زندگی در منچستر شرق به مو وصل است

کشاورزان ورزنه، اژیه، زیار و... در اعتراض به سال‌ها پایمال شدن حقآبه‌های قانونی‌شان، هفته‌هاست دست به تجمعات اعتراضی زده‌اند. آنچه خشم آنها را دوچندان کرده؛ پرداخت نیم میلیون تومان در مقابل ۱۴ الی ۱۵ ماه عدم کاشت است.

کشاورزان ورزنه، اژیه، زیار و... در اعتراض به سال‌ها پایمال شدن حقآبه‌های قانونی‌شان، هفته‌هاست دست به تجمعات اعتراضی زده‌اند. آنچه خشم آنها را دوچندان کرده؛ پرداخت نیم میلیون تومان در مقابل ۱۴ الی ۱۵ ماه عدم کاشت است.

به گزارش ایلنا، ورزنه؛ شهری کوچک اما پرقدمت واقع در شرق حوضه آب‌ریز زاینده‌رود و از توابع شهرستان اصفهان. از دیرباز ورزنه شهری بوده که به رنگ سفید چادر زنانش مشهور بود و به رابطه تنگاتنگ کشاورزی با حیات ساکنانش. افراد محلی و برخی پژوهشگران بر این باورند که ریشه نام ورزنه مرتبط است با امر کشاورزی و خود این کلمه هم‌خانواده کلماتی از قبیل ورز (کشت‌و‌کار)، ورزنده (کشاورز، برزگر) و ورزکار (کشاورز) و... است.

تصاویر رنگی‌ای که از ورزنه موجود است، نمایانگر شهری خاکی رنگ در دل کویر است که زاینده‌رود از میان آن رد می‌شود و همچون اکسیری، جوانی، طراوت و سبزی را به این شهر و زمین‌های زراعی آن می‌بخشد و رنگ سبز و آبی آن، شهر را جلا می‌بخشد.

نظام کهن و مردمی حقآبه‌ها قربانی نظام نوین و آمرانه شد

حال، اما چند سالی می‌شود که به مدد تلاش‌های شبانه‌روزی مسئولان، دگرگونی‌های زیادی در کاربری و توزیع آب زاینده‌رود به وجود آمده است و آبی که سابقا و طی توافقات چندهزارساله بین مجاوران آن به شرب و کشاورزی اختصاص داشت با ورود مهمانان آب‌بر ناخوانده اما قدرتمندی نظیر صنعت، کشاورزی در اراضی ناهموار، یزد و... به شکل بسیار متفاوتی از گذشته مدیریت و توزیع می‌شود؛ البته مدیریتی که بیشتر به سوءمدیریت و ناتوانی در نظارت بر اجرای صحیح قانون پهلو می‌زند. نتیجه این اقدامات که به توسعه‌ای به‌شدت نامتوازن و ناکارآمد منجر شده، فریاد اعتراض مردمی است که قرن‌ها توانسته بودند با ابتکار و همراهی عده‌ای خبره از میان خود و گاها دانشمندان بزرگ و مردمی‌ای همچون شیخ بهایی، نظام دقیقی از توزیع حقآبه‌ها را بین خود استوار سازند اما اکنون طی حداقل یک الی دودهه اخیر با معضل بنا به قول مسئولان کم‌آبی مواجه شده‌اند.

چنین مسائلی موجب شده بسیاری از کشاورزان، باغداران و مشاغل مرتبط با آنها زمین‌گیر بشوند. جدا از این، شهرهایی مثل ورزنه، زیار، اژیه و... که اقتصاد آنها عمدتا وابسته به کشاورزی و یا مشاغل مرتبطی همچون دامداری، تعمیر و فروش ابزار و ادوات کشاورزی و... بوده، به لحاظ جمعیت شهری به شدت دچار آسیب ‌شده‌اند. بنا بر گفته‌های ساکنان، کم نبودند افرادی که برای خود کار و کاسبی‌ای داشتند، برو بیایی داشتند، پای ثابت هر گلریزان و کار خیری بودند اما اکنون تحت فشار چرخ‌دنده‌های کند سوءمدیریت ناشی از برداشت غیراصولی آب زاینده‌رود، دچار آسیب‌های ناشی از فقر شدید شده‌اند. کسی چه می‌داند که یک کشاورز متحمل چه عذابی می‌شود وقتی به دست‌های پرتوان خود می‌نگرد که عمری بذر نهاده و محصول از زمین برداشت کرده، اما اکنون به‌خاطر پایمال شدن حقآبه بین‌النسلی‌ و قانونی‌اش، یا باید بار و آجر در بنایی در حال ساخت و یا انباری جابه‌جا کند و یا فرمان و دنده ماشین‌ خود و یا کسی دیگر را، هر روز در جاده‌های بین شهری جابجا کند.

این روزها، کشاورزان ورزنه به‌همراه کشاورزان دیگر شهرها و آبادی‌های شرق اصفهان، در اعتراض به نادیده گرفته شدن حقآبه‌های قانونی‌شان دست به اعتراض زده‌اند. در همین رابطه، با دو نفر از اهالی ورزنه که خود سابقا کشاورز بوده‌اند و در پی مشکلات چند سال اخیر، به شغل‌های دیگری روی آورده‌اند، گفتگو کرده‌ایم.

کشاورزان دنبال پول مسئولان نیستند

محسن خلیلی که قبلا کشاورز و تا چندماه پیش هم، رییس نظام صنفی کشاورزی شهر ورزنه بوده، در گفتگو با ایلنا با ابراز تاسف و انتقاد از تصویری که در اذهان عمومی از مردم ورزنه ترسیم شده، گفت: در پی اعتراضات کشاورزان ورزنه، برخی رسانه‌ها چهره زشت و خشنی از آنها ارائه می‌دهند. این اقدام بسیار ناراحت‌کننده است و ابهت ورزنه‌ای‌ها را زیر سوال می‌برد.

موضوع پرداخت خسارت به کشاورزانی که کشت‌و‌کار نداشته‌اند، ازجمله موضوعات مورد اعتراض است. نیم میلیون تومان؛ مبلغی (در واقع، صدقه‌ای) که مدتی پیش به برخی از کشاورزان خسارت دیده، پرداخت شد. اسفندیار امینی (دبیر اجرایی نظام صنفی کشاورزی استان اصفهان) در همین رابطه گفته بود: اقدام اخیر مسئولان که بعد از ۱۴ الی ۱۵ ماه که کشاورزان نتوانستند محصولی برداشت کنند و ۵۰۰ هزار تومان خسارت به برخی از آنها دادند، آنها را خشمگین کرد. اینکه کشاورزان ناامید شدند و به فکر اعتراض و حرکت افتادند ریشه در همین اقدام اخیر داشت. این اقدام موجب شد آنها احساس کنند که به بازی گرفته شده‌اند و با آنها می‌خواهند تفریح کنند.

خلیلی هم این اقدام را یک توهین بزرگ به عزت و احترام کشاورزان می‌داند و معتقد است: ۹۰ درصد کشاورزان راضی به دریافت پول نیستند. آنها معتقدند وقتی آب باشد، اشتغالزایی هم می‌شود و کنارشان چندنفر دیگر هم می‌توانند رزق و روزی کسب کنند. اینجا هیچ‌کس صحبت مسئولان درباره بی‌آبی را قبول ندارد.

حقآبه‌ها در قباله‌های ازدواج کشاورزان پیرامون زاینده‌رود ثبت می‌شده

بسیار شنیده شده که اعتراضات کشاورزان تا حد زیادی به‌خاطر پایمال شدن حقآبه‌هایشان است. حقآبه سهم مشروع و مقرردهی یا مزرعه‌ای یا باغی یا خانه‌ای یا کسی از آب رود یا چشمه یا قنات در ساعات و به اندازه معلوم است. توضیحات خلیلی درباره جایگاه حقآبه‌ها در زندگی مردم کشاورز جالب توجه است. بنابر اظهارات وی، از قدیم، حقآبه‌ها در قباله‌های ازدواج کشاورزان شهرها و آبادی‌های پیرامون زاینده‌رود ثبت می‌شده‌ و کشاورزان و خانواده‌هایشان حساسیت ویژه‌ای به این حقآبه‌ها دارند. این حساسیت تا جایی است که آنها مدت‌های مدیدی می‌شود که در اعتراض به نادیده گرفته شدن حقشان، در گرد و خاک و زیر نور آفتاب، تجمع کرده و اعتراض می‌کنند.

وی با اندوهی بسیار از وضعیت کنونی شغلی خود صحبت می‌کند و می‌گوید: اکنون من از سر ناچاری به مرغداری روی آورده‌ام. به‌رغم مراجعات مکرر من به بانک‌ها، کوچک‌ترین حمایتی از کسب و کار من صورت نگرفته است.

ازجمله دیگر مسائلی که به شدت مورد اعتراض مردم سنتی و متدین ورزنه است، مشاغل بی‌ربط و نوظهوری است که در قالب اقتصاد مقاومتی مورد تشویق مقامات قرار می‌گیرد ازجمله گردشگری. خلیلی با تاکید بر اعتقادات سنتی-مذهبی قاطبه مردم، می‌گوید: اکنون عده‌ای آمده‌اند در بیابان‌های اطراف ورزنه، تور بیابان‌گردی راه انداخته‌اند. این مساله موجب شده که مسافرانی از شهرهای دیگر و طبعا با روحیاتی متفاوت به این شهر بیایند. عمده مردم ورزنه به این مساله روی خوش نشان نمی‌دهند.

نبود زیرساخت برای مشاغل جدید جایگزین کشاورزی باعث رنج و مشقت شده

به گفته وی؛ پرورش مرغ، ماهی، قارچ و... از دیگر مشاغل جدید مورد تبلیغ است که قرار است جایگزین کشاورزی بشوند. او در این‌باره توضیح می‌دهد: دریغ از کوچک‌ترین حمایتی از این مشاغل. هیچ امکانات و زیرساخت مناسبی برای تولید، توزیع و فروش این محصولات در نظر گرفته نشده است. نبود چنین شبکه‌هایی، صاحبان این مشاغل را ناگزیر از این کرده که خود برای فروش آنها اقدام کنند. کم نبودند کسانی که در رفت‌و‌آمد در جاده برای کسب درآمد از حاصل زحماتشان، تصادف کرده، خانه‌نشین شده یا جانشان را از دست دادند.

خلیلی با یادآوری تجمعات پیشین کشاورزان ورزنه، می‌گوید که آنها که تراکتورهایشان را به حالت اعتراض از ماه‌ها قبل در ابتدای شهر گذاشته بودند، هنوز برنداشته‌اند اما به خاطر یک‌سری سوءبرداشت‌ها و سوءاستفاده‌هایی که از مطالبات آنها در تجمعات قبل می‌شد، این‌بار حضور کمتری در اعتراضات دارند.


گرفتاری از جانب افراد و نهادهایی است که خود را بزرگ‌تر از قانون می‌پندارند

رضا بنویدی ورزنه‌‌ای هم یکی دیگر از اهالی ورزنه است که سابقا به کار کشاورزی اشتغال داشته، اما در پی مشکلات موجود، چند سالی می‌شود از این کار دست کشیده، و در مغازه‌ای که از قدیم داشته، به فروش وسایل و ابزارآلات کشاورزی می‌پردازد. وی اوضاع و احوال ورزنه را بسیار خراب توصیف می‌کند و تصویری از ناامیدی‌ها و بلاتکلیفی‌های کشاورزان ورزنه ارائه می‌دهد. می‌گوید: مسئولان حتی دیگر وعده وعید هم نمی‌دهند. اوضاع درب و داغان بازار ارز هم، وضعیت را جوری کرده که مردم پس‌اندازهایشان را با ترس و لرز محافظت می‌کنند تا به مشکل معیشتی شدیدی برخورد نکنند.

به نظر وی؛ اکنون احتمالا جایی به بدی وضعیت ورزنه و بخش بن‌رود از لحاظ وضعیت بد کشاورزان، پیدا نمی‌شود. مردم این منطقه بی‌نهایت در مضیقه هستند.

بنویدی با تبلیغات منفی‌ای که در خصوص نقش مردم استان‌های هم‌جوار همچون یزد و چهارمحال و بختیاری در برداشت از آب زاینده‌رود می‌شود، به‌شدت مخالف است و می‌گوید: گرفتاری ما نه از سوی مردم این استان‌ها و یا سوءمدیریت، بلکه از جانب افراد و نهادهایی است که خود را بزرگ‌تر از قانون می‌پندارند؛ به دولت و مردم پاسخگو نیستند؛ در چارچوب قانون رفتار نمی‌کنند و خودمختار هستند؛ برق و سایر تاسیسات دست خودشان است و هرجا دلشان بخواهد شبکه پمپاژ آب راه می‌اندازند و در مجلس نیز، مهره‌چینی می‌کنند. ما اصلا خشکسالی در حوضه آب‌ریز زاینده‌رود طی سه الی چهار دهه اخیر نداشته‌ایم. فکر می‌کنید اگر نمایندگان مجلس، واقعا نماینده مردم باشند، طرح‌هایی خسارت‌زایی همچون توسعه کشاورزی و باغات در اراضی شیب‌دار، به راحتی رای خواهد آورد؟ یا طرح انتقال آب بن-بروجن که آن هم بهانه‌ایست برای سوءبرداشت از سوی برخی اشخاص و نهادهای قانون‌گریز و قانون‌ساز. هیچ فرد آگاهی به یک‌چنین طرح‌هایی رای نمی‌دهد.

کشاورزان هرقدر اعتراض کنند صدایشان کمتر شنیده می‌شود

اسفندیار امینی مدتی پیش در خصوص کشاورزان معترض شرق اصفهان، به ایلنا گفته بود: آنها هر چقدر که منتظر ماندند و فکر کردند که برای مثال، با مصوبه شورای عالی آب و یا شورای امنیت کشور، وضعیتشان بهتر خواهد شد اتفاق مثبتی نیفتاد. به دادگاه‌های مختلف و دیوان عدالت اداری شکایت بردند، به کمیسیون کشاورزی و انرژی مجلس رجوع کردند، با آقای لاریجانی (رییس مجلس شورای اسلامی) گفتگو کردند اما وضعیت بهتر نشد. فکر کردند وزارت نیرو برای جبران تخصیص‌های اضافه آب برای دیگر فضاها، اقدامی موثر انجام خواهد داد اما این اتفاق هم نیفتاد.

بنویدی هم حرف مشابهی را می‌زند. وی می‌گوید: ما کشاورزان هم، هرچقدر از طریق کارشناسان، مراجع قضایی، نمایندگان مجلس و... اعتراض می‌کنیم متاسفانه صدایمان بسیار کم‌تر از صدای این گروه‌ها است. خدا می‌داند این وضع تا چه زمانی قرار است ادامه داشته باشد.

تالاب گاوخونی که نزدیک‌ترین شهر به آن، ورزنه است و به‌خاطر طبیعت ویژه و آبادی‌هایی که اطراف آن وجود داشت، از جذابیت چشمگیری برخوردار بوده، با کاهش و یا نرسیدن آب کافی به آن، با کم‌آبی و خشکی مواجه شده است. وضعیت نگران‌کننده تالاب گاوخونی، خون به دل مردمان ورزنه و روستاهای اطراف آن کرده است. بنویدی در این باره می‌گوید: پدر و پدربزرگ من ازجمله آخرین نسل‌های کشاورزانی هستیم که در نزدیکی تالاب گاوخونی زراعت کرده‌اند. از چهل سال پیش که عملا در برداشت از آب، خودمختاری ایجاد شد آنها دیگر نتوانستند در محل سابقشان کشت و کار کنند و ناگزیرا به ورزنه آمدند.

آقای وزیر نیرو! زندگی کشاورزان شرق اصفهان اکنون به یک مو وصل است

بنویدی با اشاره به فیلمی که مدتی پیش از رضا اردکانیان (وزیر نیرو) منتشر شد که در آن وی را در حال قدم زدن و گفتگو با کسبه و مغازه‌داران در بازار نشان می‌داد، گفت: من با دیدن این فیلم بسیار تاسف خوردم از اینکه وزیر نیرو که موضوع فعالیتش چیز دیگریست؛ در این اوضاع که بدترین شرایط را کشاورزان شرق اصفهان دارند، نه به ورزنه، بلکه به بازار می‌رود تا ببیند قیمت‌ها در چه حالی هستند.

بنویدی با دلخوری وزیر را اینگونه خطاب قرار می‌دهد: آقای وزیر نیرو! بازار، خودش مسئول مرتبط را دارد. اکنون حوزه فعالیت‌ شما، به‌شدت بحران‌زده است. فی‌الواقع، بحران حوزه شما خیلی بیشتر از بسیاری از بحران‌های دیگر در کشور است. کشاورزان شرق اصفهان، زندگی‌شان اکنون به یک مو وصل است.

به رغم تمام گله‌ها، بنویدی هم، همچون خلیلی و بسیاری دیگر از کشاورزان و مردمان شرق اصفهان، نه در پی چاره‌جویی برای خود و بستگانش، بلکه در آخر به فکر ایران، محیط زیستش و تمامی آحاد آن است. می‌گوید: ما مردم ایران باید به افراد دغدغه‌مند، متعهد و توانایی که در دولت و مجلس هستند کمک کنیم تا آن بخش از قدرت و کرسی‌های نهادهای تصمیم‌گیری که در طول چهل سال اخیر تحت اشغال افراد بی‌لیاقت و بی‌فکر و تخصص بوده، کنار بروند. اگر این امر عملی شود، قطعا بسیاری از مشکلات زیست‌محیطی و کشاورزی کشور رفع خواهد شد.

در پایان...

کشاورزان شرق اصفهان زیاده‌خواه نیستند. حق کسی را هم پایمال نکرده‌اند. قبل از اینکه اصفهان تبدیل به منچستر شرق شود و صنایع سنگین در اصفهان و یزد تا این اندازه گسترش یابد و کشاورزی در اراضی مرتفع توسعه یافته، و تشویق شود، هزاران سال بوده که کشاورزان حوضه آب‌ریز زاینده‌رود با کشت‌و‌کارشان، پایه‌ای‌ترین نیاز ساکنان این پهنه مهم و تمدن‌ساز را، یعنی تغذیه، را با تخصیص دقیق و کاملا مهندسی شده آب بین تمام بهره‌برداران آن، تامین کرده بودند. اما به همت دهه‌ها فساد و ناکارآمدی که در پشت ایده پرطمطراق توسعه پناه جسته است، آب از کف کشاورزان شرق اصفهان ربوده شده و به دامان دیگران ریخته شده است. حال و روز کشاورزان شرق اصفهان، نمونه‌ای‌ست آرمانی از بختک توسعه آمرانه نامتوازن که به جان بسیاری از کشورهای در حال توسعه افتاده و منابع و سرمایه‌های مادی و انسانی آنها را تدریجا و به بهانه‌های مختلف می‌تراشد و می‌بلعد.

ارسال نظر