شگفتیهای بزرگترین شهر زیرزمینی جهان
غارها، دخمهها، قناتها و زیرزمینها، از جمله مکانهای دلهرهآور و البته هیجانانگیزی هستند که ذهنهای قصهساز و ماجراجو را در دالانهای خیال به پرسه وامیدارند و با خود به گذشته میبرند؛ همانجایی که به دلیل دوری از ما ناشناخته به نظر میرسد و از این رو عرصه تاخت و تاز تخیل و رویاست.
روزنامه جام جم: غارها، دخمهها، قناتها و زیرزمینها، از جمله مکانهای دلهرهآور و البته هیجانانگیزی هستند که ذهنهای قصهساز و ماجراجو را در دالانهای خیال به پرسه وامیدارند و با خود به گذشته میبرند؛ همانجایی که به دلیل دوری از ما ناشناخته به نظر میرسد و از این رو عرصه تاخت و تاز تخیل و رویاست.
حالا تصور کنید این دالان سفر به گذشته نه یک غار یا زیرزمین، بلکه یک شهر زیرزمینی باشد؛ جایی که در آن حتی خیالتان را مجالی برای به پرواز درآمدن نخواهد بود؛ چرا که در این شهر زیرزمینی شما دقیقا در گذشته سیر خواهید کرد و خود را یکی از نوشآبادیهایی میبینید که در 1400 سال پیش برای در امان ماندن از یورش بیگانگان به شهر، در این پناهگاه مخفی شدهاید. در شهر زیرزمینی نوشآباد، بزرگترین شهر زیرزمینی دستکند جهان و در بافت قدیمی شهر نوشآباد، شهری که در هفت کیلومتری کاشان و سه کیلومتری آران و بیدگل قرار گرفته است.
در ورودی شهر نوشآباد، تابلوی شهر زیرزمینی نوشآباد را جستوجو میکنیم و آن را مییابیم؛ یک تابلو ما را به ورودی شماره یک و دیگری به ورودی شماره 2 راهنمایی میکند. ما ورودی شماره2 را انتخاب میکنیم. بالاخره میرسیم. ورودی شهر که با تابلوی شهر زیرزمینی نوشآباد مشخص شده، در فضایی صحنمانند قرار گرفته است؛ جایی که به آن مرکز محله تو ده میگویند و یک حسینیه در مقابل آن است.
در اطراف این فضای میدان مانند، کوچههای قدیمی با خانههایی فرسوده که نشان از قدرت پایین اقتصادی ساکنان آن محل است به اطراف کشیده شدهاند. برای خرید بلیت ورود به شهر معطل نمیشویم؛ چرا که جز ما تنها یک گروه هفت یا هشت نفره هستند که برای دیدن این شهر آمدهاند. بلیت در دست به دنبال راهنمای شهر، وارد این بزرگترین دستکند که همچنین دارای متنوعترین معماری در میان دستکندهایی از این نوع در جهان، آن هم زیر بافت شهری است، میشویم. ورودی تنگ و باریک و کوتاه است. همراه من برای یک لحظه وحشت میکند و از آمدن منصرف میشود. اما من پر از هیجانم. بوی خاک مرطوب و خنکای دالانهای تاریک مرا به وجد آورده است.
قلبم تند تند میزد. بالاخره همراه من با این توضیح راهنما که تنها چند قدم اول ورودی اینچنین کوتاه و تنگ است و باقی مسیر تا این اندازه نفسگیر نیست به آمدن رضایت میدهد. من که از آمدن او خیالم راحت شده بود، یکباره خود را در گذشته یافتم. راهنما پیشاپیش ما حرکت میکند و ما به دنبال او، تونلها را پشتسر میگذاریم.
شهری با کاربری دفاعی
باورکردنی نیست که مردم 1400 سال پیش بدون در اختیار داشتن ابزار و وسایل کنونی و تنها با کمک نیروی بازو و ابزار ابتدایی، چنین شهری را زیرزمین حفر کرده باشند آن هم با در نظرگرفتن تمامی جزئیات: تاسیسات تهویه هوا، تلههایی که برای سردرگم کردن دشمن طراحی شده و فضاهای اختصاصی و عمومی برای پناه گرفتن مردم شهر در زمانهای اضطراری. راهنما ضمن توضیحاتش درباره این فضای زیرزمینی شگفتیآور میگوید: بررسی معماری، اشیای به دست آمده از حفاریها و نیز انطباق این یافتهها با مستندات تاریخی در دسترس نشان میدهد این فضا با کاربری دفاعی طراحی و ساخته شده است.
آنگونه که او در ادامه خاطر نشان میکند، معماری شهر نشان از طبقه اجتماعی مردم این شهر دارد. به این ترتیب که افراد متمول در فضای زیر خانه خود به بخش زیرزمینی شهر دسترسی داشته و آنجا فضایی با حریم اختصاصی همچون سوئیتهای امروز داشتهاند. راهنمای شهر زیرزمینی سیستمهای تهویه هوا را نیز نشانمان میدهد و از تلههایی که در طراحی معماری فضاهای این شهر برای گمراه یا کند کردن سرعت مهاجمان به کار رفته نیز سخن میگوید.
از راهروهای باریک که تنها امکان ورود همزمان یک نفر را فراهم میکند و ترس به دلها میریزد، از راههای مخفی فرار و نیز از طاقهایی با ارتفاع متفاوت در ورودی و خروجی که فرد را به اشتباه انداخته و باعث اصابت سر به دیواره آن میشود. در حالی که راهنما تاکید میکند این قسمت تنها بخشی بسیار کوچک از این شهر چند هکتاری است، اتمام بازدیدمان را هم اعلام میکند.
درست در آن هنگام که من در میانه راه گریز و فرار با مردم شهر در راهروهای تاریک و باریک این شهر زیرزمینیام و روزها و شبهایی را تصور میکنم که در کنجی از این مخفیگاه روز گار میگذرانم. حتی پناهگاهم را هم انتخاب کردهام و به این فکر میکنم چگونه باید در آن دقایق پر از وحشت سر خود را گرم کنم. آن هم در زمانهای که خبری از تلفن همراه و اینترنت و حتی کتاب به صورت امروز آن نبوده است.