کشانی: باید برای تئاتر اصفهان، احترام بیشتری قائل می شدند
سال 1335 در سالن کوچک تئاتری که دایی او، مرحوم ناصر برات زاده انتهای یک باغ ساخته بود با هنر نمایش آشنا شد و از همان 9 سالگی، قصه نویسی را تجربه کرد. بعد از اینکه مدرک دیپلم ریاضی اش را از دبیرستان سعدی گرفت ترجیح داد به جای مهندسی و مترجمی، به دانشکده هنرهای دراماتیک برود و ادبیات نمایشی بخواند و این آغاز راه پر فراز و نشیب رضا کشانی، پژوهشگر تئاتر، نویسنده و کارگردان اصفهانی است که همدانی ها برای برگزاری مراسم بزرگداشت او آستین بالا زده اند تا در شهر کتاب همدان از او تجلیل کنند.
سال 1335 در سالن کوچک تئاتری که دایی او، مرحوم ناصر برات زاده انتهای یک باغ ساخته بود با هنر نمایش آشنا شد و از همان 9 سالگی، قصه نویسی را تجربه کرد. بعد از اینکه مدرک دیپلم ریاضی اش را از دبیرستان سعدی گرفت ترجیح داد به جای مهندسی و مترجمی، به دانشکده هنرهای دراماتیک برود و ادبیات نمایشی بخواند و این آغاز راه پر فراز و نشیب رضا کشانی، پژوهشگر تئاتر، نویسنده و کارگردان اصفهانی است که همدانی ها برای برگزاری مراسم بزرگداشت او آستین بالا زده اند تا در شهر کتاب همدان از او تجلیل کنند.
ایسنا با رضا کشانی به بهانه برگزاری این بزرگداشت گفت وگويي انجام داده است، كه در ادامه بخش هايي از آن را مي خوانيد:
شهر همدان میزبان برگزاری مراسم بزرگداشت هنرمندی بود که 40 سال در اصفهان برای اعتلای تئاتر و احیای مکتب کمدی طنز سنتی اصفهان جنگیده، علت این میزبانی چه بود؟
در دهه چهل و پنجاه، رسم بود که دانشجویان ممتاز دانشکده هنرهای دراماتیک را به عنوان کارشناس، برای آموزش علمی تئاتر به 10 استان کشور اعزام کنند و قرعه رفتن به شهر کرمان به نام من افتاد. چندین ماه در کرمان به آموزش تئاتر اشتغال داشتم تا اینکه از اول مهر ماه 1350 به همدان رفتم و هفت سال از عمرم را در این شهر برای تربیت و آموزش علاقمندان به هنر نمایش صرف کردم. نخستین جشنواره های تئاتر ایران را همان سال ها در همدان پایه ریزی کردیم و از دل کلاس های آموزشی آن زمان، هنرمندان و نویسندگانی مثلصادق عاشورپور، عبدالله باکیده، قاسم زارع، مهدی چایانی، احمد بیگلریان، عباس شیخ بابایی، ایرج رنجبر و بسیاری دیگر بیرون آمدند که هر کدام در حرفه خود امروز شهره کشورند. این دوستان هنوز به من محبت دارند و همواره از آن کلاس ها و نقشی که در تحول تئاتر همدان داشته صحبت می کنند. دلیل برگزاری این بزرگداشت در همدان هم به این مسئله برمی گردد.
چند سال است که در تئاتر اصفهان مشغول به کار هستید؟
اول تیر ماه 1357 از همدان به اصفهان منتقل شدم و 40 سال است که در خدمت هنر نمایش زادگاهم هستم. مدتی در اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کلاس های مربی گری برگزار کردم و با تلاش بسیار در مرداد ماه سال 1395 بالاخره توانستم مکتب نمایش طنز سنتی اصفهان را در فهرست میراث ناملموس کشور ثبت کنم، اما متاسفانه تا به حال استقبالی از این حرکت نشده و من بارها گفته ام که این مکتب را دریابید و مطمئن باشید افتخاری برای شهر اصفهان است نه شخص من. از دانشگاه های مرتبط هم خواستم که بین درس های تکراری خود جایی برای آموزش علمی این مکتب به دانشجویان هنر نمایش در شهر اصفهان باز کنند اما متاسفانه این اتفاق هم هنوز نیفتاده است.
«آنتیگون» و «بازپرس» تازه ترین آثار منتشر شده شما هستند، در مورد آن ها بیشتر بگویید.
سال 1349 در شبکه دو تلویزیون ملی ایران برنامه ای به نام «پژوهش تئاتر» اجرا می کردم. در این برنامه برای مثال تمام آثاری که نویسندگان مختلف بر اساس نمایشنامه «آنتیگون» سوفوکل کار کرده بودند با هم مقایسه می شد و علاقه ام به این اثر موجب شد من هم نمایشنامه ای بنویسم که اتفاقات آن در ایران رخ می دهد و بر اساس فرهنگ ماست اما ساختار آن منطبق با «آنتیگون» است. این اثر حدود دو هفته پیش به همت نشر «آوا متن» به همراه نمایشنامه ای به نام «بازپرس» که آن هم بر اساس نمایشنامه بازپرس اثر «جی. بی. پریستلی» نوشته شده، انتشار یافته و 21 تیر ماه در شهر کتاب همدان مراسم رونمایی و جشن امضای آن برگزار شد.
کتاب منتشر نشده ای هم دارید؟
دو کتاب در دست چاپ دارم که یکی از آن ها «از طنز تا مکتب تئاتر کمدی اصفهان» نام دارد. در این کتاب به بررسی طنز اصفهان از دوره غزنویان تا تئاتر سپاهان پرداخته ام و به این دلیل که سال های 1370 و 1371 همراه با مرحوم ارحام صدر، ممیزان و صفاپور در کشورهای آلمان، اتریش، سوئد، نروژ و ... نمایش اجرا کرده ام از نزدیک با زیست و زندگی این هنرمندان آشنا بوده ام و به نوعی در این کتاب هم از تحقیق کتابخانه ای بهره برده ام و هم تحقیق میدانی. کتاب دیگری نیز به نام «درام مستند» نوشته ام و در آن ضمن معرفی اولین درام مستند ایران، نمایشنامه ای به نام «آن سوی آینه» که در همین راستا و بر اساس سخنرانی هارولد پینتر هنگام دریافت جایزۀ نوبل نوشته ام، ضمیمۀ اثر کرده ام.
دلخور نیستید؟
نمی شود گفت چرا این شهر به هنرمند بها می دهد و آن شهر نمی دهد، حتما دوستان اصفهانی مشغله دارند. من انتظار برگزاری بزرگداشت برای خودم را هیچ وقت از هیچ کس نداشته ام، اما مسئولان و هنرمندان باید برای مکتب تئاتر اصفهان، ارج و احترام بیشتری قائل می شدند.