صحبتهای جنجالی وزیر بهداشت علیه نوبخت!
وزیر بهداشت در آخرین جلسه شورای معاونین صحبتهای جنجالی درباره سازمان برنامه و بودجه کرد و پس از آن از وزارت بهداشت رفت.
وزیر بهداشت در آخرین جلسه شورای معاونین صحبتهای جنجالی درباره سازمان برنامه و بودجه کرد و پس از آن از وزارت بهداشت رفت.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، سیدحسن قاضی زاده هاشمی وزیربهداشت در آخرین جلسه ورای معاونین به تشریح علل استعفای خود پرداخت و پس از جلسه خداحافظی کرد و از وزارت بهداشت رفت. وزیربهداشت درباره چالش هایی مالی وزارت بهداشت و برخی سخنان درباره ریخت و پاش های مالی در طرح تحول سلامت گفت: کل پولهایی که برای طرح تحول سلامت در دولتهای یازدهم و دوازدهم هزینه شده به اعتراف دوستان در سازمان برنامه ۱۶ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان بوده است و عددهایی که میگویند همه اش خلاف است
وی ادامه داد: ۳۵ هزار میلیارد تومان صرف موسسات مالی و اعتباری فاسد کردند، کسانی که نزول خور، رباخوار و فاسد بودند و موسساتی، چون ثامن الحجج از اسم ائمه سوء استفاده کردند و دکتر روحانی در سخنرانی عمومی فرمودند که ۳۵ هزار صرف این موسسات شد، ببینید این موسسات چه آبرویی از کشور بردند و ۲ سال مردم بیچاره را در برف، باران و گرما از سالنی به سالن دیگر بردند، این مردم در خیابان چادر میزدند و در نهایت از جیب این مردم ۳۵ هزار میلیارد برداشتیم به آنها هیچ نگفتیم و به با افتخار گفتیم که مسئله را مدیریت کردیم.
هاشمی گفت: ۱۶ هزار میلیارد در طرح تحول سلامت هزینه شد و می ببینید برای مردم، نظام و کشور سرمایه اجتماعی و امیدواری ایجاد کردیم و مقام معظم رهبری رهبری در اولین سال ملاقات با دولت فرمودند، «طرح تحول سلامت یکی از کارهای خوب شما بود و اگر من بگویم صد ساعت، نه صد ساعت کم است، هزار سعت، میخواستید تبلیغ کنید، نمیارزید و قدر طرح تحول سلامت را بدانید و آن را ادامه دهید.»
وزیربهداشت گفت: ۱۶ هزار میلیارد تومن در برابر ۳۵ هزار میلیارد تومان موسسات مالی و اعتباری فساد با کلی منت به طرح تحول سلامت و ما دادند.
هاشمی تصریح کرد: شما بروید سازمان برنامه بودجه از نگهبانهای محترم، مسئولان طبقات و آسانسور بپرسید که خدا وکیلی در بین وزراء کدام یک، از بقیه بیشتر به اینجا رفت و آمد کرده است، برای ما مهم نبود که پیش چه کسی و چه وقت برویم، این افراد شب عید، پنج شنبه، جمعه و آخر سال از دست رفت و آمدهای ما خسته و ذله شده بودند و بارها به من میگفتند بالاخره شما باید بروید با فلانی صحبت کنید و من در جواب میگفتم چه فرقی میکند، مهم این است که کارم راه بیفتد.