رامبد جوان: از تبدیل گفتوگو به بازجویی متنفرم
رامبد جوان با ارائه توضیحاتی درباره نحوه اجرایش در «خندوانه»، اعلام کرد که از تبدیل گفتوگو به بازجویی منتفر است.
رامبد جوان با ارائه توضیحاتی درباره نحوه اجرایش در «خندوانه»، اعلام کرد که از تبدیل گفتوگو به بازجویی منتفر است.
به گزارش خبرآنلاین، «خندوانه» برنامهای است که با ایده اهمیت خنده و تأثیر آن در موفقیت و حال خوب شکل گرفت و بخشی از جذابیت برنامه به اجرای رامبد جوان برمیگردد، گرچه او کارگردان و طراح برنامه هم هست.
رامبد جوان در بیشتر بخشهای برنامه خندوانه اجرای رها دارد و احساسات خود را به شکلی قابل ارائه بروز میدهد، او ذوقزدگی یا شگفتزدگی خود را نهتنها پنهان نمیکند بلکه سعی میکند به آنها شکلی دلنشین و خودمانی دهد. بخشی از گفتوگویی را که با این مجری داشتهایم، بخوانید.
اجرای شما به تبع خندوانه رها و خودمانی است، ولی در عین حال حد هم نگه میدارید و به ورطه جلفگویی نمیافتید. این مراقبت تنها از تربیت حرفهای و اخلاقی شما میآید و ناخودآگاه رخ میدهد یا خودآگاه هم از حدود اجرا مواظبت میکنید؟
بهنظرم ترکیب هر دو است. چیزی که بارها برای خودم، گروه و حتی تماشاچیان تکرار کردهام این است که خندوانه یک مهمانی سرحال است و همه جمع شدهایم تا از آن لذت ببریم. خب، در این مهمانی آدمها باید احساس راحتی و احترام داشته باشند و حتما لذت هم ببرند.آنها باید بتوانند غشغش بخندند و آواز بخوانند. بازهم مثل یک مهمانی خوب که مهمانان درعین شادی نباید احساس کنند که میزبانان آنقدر راحت و شلخته هستند که ممکن است اعصابشان از شلنگتخته و شلوغکاری بیش از حد آنها خرد شود.
اما در عین حال که خیلی محترمانه با مهمانان برخورد میکنید اگر سؤال جدی و انتقادی هم داشته باشید صمیمانه طرح میکنید.
من بهشدت بدم میآید که مهمانی را دعوت بکنی و بخواهی حالش را بگیری یا بهنحوی اذیتش کنی که احساس کند مورد توهین قرار گرفته است. در واقع از تبدیل گفتوگو به چیزی شبیه بازجویی منزجرم. اصلا دوست ندارم وارد مرزهایی از ذهن و زندگی مهمان بشوم که دلش نمیخواهد. ما یک نوع الگوی معاشرت را درنظر داریم؛ یعنی در عین معاشرت نمیخواهیم هر سؤال یا مسئلهای را طرح کنیم، بلکه بیشتر تلاش داریم احساس امنیت و آرامش را منتقل کنیم.
یک از معضلات اساسی امروز تلویزیون کمبود مجریان آموخته و با فرهنگ و دانش در شاخههای مختلف است. آدمهایی مثل شما، عادل فردوسیپور، رضا رشیدیفر، برادران صفاریانپور، منصور ضابطیان یا قدیمیتر از آنها بزرگی مانند اسماعیل میرفخرایی که خود در اجرا یک متر و معیار است. این مدل مجریان چگونه تکثیر میشوند؟
بهنظرم وظیفه رسانه است که این مجریان را با چنین خصلتهایی تولید کند. وقتی مدیران رسانه میبینند اگر کار را رها کنند هرجور آدمی میتواند وارد شود و خروجیاش میشود برنامههای کمتر موفق یا کمتر مودب باید متوجه شوند که سپردن آنتن حتی به یک تهیهکننده تقریبا کاربلد کافی نیست. یک مجموعه مناسب باید کنار هم قرار بگیرند تا کاری درست و آبرومند باشد. متأسفانه تعداد کنندههای کاربلد تلویزیون کم شده و مدام کمتر هم میشود. الان چند برنامه داریم که با محوریت یک مجری که حال مردم را خوب میکند و آدم مطمئن است که همهچیز درست اتفاق میافتد؟