می‌خواهم بازی نکردن را تمرین کنم

از اجرای تئاترهای کودک و نوجوان تا تئاترهای بزرگ‌سال در ژانرهای مختلف، تدریس آکادمیک و سفر به سراسر ایران برای تورهای تئاتری. او بیست سال است که بازیگر است

امیرحسام حکیمی - اصفهان امروز: از اجرای تئاترهای کودک و نوجوان تا تئاترهای بزرگ‌سال در ژانرهای مختلف، تدریس آکادمیک و سفر به سراسر ایران برای تورهای تئاتری. او بیست سال است که بازیگر است

شاید هر خواننده‌ای با خواندن جملات بالا نخستین سوژه‌ای را که در نظر بگیرد مرد یا زن سالخورده‌ای است از پیشکسوتان تئاتر اما این توضیحات مربوط است به رادنوش مقدم از بازیگران فعال تئاتر اصفهان که برای سال‌های پیاپی به خدمت هنری به مردم اصفهان و همچنین سایر استان‌های کشور پرداخته است.

رادنوش مقدم مانند بسیاری از هنرمندان هم‌طراز خود علاقه‌مندی‌اش به تئاتر را از کودکی دریافته و از هشت‌سالگی به بازی درزمینه تئاتر کودک فعالیت کرده است؛ نکته جالب‌توجه درباره این دست از هنرمندان آن است که ثبات قدم آنان در مسیری که شاید بسیاری از کودکان دیگر هم تجربه می‌کنند و از یک تجربه دوره‌ای و کودکانه فراتر نمی‌روند، شگفت‌انگیز و احترام‌برانگیز است. با رادنوش مقدم در باره مسیری هنری که پیموده است گفتگویی انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید:

- تغییر مسیر هنری شما از تئاتر کودک به تئاتر با مخاطب بزرگسال تنها بر اساس تغییرات سنی بود یا دلیل دیگری نیز در این زمینه تأثیرگذار بود؟

بسیاری از تغییرات درزمینه دیدگاه‌های هنری و مسیر تئاتری که طی کردم، برحسب تغییرات سنی و اتفاقات پیش رویم بود؛ اما دلیل دیگری نیز که با تفکر در جنبه بروز تغییرات به آن رسیده‌ام این است که علاقه زائدالوصف به ادبیات، روانشناسی و فلسفه، مرا زودتر از آن چیز که شاید طبیعی به نظر برسد از جهان‌بینی لازم برای کار کودک و همچنین دنیای درونی کودکانه جدا کرد. به‌طوری‌که در سنین نوجوانی به تئاتر بزرگ‌سال روی آوردم.

- با توجه به شروع فعالیت هنری درزمینه تئاتر از سن هشت‌سالگی، آیا تئاتر را تنها به‌صورت یک تجربه هنری دنبال کردید یا تحصیلات آکادمیک در این زمینه را نیز مدنظر قراردادید؟

در وهله نخست باید اذعان داشته باشم که هیچ‌کدام از مسیرهای تجربی و آکادمیک به‌تنهایی برای پرورش کامل یک هنرمند در این زمینه کافی نیست؛ فن و تجربه در کنار یکدیگر معنا پیدا می‌کنند. متأسفانه من نتوانستم تحصیلات آکادمیک به معنای دانشگاهی درزمینه تئاتر را پیگیری کنم و یکی از دلایل مهمش نیز آن بود که من نیز مانند بسیاری از دختران هم سن و سال خود در آن دوره که درزمینه تئاتر یا سایر شاخه‌های هنری فعالیت می‌کردند از سمت خانواده با فضایی روبرو بودم که بیشتر تئاتر را فعالیتی سرگرم‌کننده برای من می‌دانستند و ادامه آن را از مسیر دانشگاهی چندان حمایت نمی‌کردند. درنهایت با تلاش فراوان توانستم خانواده را متقاعد کنم که به‌جای زیرشاخه تجربی، رشته گرافیک را انتخاب کنم که علاوه بر فعالیت کاری در این زمینه در آینده نیز بتوانم از اطلاعات این رشته در تئاتر نیز بهره ببرم، از طراحی صحنه گرفته تا کمپوزیسیون و طراحی رنگ. البته در طول سالهای فعالیتم درزمینه تئاتر توانستم از طریق مطالعات شخصی و ارتباطات دانشگاهی جای خالی تحصیلات دانشگاهی در این زمینه را تا حدودی پرکنم.

- از تئاترهایی را که در طول سال‌های فعالیت‌تان جزو آثار شاخص خود می‌دانید و همچنین نمایشگاه‌هایی را که در آنها مفتخر به کسب مقام شده‌اید بگویید

در ابتدا باید متذکر شوم که هرچند این تعریف ازنظر بسیاری ممکن است تعریفی کلیشه‌ای جلوه کند اما بااین‌حال باید بگویم که برای من تمام‌کارهایم دوست‌داشتنی هستند و معرفی کارهای شاخص کار دشواری جلوه می‌کند. چراکه بالاترین لذت برای هر هنرمند، خلق کردن است و نتایج این امر مانند فرزندان هنرمند در دیدگاه او جلوه می‌کنند. در وهله دوم و درباره جشنواره نیز، بااینکه از همان ابتدای امر در جشنواره‌های بسیاری شرکت کرده‌ام، بویژه دوره‌ای که به فعالیت با احسان جانمی کارگردان تئاتر می‌پرداختم، باید ذکر کنم که مانور دادن روی این عناوین را کار صحیحی نمی‌دانم؛ چراکه در جهان‌بینی شخصی‌ام در این بازه از زندگی رقابت را پدیده سازنده‌ای نمی‌دانم. رقابت رفته‌رفته به شاخصه‌ای از زندگی تبدیل‌شده است که متأسفانه در بسیاری از اوقات از دوره مدرسه و تحصیل گرفته تا زمینه‌های حرفه‌ای و بویژه هنری، باعث سرخوردگی هنرمند و از طرفی مخل شادی‌های لازم برای یک زندگی سالم می‌شود. بااین‌حال اگر برحسب همذات پنداری و تطبیق با مسیر زندگی قصد برگزینش بعضی از آثاری که در آن‌ها به نقش‌آفرینی پرداخته‌ام داشته باشم؛ آثار «اگه مرد کوچولویی دیدید که می‌خندید»، «سایه‌های یک زن»، «یرما» به کارگردانی احسان جانمی، «آوانگارد» به کارگردانی آقای فاضلی، «کارمند» به کارگردانی رادمهر کشانی، «نگاهمان می‌کنند» اثر معین‌الدین عشاقی و همچنین اثری به نام «مادر» به کارگردانی آقای طباطبایی که متأسفانه به مرحله اجرا نرسید اما در مسیر اجرای من تأثیر بسیاری گذاشت را برمی‌گزینم.

-با توجه به شایعاتی که در طول این سال‌ها درباره وضعیت نابسامان بانوان هنرمند بویژه در زمینه سینما و تئاتر جریان وجود داشته است؛ به‌عنوان شخصی که برای سال‌های متمادی در زمینه تئاتر فعالیت داشته‌اید، شرایط زنان را در این حوزه چگونه ارزیابی می‌کنید؟

مسائلی ازاین‌دست که به سینما و تئاتر و هر یک از شاخه‌های هنری نسبت می‌دهند، به میزان مساوی و یا حتی بیشتر در سایر مشاغل اجتماعی نیز برای بانوان وجود دارد. یکی از عمده دلایلی که تمرکز بیشتر این دست از شایعات، چه درست و چه غلط، به سمت هنرمندان رفته است؛ ابا نداشتن هنرمندان برحسب سرشتشان نسبت به ابراز مسائل و همچنین در قاب بودن هنرمندان و توجه بسیار بویژه در این زمینه به آنان هست. در سال‌های فعالیت و همچنین تدریس در زمینه بازیگری و ارتباط با هنرجویان اوقات بسیاری را به‌پای در و دل آن‌ها نشستم و برداشت شخصی‌ام از مسائل آن است که این دسته از مسائل نامطلوب یا به بیان ساده‌تر فساد در زمینه‌های شغلی علاوه بر اینکه دامن‌گیر زنان است، مردان نیز از آن بی‌بهره نیستد و با این دسته از مسائل دست‌وپنجه نرم می‌کنند. بااینکه بنا بر گفته‌های سابق، معتقدم متأسفانه بانوان در تمام زمینه‌های حرفه‌ای ممکن است با این دست مسائل درگیر شوند اما پیام شخصی‌ام به بانوانی که می‌خواهند به حوزه تئاتر وارد شوند آن است که مدنظر داشته باشند اگر سعی، پشتکار و استعداد کافی در این زمینه از خود نشان بدهند حتی با ممانعت در برابر پیشنهاد‌های این‌چنینی نیز درنهایت به موفقیت دست خواهند یافت.

- به‌عنوان بازیگر و مدرس بازیگری، با توجه به علاقه بسیار نسل جوان و نوجوان به این حرفه مسیر تبدیل‌شدن به بازیگری حرفه‌ای، به معنای کسی که از این راه ارتزاق می‌کند را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در جوامع پیشرفته هنرمندان و بویژه بازیگران طبقه بخصوصی را تشکیل می‌دهند. به این معنی که در این جوامع طبقه بازیگر، به‌گونه‌ای است که نه مانند طبقه روشنفکر دغدغه پژوهش دارد و نه مانند طبقه پایین جامعه غم نان. بااین‌حال متأسفانه در کشور ما این شرایط برای هنرمندان برقرار نیست و درنهایت باعث می‌شود هنرمندان برای ارتزاق مجبور به اتخاذ شغل دوم یا پرکاری بیش‌ازحد روی بیاورند. از دلایل عمده این مسئله نیز آن است که شغل بازیگری بازنشستگی ندارد و همه سرمایه بازیگران، روح و روان، چهره و بدنشان است؛ در نتیجه ممکن است بازیگران برای درگیر نشدن با عسر و حرج در مرحله‌ای که قادر به ادامه بازیگری نیستند؛ با رویکرد اقتصادی خود را در تنگنای فشار کاری بیش‌ازحد قرار دهند. برای هنرجویان و افراد علاقه‌مند باید این نکته را متذکر شوم که مسیر کار حرفه‌ای درست خودشناسی و گزیده انتخاب کردن است. باوری که می‌تواند برای افراد مذکور آسیب‌رسان باشد پیش‌فرض به‌سرعت به درآمد رسیدن است. یک هنرجو پیش از هر چیز باید فعالیتش را درگرو کاری هنری بگذارد و اگر این‌گونه پشتکار نشان بدهد درنهایت امر به درآمد هم خواهد رسید.

- برنامه‌های آینده رادنوش مقدم چیست؟

مسئله‌ای که در مدت اخیر ذهنم را مشغول کرده است، پرکاری چهار سال اخیر است. چراکه با توجه به علاقه شدیدم به تئاتر وابستگی خاصی به انجام فعالیت هنری دارم و دربیانی عامیانه باید بگویم زمانی که مشغول به بازیگری نیستم انگار چیزی را گم‌کرده‌ام. بااین‌حال قصد دارم بازی نکردن را نیز تمرین کنم تا بتوانم بدون وابستگی به این حرفه نیز از زندگی شخصی‌ام لذت ببرم. دلایل لزوم این مسئله را در وضعیت نابسامان هنر درزمینه اقتصادی و همچنین دشواری‌های روزافزونی که درزمینه محتوایی گریبان گیر تئاتر شده است می‌بینم. چراکه با توجه به روحیه هنرمندان و بیتابی آنان در مقابله با ناراستی‌هایی که در این هنر به وجود آمده است باید اشاره‌کنم که این دست از مسائل تأثیر بسیار مخربی بر روحیه اشخاص فعال در این هنر می‌گذارد. با توجه به علاقه بسیارم درزمینه تدریس بازیگری در برهه‌ای از زندگی قرار دارم که میان فعالیت مستقیم هنری یا پرداختن بیشتر به تدریس دچار شک شده‌ام و احساس می‌کنم تفکر بیشتر در این زمینه درنهایت مرا به تصمیم قاطع سوق خواهد داد.

ارسال نظر