درآمدهای عجیب غولهای «تقلید صدا»؛ از حسن ریوندی تا سامان گوران
تقلید صدا هنر و مهارتی است که همهمان از دوران بچگی، چه در جنگهای شادیِ مدرسه و دانشگاه، چه از طریق برنامههای شاد رادیــو و تلویزیون، با آن آشنا و از شنیدن صدای بالگرد، موتور، شخصیتهای کارتونی و سازهای مختلف و...، از دهانِ هنرمندی با توانایی تقلیدصدا، ذوق زده شدیم. اما این روزها توجه هنرمندان تقلیدصدا بیشتر به تقلید صدای چهرههای معروف معطوف شده.
تقلید صدا هنر و مهارتی است که همهمان از دوران بچگی، چه در جنگهای شادیِ مدرسه و دانشگاه، چه از طریق برنامههای شاد رادیــو و تلویزیون، با آن آشنا و از شنیدن صدای بالگرد، موتور، شخصیتهای کارتونی و سازهای مختلف و...، از دهانِ هنرمندی با توانایی تقلیدصدا، ذوق زده شدیم.
اما این روزها توجه هنرمندان تقلیدصدا بیشتر به تقلید صدای چهرههای معروف و اجرای ترانههای محبوب روز معطوف شده و برخی از آنها میتوانند درست شبیه خواننده اصلی، با همان صدا و حرکات، یک اثر را اجرا کنند و مخاطب را از این همه شباهت، متعجب و البته از این طریق، حسابی کسبدرآمد کنند. پرونده امروز زندگیسلام، یک پرونده مفرح و خواندنی و جذاب است درباره غولهای عرصه تقلیدصدا در ایــران که با چرخاندن چرخ صنعت سرگرمی، پولهای کلانی به جیب میزنند.
تقلید صدا نه، آواســازی
چه کسی؟ یوسف کرمی، 39 ساله- در تقلید صدای چه کسی موفق است؟ شخصیتهای کارتون وروجکها
- میزان درآمد از هر اجرا؟ حاضر به اعلام آن نشد
«یوسف کرمی» اهل کرمانشاه و طبق گفته خودش اولین کسی است که صدای «عادل فردوسی پور» را تقلید کرده است. او درباره جزئیات هنرش به «زندگی سلام» میگوید: «تا چندسال پیش به کاری که انجام میدادم تقلید صدا میگفتم اما حالا دوست ندارم به حرفهام عنوان تقلید صدا بدهم. معتقدم ما صدای آدمها را تقلید نمیکنیم، بلکه آواسازی میکنیم. خداوند به بعضی آدمها توانایی خاصی داده است مثلا به یک فوتبالیست قدرت گل زدن داده و به یک مقلد صدا هم توانایی تولید آواهای متنوع و مهم است که از این توانایی، به نحو احسن استفاده کرد.
یک آواساز وقتی بتواند صداهای دنیای اطراف را درست مثل واقعیت تولید کند، آدم ها را شگفت زده میکند. هرصدایی هم خاص و ویژه نیست، بنابراین شومنها سراغ صداهایی میروند که برای مردم شناخته شده و دوباره شنیدنش جذاب است. بعضی ها تصور میکنند اگر من بتوانم صدای عادل فردوسی پور را تقلید کنم، این توانایی صددرصد ذاتی است و از اول با همین کیفیت این کار را انجام دادهام، اما این درست نیست. اگر حالا میتوانم صدایی را تقلید کنم چندسال برای آن زحمت کشیده ام. مثلا چهارسال طول کشید تا توانستم صدای «عادل فردوسیپور» را دقیق و درست تقلید کنم.
پس اینکه برای هراجرا دستمزد خوبی بگیرم، غیرمنصفانه و عجیب نیست. این روزها خیلی از آدمها درباره درآمدمان میپرسند، اما من پاسخ نمی دهم. چون در حرفه ما ممکن است در چند شب به اندازه یک سال پول جمع کنیم اما تا چندوقت دیگر هیچ خبری از پول نباشد. جدای از اینها تمام دستمزدی که ما میگیریم متعلق به خودمان نیست. یک تیم 24-23 نفره از طریق درآمد یک اجرا زندگی میکنند.»
یک خواننده واقعی که تقلید صدا هم میکند!
- چه کسی؟ محمد
- رضا ذریه، 33 ساله
- در تقلید صدای چه کسی موفق است؟ بهنام بانی، فردوسیپور
- میزان درآمد از هر اجرا؟ هشت میلیون تومان
«محمدرضا ذریه» شیرازی است و اگر اهل فضای مجازی باشید احتمالا کلیپهای او را دیدهاید که با بینی! نی میزند. «محمدرضا ذریه» فارغ از تقلید صدا، واقعا خواننده است و آلبومی به نام «احساس پاک» دارد که شعرهای این آلبوم سروده همسرش، «شقایق هوشمند» شاعر و نویسنده است. «ذریه» درباره حرفه تقلیدصدا به زندگیسلام میگوید: «از هفت سالگی قاری قرآن و از همان زمان عاشق صدای «عبدالباسط» بودم و تلاش میکردم به هرشکلی صدا و لحن او را تقلید کنم. راستش را بخواهید اکنون نمیدانم دقیقا چه شغلی دارم؟ یک شومن هستم یا استندآپ کمدین یا مجری یا مقلد صدا؟
چون همه این کارها را انجام میدهم و تلاش میکنم در همه این زمینهها متفاوت و موفق باشم. مثلا همین که میتوانم با بینی، نی بنوازم یا به وسیله حنجره، شش صدای همزمان تولید کنم، باعث شده مردم، من را به عنوان یک هنرمند موفق بشناسند. راستش از یک روزی به بعد، به این نتیجه رسیدم که هیچ کاری بهتر از خنداندن مردم نیست. پس با امید به اینکه چندنفر را بخندانم و شاد کنم، برنامه تقلید صدا اجرا میکنم. حتی تلاش میکنم در جایی اجرا کنم که بیشتر به خنده و شادی نیاز دارند.»
یک صداپیشه تحصیل کرده
- چه کسی؟ سامان تهرانی، 28 ساله
- در تقلید صدای چه کسی موفق است؟ محسن چاوشی و فردوسی پور
- میزان درآمد از هر اجرا؟ حاضر به اعلام آن نشد
اگر بیننده تلویزیون باشید احتمالا نام «سامان تهرانی» به گوشتان خورده است. او متولد تهران است و مجریگری رسانه خوانده. «تهرانی» در گفت وگو با زندگیسلام میگوید: «شروع به کار من در عرصه اجرا به دوران ابتدایی بر میگردد که در مدرسه در برنامههای تئاتر، سرود و... حضور داشتم. همه اینها را ادامه دادم تا اینکه در دبیرستان در گروههای هنری و تئاتر به صورت تخصصی فعالیت کردم و حتی در خدمت سربازی کار اجرا انجام دادم. البته ناگفته نماند که همزمان با همه اینها، موسیقی و آواز را هم یاد گرفتم. پس اینکه حالا اجرا میکنم به همین سادگی نبوده که فقط به خاطر علاقه آن را انجام دهم. چون معتقدم بخش زیادی از اجرا و حتی تقلید صدا اکتسابی است و به تمرین نیاز دارد.
برای یک شومن فقط تقلید صدا مطرح نیست و فرد مقلد باید حرکات بدن، تکیه کلامها و سوژههایی را که به آن شخص مربوط میشود، اجرا و حتی اغراق کند. همه اینها به علاوه زنده بودن برنامه و هم نفسی با تماشاگر، مجری را ملزم میکند که حواسش به مخاطب باشد. پس شومنی همراه با تقلید صدا اصلا کار آسانی نیست. البته برای هر شومنی تقلید صدای بعضی آدمها آسانتر و بعضیها سختتر است. مثلا خود من از تقلید صدای«عادل فردوسی پور» و «محسن چاوشی» لذت میبرم اما صدای استاد شجریان، زیر و بم و تونالیته خاصی دارد و به نظر من خاصترین نوع صداست که تقلیدش را سخت میکند.»
بازیگر، فوتبالیست شومن!
- چه کسی؟ سامان گوران، 33 ساله
- در تقلید صدای چه کسی موفق است؟ علی دایی
- میزان درآمد ماهانه؟ 60 میلیون تومان (در گفت وگو با تی وی پلاس)
نوروز 1390 برنامه ای به نام «خنده بازار» روی آنتن شبکه سه رفت. «سامان گوران» به همراه چند بازیگر دیگر به تقلید خندهدار برنامههای صدا و سیما و اجرای آدمهای معروفی مثل «عادل فردوسی پور» و «علی دایی» و... پرداخت و از همان جا حسابی معروف شد. «گوران» تئاتر خوانده اما بیشتر از اینکه به عنوان بازیگر شناخته شود او را با شومنی، استندآپ و تقلید صدا میشناسیم. البته اگر اتفاق کوچکی سر راهش قرار نمیگرفت، این روزها «گوران» را روی استیج و با هنر تقلید صدا نمی شناختیم، بلکه آقای مجری داخل ورزشگاه بود و با لباس ورزشی در زمین فوتبال توپ میزد.
چون زمانی که یک نوجوان 15-14 ساله بود در تیم ملی فوتبال نوجوانان بازی میکرد و فقط یک مصدومیت در ناحیه مینیسک پا، باعث شد او برای همیشه زمین فوتبال را ببوسد و با آن خداحافظی کند! «سامان گوران» با تقلید صدا و حرکات بدنی آدم معروفها، معروف شد و خیلی های مان، تقلید صداها و حرکات فیزیکی او را که درست شبیه چهرههاست، در ذهن داریـم. در مدتی که این پرونده را می نوشتیم تلاش کردیم با او گفت و گویی داشته باشیم اما موفق نشدیم. در هر صورت «سامان گوران» در تقلید صدای «علی دایی» واقعا استاد است.
مردی با توانایی تقلید صدها صدا
- چه کسی؟ حسن ریوندی، 42 ساله
- در تقلید صدای چه کسی موفق است؟ شهرام ناظری
- میزان درآمد از هر اجرا؟ 20 میلیون تومان
حدود 27 سال پیش بود که یک نوجوان 15 ساله برای اولینبار روی صحنه رفت. آن نوجوان با کمترین سابقه کاری صدای شخصیتهای کارتونی و تلویزیونی زیادی را تقلید و همه را شگفت زده کرد. چندسالی گذشت و زمانیکه کار آن پسر نوجوان حسابی سکه شد، تصمیم گرفت متفاوتتر از همیشه ظاهر شود. پس روی صحنه رفت و برای اولینبار صدای خوانندهها و شخصیتهای معروف را هم تقلید کرد.
«حسن ریوندی» که این روزها 42 سالگیاش را پشت سر میگذارد، هنوز هم روی صحنه میرود و علاوه بر کار همیشگی یعنی شومنی و خنداندن مردم، برایشان آواز هم میخواند. او خواننده نیست اما خوب بلد است صدای خوانندههای دیگر را تقلید کند. «ریوندی» در یکی از مصاحبههایش میگوید که مثل آب خوردن ترانههای «شهرام ناظری» را تقلید میکند اما با هزار زور و زحمت میتواند به جای «علیرضا افتخاری» و «محمد اصفهانی» بخواند.
«ریوندی» آنقدر طرفدار دارد که بعضی وقتها قیمت بلیت کنسرتهای خندهاش، حاشیه ساز می شود. همین یک سال و نیم پیش خبری منتشر شد که قیمت بلیت کنسرت خنده «ریوندی» به 300 هزار تومان رسیده! آن موقع «زندگی سلام» به همین بهانه پرونده مفصلی کار کرد و گفت وگویی با ریوندی انجام داد. ریوندی آنجا گفته بود: «شغل ما سختیهایی دارد که از داخل خودمان را میکشد! شاید فکر کنید مبلغ 300 هزارتومان برای شرکت در کنسرت خنده مبلغ زیادی باشد اما برای کسی مثل من که بیشتر از خنداندن مردم، دغدغه فرهنگی دارم، رقم بالایی نیست و برخلاف تصورتان اصلا آدم پولداری نیستم!»
گفتوگو با «حمید ماهی صفت» معروف ترین هنرمند تقلید صدای کشور
با جوک های تکراری هم آدم ها را می خندانم
سال 1375 بود که یک کمدین بانمک ایرانی، با ظاهری که بیشباهت به «مستر بین»ِ معروف نبود، پشت میکروفن رفت تا برنامههای طنز اجرا کند. «حمید ماهی صفت» با اجرای نو و باطراوتی که ارائه داد، هم ساختارشکن و خلاق جلوه کرد و هم موفق و محبوب شد. او برای اجراهایش نویسنده و کارگردان و عوامل پشت صحنه ندارد. ضمن این که از بلیتفروشی متنفر است و فقط به صورت قراردادی برنامه اجرا میکند. «ماهی صفت» به زندگیسلام میگوید: «به طور کلی تقلیدصدا کار آسانی نیست اما نوع صدای من به صدای «حاج صادق آهنگران» نزدیکتر است و راحتتر میتوانم صدای او را تقلید کنم.» بارها از ماهیصفت کلیپهایی در فضای مجازی منتشر شد که با تقلید صدای خوانندگان، مردم را میخنداند. در ادامه، از او سوالات زیادی درباره تقلید صدا و حرفه شومنی پرسیدیم که جذاب و خواندنی است.
چه شد که به حرفه شومنی و بعد هم تقلید صدا وارد شدید؟
سال 1355 یک دانش آموز 12-11 ساله بودم که برای اولینبار روی صحنه رفتم و استندآپ کمدی اجرا کردم. آنموقع هیچکدام از کمدینهایی که این روزها معروف هستند به دنیا نیامده بودند. پدرم راننده بیابان بود و به شهرهای مختلفی سفر میکرد. وقتی به خانه میآمد از شهرهای مختلف جوک تعریف میکرد و من هم دفترچهای داشتم و تمام لطیفه های خندهدار را می نوشتم. بعد هم که تعدادشان زیاد شد آنها را دسته بندی کردم. مثلا لطیفههای بامزهای را که به شهرهای مختلف مربوط می شد، یا آنهایی را که به مشاغل مختلف ارتباط داشت، دسته بندی می کردم و برای اطرافیانم میخواندم و آنها می خندیدند. آن موقع تلویزیون در همه خانهها وجود نداشت و مردم بیشتر به رادیو اهمیت میدادند. آن روزها برنامهای روی آنتن رادیو می رفت که به زبانی کودکانه درباره شهرهای مختلف توضیح می داد. وقتی روی صحنه رفتم، صدای مجری این برنامه را تقلید کردم و همه خوششان آمد.
چطور تقلید صدا را یاد گرفتید و چه توصیهای به جوانان علاقه مند به این حوزه دارید؟
چیزی که واضح است برای تقلید صدا اول باید زمینه آن وجود داشته باشد. یک مقلد صدا باید گوش قوی داشته باشد. گوش قوی به معنای شنوایی خوب است. وقتی چیزی میشنویم، مغز عین همان را به تارهای صوتی دستور می دهد تا حنجره آن را تولید کند. هرقدر که این تکرار آواها به صدایی که شنیدیم نزدیکتر باشد، نشان می دهد که گوش قویتری داریم. پس کسی که استعداد تقلید داشته باشد بخش اعظمی از راه را رفته است و بعد از آن لازم است مهارت هایی مانند فن بیان و زبان بدنش را تقویت کند. استعداد هم به مرور خودش را این جور نشان می دهد که فرد میتواند صداهای نازک و بم را تولید کند. استعداد تقلید صدا در بیشتر موارد از کودکی خودش را نشان می دهد. پس خانوادهها حواسشان باشد اگر بچه جلوی جمع کارهای خنده داری انجام می دهد، دیگران را می خنداند و حتی ادای آن ها را در میآورد، فکر نکنند این کارها قباحت دارد. ممکن است استعداد بچه خودش را نشان دهد و تا چندسال بعد کسی مثل «چارلی چاپلین» و رامبد جوان و مهران مدیری و «ماهی صفت» شکل بگیرد.
در برهههایی درباره درآمد اجراهایتان حرف و حدیث های زیادی به راه افتاد. برای هر اجرا چقدر دستمزد می گیرید؟
عموما مردم در فضای مجازی یک کلاغ، چهل کلاغ می کنند و این درباره همه آدم های معروف صدق میکند. درباره درآمدم شفاف توضیح می دهم؛ در 365 روز از سال، 250 روز وجود دارد که می توانم برنامه داشته باشم. از این 250 روز، حدود 200 روز برنامه دارم و حتی ممکن است در یک روز دو یا سه برنامه داشته باشم. برای هر برنامهای هم بین 10 تا 20 میلیون می گیرم. البته تمام این مبلغ به خودم نمیرسد. درست است که هیچ کسی در برنامه هایم کمکم نمیکند اما شرکتی پشتیبانی و حمایتم می کند و بخشی از این درآمد به جیب شرکت میرود. من یک بنیاد نماز هم دارم که همیشه نصف درآمد اجرایم را صرف آنجا می کنم و تا حالا بیشتر از پنج میلیون جلد کتاب آموزش نماز را به نوجوانها هدیه دادهام. حدود 22 سال پیش یک تولیدی پوشاک داشتم و بعد از مدتی آن را هم وقف ترویج نماز کردم.
شما تنها کار میکنید و معمولا برای اجرا بلیت نمیفروشید، اینها دلیل خاصی دارد؟
هرجا میروم به جز یک نوازنده کیبورد، هیچ چیز و هیچ کسی را همراه خودم نمی برم. حتی یک نفر هم در پشت صحنه همراهیام نمی کند که اگر مشکلی پیش آمد آن را رفع کند. میخواهم ثابت کنم که در بداهه گویی و مخاطب شناسی و... توانایی دارم. اما اینکه بلیت نمیفروشم به خاطر جلب اعتماد مخاطب است. بلیت فروشی در بیشتر موارد حس خوبی به مخاطب نمیدهد و به او القا میکند که مجری صرفا برای کسب درآمد اجرا می کند! ما بلیت فروشی نداریم اما هر نهاد یا سازمانی که بخواهد برایش اجرا می کنیم. البته موارد خاصی هم وجود دارد. مثلا برای هفته بعد، برنامهای در پیش داریم که بلیت میفروشیم و قرار است تمام درآمدش برای کودکان بی سرپرست هزینه شود.
و سوال آخر؛ این روزها که استندآپ کمدی و تقلید صدا داغ و پرطرفدار شده، نگران نیستید فراموش شوید؟
از اینکه خندیدن برای مان اهمیت پیدا کرده خوشحالم و اصلا نگران فراموش شدن نیستم. من جوکر هستم و هنوز کسی پیدا نشده که کار من را انجام دهد، چون جسارت و شهامت زیادی میخواهد. همه نگرانند مبادا لطیفهای تعریف کنند که جای دیگری منتشر شده باشد و دیگران را نخنداند اما من این توانایی را دارم که حتی جوکهای تکراری را طوری تعریف کنم که آدمها را بخندانم. اینقدر به خودم اطمینان دارم که همینجا اعلام می کنم اگر کسی پیدا شود و بتواند با جوک و لطیفه، بیشتر از من مردم را بخنداند، نشان لبخند طلایی را که چندسال پیش از دست رئیس جمهور وقت گرفتم، به او هدیه میدهم.
منبع: روزنامه خراسان - مصطفی میرجانیان