند وقتی برای معاینه بیمار مرگ مغزی به ICUرفته بودم دیدم این دختر جوان چشمان خود را باز کرده و این برای من بسیار خوشحال کننده بود.
همه جلسات من تلخ است چراکه من کسی هستم که باید خبر مرگ را به خانواده ها بدهم، معمولا هم خانواده ها نمی دانند عزیزشان تحت عنوان مرگ مغزی فوت کرده است و نخستین کسی که این خبر را می دهد من هستم و از سوی دیگر در این شرایط مصیبت بار مسئله اهداء عضو را باید مطرح کنم که این مسئله نیز برای خانواده متوفی بسیار تلخ است. جلسه رضایت هیچگاه عادی نمی شود و من هنوز در جلسه رضایت گریه می کنم، اما به این کار خودم ایمان داشته و دلخوش به این هستم با رضایت خانواده بیمار مرگ مغزی می توانم بیماری نیازمند عضو را به زندگی باز گرداند.