در سایه جنگ و تهدید: زایندهرود دوباره جاری شد
جریان دوباره امید در قلب اصفهان
در روزهایی که صدای انفجارها و خبرهای نگرانکننده از جنگی کوتاه اما پراضطراب، ذهن مردم ایران را آشفته کرده، اصفهان هم از این نگرانیها بینصیب نماند. حملات متقابل میان ایران و رژیم صهیونی، و خبر تجاوز جنگندههای اسرائیل و آمریکا به تأسیسات هستهای اصفهان، شبهای پرهراسی را برای خانوادهها رقم زد.

در روزهایی که صدای انفجارها و خبرهای نگرانکننده از جنگی کوتاه اما پراضطراب، ذهن مردم ایران را آشفته کرده، اصفهان هم از این نگرانیها بینصیب نماند. حملات متقابل میان ایران و رژیم صهیونی، و خبر تجاوز جنگندههای اسرائیل و آمریکا به تأسیسات هستهای اصفهان، شبهای پرهراسی را برای خانوادهها رقم زد.
بسیاری از مردم با اضطراب به آسمان چشم دوختند، نگران از این که آرامش شهرشان، بار دیگر قربانی تنشهای بزرگتر شود.اما زندگی، حتی در سختترین شرایط، راه خودش را پیدا میکند.بعد از توقف جنگ، یک نگرانی دیگر جوانه زد. در میانه بحران اخیر، پاسخ رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به پرسش یک خبرنگار که گفته بود بخشی از مواد هستهای ایران «به مکانی تاریخی نزدیک اصفهان» منتقل شده است سایه جنگ را به سوی این گنجینههای اصفهان کشاند.
این جمله کوتاه اما پرابهام، به سرعت در رسانهها بازتاب پیدا کرد و بسیاری در ایران آن را «اظهارنظری خطرناک» دانستند؛ چون به شکلی نگرانکننده، پای آثار تاریخی و بافت ثبتشده جهانی اصفهان را به یک مناقشه نظامی باز کرد.اصفهان با میدان نقشجهان، مساجد و پلهای تاریخی و گنجینهای از فرهنگ ایرانی، متعلق به همه مردم ایران و حتی همه بشریت است. مطرحکردن این ادعا - آن هم بدون شفافیت- میتواند بهانهای تازه شود برای توجیه حملات در نزدیکی آثار جهانی، و این چیزی است که نباید عادی یا پذیرفته شود.
میراث فرهنگی، نباید قربانی درگیریها و رقابتهای ژئوپلتیک شود. شهروندان اصفهان، مردم ایران و همه وجدانهای بیدار جهان باید روی این موضوع حساس باشند و اجازه ندهند هر شخصی از تریبونهای جهانی هر حرفی را بر زبان بیاورد و عقدهگشایی کند.
اما امروز، در میانه همین روزهای پرالتهاب، یک خبر ساده اما مهم دلها را کمی گرم کرد؛ رهاسازی آب در زایندهرود. به گفته مسئولان استان، آب زایندهرود بر اساس مصوبات کارگروه سازگاری با کمآبی، برای تأمین بخشی از نیاز آبی باغات و شبکههای آبیاری رهاسازی شده است. جریان آب اگرچه موقت است، اما همینکه دوباره در بستر خشک رودخانه حرکت کند، معنایی بزرگتر از یک تصمیم فنی یا کشاورزی دارد.
زایندهرود برای اصفهانیها فقط یک رودخانه نیست؛ یک نماد هویت، تاریخ و امید است. خشکی طولانی این رودخانه در سالهای اخیر، زخمی بر دل مردم و پیکره آثار تاریخی آن گذاشته است. هر بار که آب دوباره جاری میشود، اصفهان جانی تازه میگیرد. خانوادهها به حاشیه رودخانه میروند، کودکان بازی میکنند، صدای آب روی سنگها مثل لالایی آرامشبخشی است که نگرانیها را – هرچند کوتاه – میشوید و با خود میبرد.
بعد از دوازده روزی که پر از خبرهای ترسناک بود – از حملات موشکی و تهدیدهای متقابل، تا شایعهپراکنیهایی که آثار باستانی را هدف گرفتند – مردم تشنه خبرهای خوب و روزنههای امیدند. گشودهشدن مسیر آب در دل این خشکی و اضطراب، یادآور این است که میشود هنوز به فردا امید بست، که زندگی ادامه دارد، و شهر – حتی اگر خسته و زخمی – میتواند دوباره لبخند بزند.
رهاسازی آب زایندهرود، برای باغها و درختان است، اما برای مردم اصفهان، آبیاری دلها و جانهاست. برای مادری که چند شبی از صدای انفجارها نخوابیده بود، برای کودکی که از پنجره دنبال نور موشکها میگشت، برای پدری که نگران فردای نامعلوم بود – صدای دوباره جاری شدن رودخانه، نوید بازگشت زندگی است.
امروز بیش از هر زمانی، اصفهان نیاز به امید دارد و چه امیدی بهتر از صدای آب در شهری که قرنها با زایندهرود زنده بوده است؟