گرد فراموشی بر دست بافته های بومی فریدن
خطه کهن فریدن با هفت هزارسال پیشینه ، از هنرهایی برخوردار است که در گذر زمان به دست فراموشی سپرده شده است.
خطه کهن فریدن با هفت هزارسال پیشینه ، از هنرهایی برخوردار است که در گذر زمان به دست فراموشی سپرده شده است. به گزارش ایرنا؛ صنایع دستی به مجموعه ای از هنرها و صنایع اطلاق می شود که به طور عمده با استفاده از مواد اولیه و به کمک دست و ابزار دستی محصولاتی ساخته می شود که در هر واحد آن ذوق هنری و خلاقیت فکری صنعتگر سازنده به نحوی تجلی یافته و همین عامل، وجه تمایز اصلی این گونه محصولات از مصنوعات مشابه ماشینی و کارخانه ای است.
صنایع دستی به عنوان مفهومی بالنده و اصیل دارای پیشینه و قدمت مختص به خود است به طوری که هر منطقه جغرافیایی به تناسب تاریخ، فرهنگ و اندیشه مردمانش از هنرهای دستی خاص برخوردار بوده و هست.
کهن دیار فریدن نیز دست آفریده های منحصر به فردی از گذشته های دور به یادگار دارد.هنرهای نابی که در کهنه آلبوم تاریخ فریدن به خاطره ها پیوسته اند.
فریدن به دلیل آنکه از گذشته های دور محل ییلاق بوده، هنرهای بومی اش با هنر عشایر در هم آمیخته و یک تبادل هنری در ادوار مختلف رخ داده است. نتیجه این تلفیق فرهنگ؛ خلق آثار زیبا، اصیل و پرکابردی بوده است که در ادامه به آن پرداخته می شود.
بافته های داری
به جرات می توان گفت دار قالی و صدای تاپ تاپ آن؛ آشناترین خاطره مشترک مردمان فریدن است؛ آن زمان که رقص دستان زنان خوش قریحه بر گیسوان تاریخ گره فرهنگ می نشاند و نقوش «لچک - ترنج»، «گل های رز»، «افشان با گلدان» و «مام میهن» »،« شاه عباسی»،« بته جقه یا بته سرکج» بر گستره قالی های فریدن پدیدار می گشت.
نقشه هایی که بیشتر توسط ارمنیان منطقه بافته می شده ، به «نقشه ارمنی» مشهور است؛ خرسک نام مشهورترین قالی بافته شده در این منطقه است که طرح آن از چهار خانه های رنگارنگ تشکیل شده که در قالی، تکرار می شوند و البته ویژگی قرینه گی را در بافت آن حفظ می کنند.
خرسک در ابتدا جنس تار و پودش هر دو از پشم بوده است، ولی بعد ها بیشتر از نخ های پنبه ای که در اصطلاح محلی' فِردِشک' نام دارد در تار و پود آن استفاده می شود.دلیل این که این قالی را 'خرسک' می خوانند این است که کرک آن تقریباً 2 تا 2/5 سانتی متر بلندی دارد و کوتاه و پرداخت نمی شود و این موجب می گردد که ضخامت و حالت پشمالویی پیدا کند که موجب شده آن را به خرس تشبیه کنند.
جاجیم
جاجیم نام خوش آوای یکی دیگر از بافته های کهن فریدن است؛ مواد اولیه جاجیم پشم است و بافت آن شبیه گلیم است، با این تفاوت که جاجیم در چهار تخته بافته میشود و پس از بافتن به هم متصل و دوخته میشود.
در بافت جاجیم فریدن، از رنگ های سورمه ای و لاکی استفاده شده است. رنگ لاکی، رنگ غالب بوده و در واقع زمینه کار را تشکیل می داده است. طرح جاجیم 'راه راه' بوده که پهنای هر راه در حدود 15 سانتی متر بوده است.
جاجیم به عنوان زیرانداز استفاده میشد و هنگام کوچ عشایر برای بستهبندی و جابهجایی اسباب و لوازم. گاهی نیز بهعنوان بالاپوش گرم مورد استفاده قرار میگرفت.جاجیم گاهی بهعنوان چشمروشنی و جهیزیه نوعروسان هدیه داده می شد.
گلیم
گلیم زیرانداز و پوششی است که از ابریشم، موی بز، پشم گوسفند یا دیگر چهارپایان اهلی بافته میشود. گلیم به شکل سنتیاش برای پوشاندن زمین، دیوار یا رواندازی برای حیوانات باربر استفاده میشد. در بافت گلیمها در گذشته از نخ رنگرزی شده با مواد رنگرزی طبیعی استفاده شدهاست.بافت گلیم در دو نوع ساده یا نقش دار و یا یک رو یا دو رو بوده که در اندازه های مختلف و با استفاده از طرح ها و نقوش کاملا اصیل بافته می شده است.
ماشته
ماشته یا ماشتا که کاربری آن برای پوشش روی کرسی است، همانند جاجیم ولی ضخیم تر است و حدود 50 سانتی متر عرض دارد. آن را با طول زیاد می بافند، سپس قطعه قطعه کرده و در کنار هم می دوزند تا فرم مربع را پیدا کند. پس از آن لبه های بریده شده را با پشم می دوزند. برخی از ماشته ها نیز طرح «خشتی » دارند و از رنگ های قرمز، سفید و صورتی در آن ها استفاده می شود که در برخی از ماشته ها در این خشت ها طرحی با رنگی متفاوت وتعدیل کننده رنگ خشت ها انداخته می شود ؛ به این ترتیب که در قطر هر خشت، خطی ایجاد می کنند که این خط از گوشه ی پایین تا گوشه ی بالا به تدریج ضخیم تر می شود و در نهایت هنگامی که خشت ها در کنار هم دیده می شوند، طرحی لوزی مانند را خلق می کنند.
لحاف کرسی های قدیم که در فریدن نیز متداول بوده است، آستری از کرباس و رویه ای از جاجیم دارد و داخل آن را با پشم یا پنبه پر می کنند؛ پس از این که این لحاف، روی کرسی انداخته شد، ماشته را روی آن می اندازند تا کاملا گرمای لازم تامین شود.
ماشته به اندازه ای است که حدود 50 سانتی متر از اطراف لحاف ، کوتاه تر باشد و در واقع نقش یک ملحفه ی گرم را ایفا می کند. طرح ماشته ها به صورت بافتی دانه دانه به نظر می رسد و این بافت به این دلیل است که تار و پود آن از دو رنگ مشابه، ولی در دو تن مایه ی مختلف، هستند.رنگ ماشته ها اغلب، به رنگ قرمز پر رنگ که به آن سرخ می گویند، است و بیشتر از رنگ های به اصطلاح، 'چرک تاب'، استفاده می کنند.
چنته
چنته کوله مانندی است که برای حمل آذوقه کشاورزان، کاربرد دارد و مثل جاجیم است و به طور تقریبی با جاجیم هم ضخامت هستند.چنته را نیز یک تکه می بافند و پس از بافت، اطراف آن را با نخ پشمی به هم می دوزند و بند بافته شده جداگانه ای نیز به آن متصل می کنند.
چنته دارای طرح های لوزی یا مربع یا راه راه است و از رنگ های تیره به ویژه قرمز پر رنگ، سورمه ای ، طوسی یا قهوه ای معروف به« قهوه ای عبایی» - که با پوست انار رنگ می شود - در بافت آن استفاده می کنند.
تاچه
اهالی منطقه عنوان می کنند که تاچه های فریدن مشابه بافته ای به نام « حور» است که بختیاری ها می بافند. تاچه مثل جوال است که در وسط به هم دوخته شده و نسبت به جوال طرح های متنوع تری دارد.
در تاچه طرح غالب تاچه ها لوزی است .گاهی در این لوزی، بافتی شبیه قالی انجام می گیرد که نقشی برجسته به لوزی می بخشد.دو پهلوی مجزای جوال و تاچه ، به صورت یک تکه بافته می شود و پس از بافت، دو طرف آن به هم دوخته می شود. برای اتصال دو تکه ی بافته، استخوان ها را در بندهای روبرویی وارد می کنند و می پیچانند تا باز نشوند. تاچه نیز پشم در پشم است و دار آن مانند دار قالی است.
جوال
جوال نماد پیشه و معاش مردم فریدن در زمان های دور و از بافته های مربوط به دام است که برای حمل کاه و مواد سبک و پرحجم روی حیوانات بار بر استفاده می شده است. جوال ها از تار و پود پشمی تشکیل شده اند. بافت آن به این صورت است که دو طرفی که باید دو پهلوی حیوان قرار گیرند، از هم جدا بافته می شود و آن ها را روی حیوان به هم می بندند. این کار به این دلیل است که با توجه به حجم کاهی که روی حیوان قرار می گیرد، قابل تنظیم باشد.جوال ها طرح نداشته و یا درنهایت یک حاشیه ی طوسی یا مشکی رنگ داشته اند.
خورجین
خورجین معادل کوله پشتی امروزی است. مانند جوال و تاچه ولی کوچک تر است و برخلاف جوال و تاچه که تکه های دو پهلوهای آن جداگانه بافته و پس از بافت به یکدیگر دوخته می شوند، خورجین به صورت یک تکه بافته می شود ولی بافت آن در قسمت وسط ، حاشیه ای ایجاد می کند که بهتر روی کمر حیوان باقی بماند.طرح روی خورجین ها، طرح های کنگره ای یا به اصطلاح محلی«جیک جیکه ای» است واین اصطلاح به این دلیل به کار می رود که این طرح را شبیه تکرار طرح نوک گنجشک می دانند.طرح های خورجین را به رنگ های سفید و قرمز، مشکی و قرمز یا طوسی و سفید به صورت یک در میان می بافند و گاهی طرح آن به این صورت است که یک لوزی در وسط قرار می گیرد و دو خط مستقیم با رنگی متفاوت از زمینه در دو طرف به صورت حاشیه ایجاد می کنند. از خورجین برای حمل آذوقه و نان استفاده می شده است.
پاپوش های پشمی
بافت میلی هم در فریدن در بافت جوراب، دستکش و لباس و پادری و روانداز اسباب خانه، کاربرد داشته و دارد. طرح روی جوراب های جوانان و کودکان، به این صورت است که در ساق جوراب از طرح کنگره دار یا همان «جیک جیکه ای» و در روی پا از طرح هایی انتزاعی شبیه بز یا طرح هایی که در زیر آورده می شود، استفاده می کنند جوراب های پشمی بافت این منطقه، اغلب ساده بوده و برای کودکان و جوانان به ویژه داماد، از رنگ های قرمزو سورمه ای، قرمز و آبی و صورتی و سفید استفاده می کنند.این رنگ ها با رنگ دهنده های طبیعی همچون پوست انار، پوست پیاز، و روناس و نیل ایجاد می شوند.
کیسه
کیسه های حمام و لیف با طرح سفید و راه های مشکی و طوسی نیز در گذشته توسط زنان و دختران برای نظافت بدن به همراه روشور سنتی یا سفیداب دوخته و بافته می شده است. این کیسه ها در مواردی که برای جهیزیه عروس، گذارده می شدند.این دستبافته ها به تعداد افراد نزدیک خانواده داماد و با توجه به سن آن ها طراحی می شدند؛ به این ترتیب که برای جوانان، کیسه های راه راه رنگی و برای مسن ترها کیسه های به اصطلاح،« خود رنگ» که از پشم رنگ نشده تهیه می شد، می بافتند. این کیسه ها به صورت نبریده در جهیزیه، قرار می گیرند و مادر داماد، وظیفه تقسیم آن را بین اعضای نزدیک خانواده به عهده داشت.
هنرهای دستی فریدن در گذشته های دور متعدد و بیشتر برای برآورده نمودن نیازهای بومی و محلی منطقه ای رواج داشته که به مرور زمان و با گسترش تکنولوژی دچار تحول و دگرگونی شده است . از فرش بافی به شکل زمینی و دارهای قالی خانگی تا نخ ریسی و تهیه پارچه های دست باف و صنایع دستی در زمینه های نجاری و آهنگری، شالبافی و گیوه دوزی و نمدمالی، همه براساس شرایط جغرافیایی و اقلیمی شهرستان تهیه و مورد استفاده قرار می گرفته است .
با وجود چنین پیشینه فاخر؛ امروز گرد فراموشی بر هنرهای بومی فریدن نشسته و گنجینه ارزشمندی از هویت و فرهنگ این دیار پهناور و متمدن در پستوی خاطره ها به دست فراموشی سپرده شده است.
محمود سلیمی مسئول نمایندگی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان فریدن در گفت و گو با ایرنا با اشاره به این که رد پای هنر و خلاقیت در مطالعات مردم شناسی و تاریخی این منطقه به چشم می خورد، افزود: به دلیل گذشت سالیان دراز، احیای هنرهای بومی فریدن فرایندی زمان بر است که نیاز به مطالعات تخصصی و برنامه ریزی های بلند مدت دارد.
وی گفت: هم اینک کنکاش برای بهره مندی از تجربیات زنان سالخورده ساکن روستاهای این دیار و نیز جذب بودجه برای برگزاری دوره های آموزشی آغاز شده است تا دستبافته هایی چون گلیم و جاجیم بار دیگر احیا و زمینه برای رونق این سرمایه فرهنگی فراهم شود.
زهرا گرامی کارشناس صنایع دستی نمایندگی میراث فرهنگی فریدن نیز به ایرنا گفت: زمانی می توانیم بگوئیم یک هنر بومی احیا شده است که حداقل یک صد نفر در حال بازتولید آن هنر خاص باشند.
وی اضافه کرد: با توجه به ظرفیت غنی منطقه در این بخش؛ سعی داریم با جذب بودجه های حمایتی و ترویجی هنرمندان را به سوی فراگیری و احیای هنرهای دستی قدیمی ترغیب کنیم.
هنر با تمام پویایی و خلاقیت نهفته در آن؛ همواره نماد اصالت، تاریخ و تمدن بوده است.
از آن هنگام که در سخت ترین شرایط زندگی و با کمترین امکانات؛ دستان ماهر زنان و مردان خوش ذوق بر تار و پود تخیل؛ نقشی نو پدید می آورد تا به امروز که در گوشه و کنار هر خانه ای، نشانی از یک هویت هنری کهن پیدا می شود؛ این هنر است که هنوز پاینده و شگفتی آفرین است.
خلق آثار هنری با دست؛ که امروزه از آن با عنوان صنایع دستی یاد می شود همچون میراثی مرموز و گرانبها می ماند که هنوز ناشناخته های بسیار دارد.
موشکافی و کندوکاو هنرهای دستی قدیم؛ دریچه ذهن را به دنیای پر رمز و راز گذشتگان می گشاید؛ به طوری که آدمی به ذوق و لطافت روح پیشینیان سرزمین خود می بالد.
شناسایی، معرفی و احیای این هنرها نیز به طور یقین تحول بزرگی در حوزه هنر و صنایع دستی پدید خواهد آورد.همچنین با تلفیق سنت و مدرنتیه می توان هنرهای دستی را به طور کاربردی و فراگیر وارد زندگی های امروز کرد.
این موضوع علاوه بر احیای تاریخ و فرهنگ؛ رونق اقتصاد، اشتغال و گردشگری را در پی خواهد داشت.
مطالعه، بازخوانی و احیای هنرهای کهن، مساله ای است که به ویژه در طی چند سال اخیر بسیاری از مسئولان، کارشناسان و فعالان عرصه صنایع دستی بر آن تاکید می کنند. آنها معتقدند هنرهایی که سال ها برای آن زحمت کشیده شده است و هر یک به اندازه چند کتاب بار فرهنگی و تاریخی دارد، نباید به راحتی به دست فراموشی سپرده شود.
تا کنون 170 پروانه فعالیت انفرادی برای هنرمندان صنایع دستی شهرستان فریدن صادر شده است و پنج کارگاه صنایع دستی در زمینه چرم دوزی، معرق، منبت، سرمه دوزی - ملیله دوزی و نگارگری در این شهرستان فعالیت می کنند. همچنین حدود یک سال است که بازارچه دائمی صنایع دستی به وسعت 300 مترمربع با 11غرفه در حال فعالیت و حمایت از صنایع دستی این منطقه است.
فریدن با جمعیت بیش از 49 هزار نفر در 140 کیلومتری غرب استان واقع است.