دو خیابان به نام "کمال اسماعیل" در اصفهان
نام یک شاعر ۲ بار در خیابانهای اصفهان تکرار شده و دلیل آن را بسیاری از مردم هم نمیدانند خیابانی که نامی از یک شاعر فرهیخته را بر تابلوی خود حک کرده که در میان ما ایرانیها شناخته شده نیست اما تُرکها به خوبی آن را میشناسند.
نام یک شاعر ۲ بار در خیابانهای اصفهان تکرار شده و دلیل آن را بسیاری از مردم هم نمیدانند خیابانی که نامی از یک شاعر فرهیخته را بر تابلوی خود حک کرده که در میان ما ایرانیها شناخته شده نیست اما تُرکها به خوبی آن را میشناسند.
به گزارش تسنیم، نام یک شاعر 2 بار در خیابانهای اصفهان تکرار شده است و دلیل آن را بسیاری از مردم هم نمیدانند خیابانی که نامی از یک شاعر فرهیخته را بر تابلوی خود حک کرده که در میان ما ایرانیها شناخته شده نیست اما تُرکها به خوبی آن را میشناسند.
این خیابانها هر 2 به نام این شاعر نام گرفته است، خیابان کمال اسماعیل از میدان انقلاب تا پل خواجو و همچنین خیابان کمال در محله قدیمی جویباره نام این شاعر را در خود دارد.
شاعری که معروف به خلاقالمعانی است وی آخرین قصیدهسرای بزرگ ایران در حمله مغول است که در گیرودار هجومها و قتلعامهای آنان کشته شد و آن کسی نیست جز پسر جمالالدین عبدالرزاق اصفهانی یعنی کمالالدین اسماعیل.
پسری شاعر که پدرش نیز از شاعران قرن ششم هجری بود. کمال شاعری نامی در عصر خود بود و به او خلاق المعانی نیز میگفتند دلیلش هم این بود که به گفته بزرگان و اهل فن در شعر او معانی باریک نهفته است که بعد از چند نوبت که مطالعه کنند ظاهر میشود. کمالالدین اسماعیل به استادی و مهارت درآوردن معانی دقیق شهرت وافر داشت.
به گفته محمد رضا ضیاء پژوهشگری که در مورد این شاعر پارسی گو پژوهشهای فراوانی کرده معتقد است کمالالدین اسماعیل و پدرش جمال معروف ترین پدر و پسر شاعر ایران زمین هستند. رندی کمال در اشعارش باعث شده است که مذهب کمال در خفا بماند؛ زیرا اصفهان در قرن 6 شرایط مذهبی خاص و حساسی داشته است. در اشعار کمال روزمرگی و زندگی عامیانه محتوای پررنگی دارد.
این پژوهشگر متون کهن افزود: در مواردی به تهیه کاه و یونجه برای مرکبش اشاره کرده است و از پوستین پوشیدنی در هنگام زمستان سخن گفته است. از کم مویی خود گلهمند بوده و از برخی اشعارش تفسیر میشود در زندگی به بیماریهای متعددی مانند بیماری پوستی و درد مداوم چشم مبتلا بوده است.
وی اعتقاد دارد: کمال عشق و نفرتهای متعددی به شهر و وطن خود ابراز کرده است. جایی کمال را شاعری میبینیم که شهر خود اصفهان و مردمش را نفرین میکند و برای آنان آرزوی پادشاهی خونخوار دارد. این عشق و نفرت در اشعار جمال نیز کم و بیش پیدا میشود. البته این دوگانگی توجیه امروزی خود را نیز دارد آنجا که برخی از افراد در وصف تمدن کهن کشور خود سخنها میگویند و در وصف وضعیت موجود و شرایط اقتصادی و فرهنگی مملکت و وطن خود نالهها و گلهمندیها دارند.
شاعری که حمله مغول را به چشم دید
اما روزگار برای ادامه زندگی او به گونهای دیگر چرخید و کمالالدین اسماعیل دوره وحشتناک حمله مغول را به تمامی درک کرده و به چشم خویش قتلعام مغول را به سال 633 هجری قمری در اصفهان دید و حتی به دست یک مغولی کشته شد.
وی در مورد آن روزگار چنین گفت:
کس نیست که تا بر وطن خود گرید بر حال تباه مردم بد گرید
دی بر سر مردهای دوصد شیون بود امروز یکی نیست که بر صد گرید
88 سال پیش روزنامهها از نامگذاری خیابان کمال اسماعیل چه نوشتند؟
نامگذاری این 2 خیابان ماجراهای جالبی دارد که برای استناد سازی به روزنامههای 88 سال پیش برمیگردیم، در روزنامه اخگر آبان 1309 در مورد نامگذاری این خیابان نوشته است: خیابان جدید دنبال رودخانه که اخیراً موسوم به «کمال اسماعیل» گردیده و تا نصف آن بیشتر تسطیح نشده بود، اخیراً نصف دیگرش نیز تسطیح وتا روز گذشته به نزدیکی پلهای خواجو رسیده بود.
این خیابان یکی از بهترین گردشگاههای مفرح اصفهان خواهد شد و در صورتی که شنریزی آن هم به همین نزدیکی صورت بگیرد عبور و مرور وسایل نقلیه و کامیونهایی که به طرف یزد و کرمان میروند از این خیابان صورت گرفته و بنابر این پلهای سی و سه چشمه و خواجو از صدمات آمد و رفت آنها مصون خواهد ماند.
قرار بوده بر اساس تصمیم بزرگان شهر مقبرهای در اطراف این خیابان بین پل خواجو و سی و سه پل برای این شاعر نامی ساخته و گور او را به آنجا منتقل کنند و عمارت مقبره دارای محلی برای کتاب خانه نیز باشد اما این اتفاق نیفتاد و روزنامه اخگر در شماره دیگر خود خبر جدیدتری میدهد:
«همان طوری که از جدیت حکمران محترم اصفهان انتظار میرفت و بالاخره مسألة مقبرة کمال اسماعیل از مرحلة حرف قدم در دایرة عمل گذارده، و اخیراً بر حسب صوابدید معظمالیه مقرر شده است که مقبرة آن سرمایة افتخار اصفهان و اصفهانی از جوباره که به مناسباتی ساختمان آن صورت پذیر و مقتضی نبود به خیابان جدید دنبال رودخانه واقع بین پل چهارباغ و پل خواجو، که یکی از بهترین خیابانهای اصفهان خواهد شد، منتقل گردده و در قسمت زمینی که در اول خیابان مزبور بایرافتاده و متعلق به ادارة بلدیه است، بنای زیبای قشنگی ساختمان و خاک قبر کمال الدین به عمارت جدید انتقال یابد.
گرچه زمینی که انتخاب شده تا حدی قلت وسعتش متناسب با بنای مقبرة آن شاعر عظیمالشأن نیست ولی اهمیت موقع و محل آن جبران کسر را میکند. مقبرة جدیدالبنا دارای باغچه، گلکاری زیبا و عمارت مخصوصی جهت کتابخانه و قرائت خانه خواهد شد و به همین جهت همه روزه مطاف صدها افراد اهالی این شهر شده و رونق و ابهت مخصوصی به خود خواهد گرفت.مخصوصاً برای مزید خدمت به ابقای نام آن شاعر بزرگوار در نظر گرفته شده است که همین خیابان مهم نیز به نام «کمال اسماعیل» منسوب و موسوم شود».
چند روز بعد هم بلدیه دست به کار شد و ساختمان مقبره را آغاز کرد «در این دو سه روزه مصالح مقبرة کمال اسماعیل در محلی که در شمارههای گذشته خبر آن را درج کردیم (در مجاورت پلهای سی و سه چشمه) از طرف ادارة بلدیه حاضر و قریباً به ساختمان آن شروع خواهد شد»
اما روزنامه ای دیگر درتیر 1337 پس از چند سال این مطلب را نوشت:
عمارتی به مانند طاق نما ساخته شد اما بنا به دلایلی که بر نگارنده معلوم نشد هرگز استخوان های این شاعر نامی از گوشة دور افتادة جوباره به محل مجلل بین پل خواجو و سی و سه پل منتقل نشد ، اما نام کمال الدین اسماعیل بر نام خیابان مذکورماند و البته نام خیابانی نیز که باز هم از کنار مقبرة آن شاعر اکنون می گذرد به همان مناسبت « کمال » نام گرفته است. در سال 1337 شخصی به نام حسین مرندی نامهای به روزنامه ها نوشته و ضمن شرح موضوع از شهرداری میخواهد تکلیف را یکسره کرده یا استخوان های شاعر را به محل جدید منتقل کرده یا بنای مذکور را خراب نمایند: ساختمان مقبره تا به امروز نیز به خیابان کمال اسماعیل منتقل نشده و در همان انزوای جویباره قرار دارد، اما نام خیابان مذکور هم چنان «کمال اسماعیل» باقی مانده است.
«در زمان شهرداری آقای سرهنگ شهردار(مشیرهمایون) یک سردرب به اصطلاح طاق نما دراول خیابان کمال اسماعیل ساختند تا استخوانهای شادروان جنت مکان خلاق المعانی، کمال الدین اسماعیل، شاعر شهیر اصفهان را از بخش 3 حمل و در این محل دفن نمایند و به همین مناسبت هم نام خیابان ازپل 33 چشمه تا خواجو را به نام نامی کمال الدین اسماعیل موسوم نمودند. و سالهاست به همین نام شهرت دارد.ولی نه از آوردن استخوانهای کمال اسماعیل تا این تاریخ که 27 سال است می گذرد، خبری هست و نه طاق مزبور خراب شده است. چون سالهاست این طاق نما در جلوی اتوشویی میدان مجسمه خود نمایی می کند و مکرر دیده شده است که خارجیها از موجودیت استفهام آمیز این طاق نما سؤال مینمایند، از تیمسار سرتیپ مختاری، شهردار محترم اصفهان، که علاقه خاصی به کارهای عمرانی اصفهان دارند، تقاضا می شود به این موضوع توجه فرموده، یا واقعاً مقبرة کمال الدین اسماعیل را در همین محل با طرز آبرومندی بسازند، و استخوان و یا خاک قبر مرحوم خلاق المعانی را به این محل بیاورند، و با تشریفات خاصی دفن نمایند، و یا طاق نمای فعلی را خراب و اصولاً نسبت به عوض نمودن نمای زنندة این گوشة میدان، که
فوقالعاده نازیباست، اقدام فرمایند»
کمال مظلومتر از همیشه در خیابان قدیمی خود هست، مقبرهای که شاید خیلی از مردم از اینکه بدانند اینجا چه کسی آرمیده و چرا 2 خیابان به نام یک شخص گره خورده را ندانند. مظلومیت با وجود اینها باز هم موج میزند!