۷ دلیل برای آن که تنگه ابوقریب را ببینیم

فیلم «تنگه ابوقریب» نه آن‌قدر ریتم تندی دارد که تماشاگر از اتفاقات آن جا بماند و نه آن‌قدر روند کندی دارد که حوصله مخاطب را سر ببرد. فیلم خوش‌ریتم از آب درآمده است و لحظات نفس‌گیری که از ابتدا تا انتهای فیلم در آن می‌بینیم.

فیلم «تنگه ابوقریب» نه آن‌قدر ریتم تندی دارد که تماشاگر از اتفاقات آن جا بماند و نه آن‌قدر روند کندی دارد که حوصله مخاطب را سر ببرد. فیلم خوش‌ریتم از آب درآمده است و لحظات نفس‌گیری که از ابتدا تا انتهای فیلم در آن می‌بینیم.
بهرام تو کلی که فیلم‌هایی مانند «اینجا بدون من»، «من دیه‌گو مارادونا هستم» و «پرسه در مه» را در کارنامه خود دارد، در نهمین ساخته‌اش «تنگه ابوقریب» به سراغ قصه‌های دفاع مقدس رفته و ماجرای دفاع گردان عمار از تنگه ابوقریب را در روزهای پایانی دفاع مقدس روایت کرده است. هرچند که هیچ کدام از آثاری که توکلی تا به حال ساخته است به فضای جبهه و جنگ ارتباطی ندارد اما با وجود این، در «تنگه ابوقریب» موفق شده به خوبی از پس روایت این اتفاق مهم که کمتر مورد توجه قرار گرفته، برآید و تحسین منتقدان را برانگیزد. فیلم همچنین 6 سیمرغ سی‌وششمین جشنواره فیلم فجر را از آن خود کرد و به موفق‌ترین اثر این دوره از جشنواره بدل شد. در ادامه نگاهی انداخته‌ایم به نقاط قوت «تنگه ابوقریب» که جایگاه ویژه و متفاوتی به این فیلم در میان آثار سینمایی دفاع مقدس داده ‌است .

1- خوش‌ریتم و سحرانگیز

فیلم «تنگه ابوقریب» نه آن‌قدر ریتم تندی دارد که تماشاگر از اتفاقات آن جا بماند و نه آن‌قدر روند کندی دارد که حوصله مخاطب را سر ببرد. فیلم خوش‌ریتم از آب درآمده است و لحظات نفس‌گیری که از ابتدا تا انتهای فیلم در آن می‌بینیم، چنان مخاطب را درگیر می‌کند که لحظه‌ای از آن جدا نمی شود و مسحور پرده نقره‌ای می‌شود بنابراین عجیب نیست اگر در طول فیلم حتی لحظه‌ای به ساعتش نگاه نکند و وقتی سکانس پایانی فیلم نمایش داده می‌شود، تازه به خاطر بیاورد که یک ساعت و 30 دقیقه است که به تماشای فیلم نشسته، نه 30 دقیقه !

2- قهرمان‌های آشکار و پنهان

قطعاً در جریان دفاع مقدس، اگر پیروزی اتفاق افتاده یا دفاعی انجام شده، نتیجه تلاش و شجاعت یک نفر نبوده است و صدها یا گاهی هزاران نفر مجروح یا شهید شده‌اند تا موفق شدند سرزمین‌شان را حفظ کنند و پیروز شوند. بنابراین اگر بپرسید قهرمان «تنگه ابوقریب» کیست، باید گفت همه و هیچ کس. «سردار یزدی» (مهدی پاکدل)، «خلیل» (حمیدرضا آذرنگ)، «عزیز» (علی سلیمانی)، «حسن» (امیر جدیدی)، «مجید» (جواد عزتی) و «علی» (مهدی قربانی) هرکدام به خودی خود، با فداکاری‌ها و شجاعت‌هایشان حکم قهرمان را دارند. در فیلم بهرام توکلی، قرار نیست قهرمان یک نفر باشد و او موفق می‌شود مفهوم قهرمان جمعی را تعریف کند. روایت «تنگه ابوقریب» به گونه‌ای است که همه شخصیت‌ها تقریباً به یک اندازه در پیروزی نقش دارند و عملاً به عنوان یک کل واحد دیده می‌شوند نه رزمنده‌های جداافتاده .

3- چهره‌پردازی باورپذیر شخصیت‌ها

بی‌شک یکی از چیزهایی که سهم مهمی در باورپذیر کردن بیشتر فیلم دارد، گریم بسیار خوب بازیگران فیلم است. زخم‌هایی که در طول فیلم عمیق و عمیق‌تر می‌شوند، چهره‌هایی که خاکی و خاکی‌تر می‌شوند، ترتیب اتفاقات فیلم،به خاک و خون کشیده شدن شخصیت‌ها را به خوبی نشان می‌دهد. علاوه بر ظاهر شخصیت‌‌های زنده، شهدا و مجروحانی که درگوشه و کنار افتاده‌اند و چهره‌های مصدومان شیمیایی هم به قدری باورپذیر است که در لحظاتی حتی ممکن است نتوانید به پرده سینما چشم بدوزید .

4- به معنای واقعی سینمایی

« تنگه ابوقریب» با صداگذاری و جلوه‌های ویژه میدانی فوق‌العاده‌ای که دارد، در مقیاس فیلم‌های جنگی سینمای ایران، فیلم بسیار درخشانی است و از لحاظ فنی فیلم کاملی به حساب می‌آید. پروداکشن عظیم فیلم که در تاریخ سینمای دفاع مقدس کم‌سابقه (اگر نگوییم بی‌سابقه) بوده، «تنگه ابوقریب» را به فیلمی تماشایی با قاب‌های کم‌نظیر تبدیل کرده است. خلق پلان‌های جنگی و سکانس-پلان‌های طولانی و باورپذیر، سختی‌های بسیار زیادی دارد و کنترل تعداد زیادی بازیگر، تانک و انفجارهایی که در صحنه رخ می‌دهد، به هیچ وجه کار راحتی نیست. با دیدن این فیلم می‌توان متوجه شد که از کارگردان و عوامل پشت صحنه گرفته تا هرکدام از بازیگران فیلم، همه و همه زحمت زیادی برای خلق تمام صحنه‌های فیلم کشیده‌اند. در یک کلام می‌توان گفت «تنگه ابوقریب» فیلمی به معنای واقعی سینمایی و سرشار از نماهایی است که تنها باید روی پرده سینما تماشا کرد تا هنر فیلم بردار آن و تلاش‌هایی را که برای خلق فیلم صورت گرفته، درک کرد .

5- جادوی دوربین

دوربین مستندگونه حمید خضوعی ابیانه در فیلم «تنگه ابوقریب» مانند یک چشم کنجکاو است که همه اتفاقات را دنبال می‌کند. علاوه بر کارگردانی عالی بهرام توکلی، فیلم برداری حیرت‌انگیز خضوعی ابیانه نیز باعث می‌شود تماشاگر شاهد قاب‌های زیبایی از میدان جنگ باشد و به همراه شخصیت‌های فیلم، به دل میدان جنگ ‌برود. در پایان فیلم یکی از رزمنده‌ها، از میان دود و آتش بسیار، پیروز و سربلند به سمت دوربین می‌آید و نمای درخشانی را که حرف‌های زیادی برای گفتن دارد، رقم می‌زند. حمید خضوعی ابیانه بعد از «یه حبه قند» و «ملک سلیمان» یک بار دیگر تبحر خود را در خلق قاب‌های زیبا و ماندگار ثابت کرد .

6- عزتی و جدیدی ستارگان فیلم

جواد عزتی بعد از «ماجرای نیمروز» بار دیگر در فیلم «تنگه ابوقریب» ثابت می‌کند که جزو معدود بازیگرانی است که همان‌قدر که می‌تواند در فیلم‌های کمدی درخشان باشد، به همان اندازه هم می‌تواند در فیلم‌های جدی و غیرکمدی هم خوش بدرخشد. به علاوه امیر جدیدی نیز با بازی تأثیرگذاری که در لحظات ابتدایی فیلم، مخاطب را به خنده می‌اندازد و در لحظات پایانی بغض تماشاچی را برمی‌انگیزد، هر دو وجه شوخ و جدی بودن شخصیت «حسن» را نشان می‌دهد. حمیدرضا آذرنگ هم در دومین همکاری‌اش با بهرام توکلی به خوبی از پس ایفای نقش خود برآمده و انتخاب مناسبی برای کاراکتر «خلیل» نشان داده است. اما در این میان، نقش مهدی پاکدل بیشتر تماشاگر را به یاد آتش‌نشان فیلم «چهارراه استانبول» می‌اندازد و بازی متفاوتی از خود به نمایش نمی‌گذارد .

7- روایتی بی‌پرده از جنگ

در جایی از فیلم، «مجید» به «علی» می‌گوید باید کم‌کم یاد بگیرد از چیزهایی که دوست ندارد هم عکس بگیرد. این جمله، مانیفست بهرام توکلی هم بوده است. توکلی هم مانند «مجید» با روایت بی‌پرده‌ای که دارد، واقعیت و زشتی‌های جنگ مانند شیمیایی شدن رزمنده‌ها و مردم بی‌گناه، یتیم شدن کودکان، تلف شدن از تشنگی، قطع شدن دست و پا و اتفاقاتی شبیه این‌ها‌ را پیش چشم تماشاگر به نمایش می‌گذارد و مخاطب را تا عمق فاجعه همراهی می‌کند. کارگردان به هیچ وجه نخواسته روایتی پاستوریزه از جنگ ارائه بدهد و در لحظاتی که نیاز بوده، دست روی واقعیت‌های جنگ گذاشته است. تماشاگران «تنگه ابوقریب» شاید در برخی لحظات، تصاویری را می‌بینند که در عین نمایش خشونت ذاتی جنگ، گاهی از روایت دفاع مقدس حذف شده است؛ چیزهایی که نمی‌توان از روزهای سخت جنگ و تاریخ جدا کرد .

منبع: روزنامه خراسان

ارسال نظر