اظهارات عجیب پناهیان درباره ارتباط بین انتخابات و ظهور

پناهیان گفت: رأی‌گیری و انتخابات بیش‌تر از این که بخواهد جامعه ما را آباد کند، می‌تواند جهان را آزاد کند. چون ملت ایران، اگر از حضور در رأی گیری‌ها و در امتحان انتخابات، سربلند بیرون بیاید، کافی است برای اینکه حضرت ظهور کنند.

اظهارات عجیب پناهیان درباره ارتباط بین انتخابات و ظهور

حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان در برنامه «منتظرانه» در پاسخ به این سوال که «باتوجه به این وظیفه سیاسی ما برای مقدمه‌سازی ظهور امام زمان (عج)، رویداد‌هایی مانند انتخابات کشور چه اهمیتی دارد؟»، گفت: انتخاباتی که در پیش داریم، زمینه‌هایی را برای ما فراهم می‌کند که خدمت سیاسی به نظام جمهوری اسلامی برای رونق بخشیدن، اصلاح انتخاب و انتخابات پرشور کنیم. این کار را انجام بدهیم، روشنگری و گفتگو کنیم. گفت‌وگویی مشابه آنچه که حضرت زهرا (س) انجام داد. ایشان ۴۰ روز در خانه کسانی را می‌زد که تقریباً شاید حضرت یقین داشت که هیچ کدام از آن‌ها جواب مثبت نخواهند داد. از آبروی خودش مایه گذاشت. دختر پیغمبر عزیزترین فرد مدینه، در خانه‌های این افراد را می‌زد. خدا می‌داند که برای این که حضرت زهرا (س) به در خانه آن‌ها برود، آن افراد چقدر نالایق بودند، ولی اقدام سیاسی است و باید هم حضرت انجام بدهد.
البته ما در قرآن کریم داریم که ما کُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُداً یعنی خداوند متعال می‌فرماید من گمراه‌کنندگان را به عنوان عضد و بازو به کار نمی‌گیرم. این آیه قرآن را اباعبدالله الحسین علیه‌السلام برای عبیدالله بن حر جوفی خواندند. این داستان را برای این می‌گویم که پاسخ این سوال را دهم که آیا ما قبل از دینداری و مهم‌تر از دینداری واقعاً کمک کردن به، ولی خدا را برنامه خودمان قرار بدهیم یا نه؟ حضرت در راه، خیمه‌ای را دیدند و فرمودند این خیمه چه کسی است؟ گفتند این خیمه عبیدالله بن حر جوفی است. عبیدالله بن حر جوفی آدم ناصالحی بود. از نظر سیاسی هم حتی جهت‌گیری‌هایش با جهت‌گیری‌های اهل بیت (ع) متفاوت بود. حضرت پیکی را فرستادند تا آن فرد را به یاری حضرت دعوت کند. قبول نکرد. افراد عرضه داشتند که ما گفتیم این آدم صالحی نیست و قبول نکرد، به شما کمک کند. حضرت فرمود من خودم می‌روم و از او تقاضای کمک می‌کنم. در واقع ایشان می‌خواستند او را کمک کنند. حضرت رفتند و او را به کمک خودشان دعوت کردند. نفرمودند تو عبادات، نماز، روزه و اعتقاداتت درست نیست، پس من تو را دعوت نمی‌کنم یا نفرمودند اول برو عباداتت را درست کن و بعداً بیا به من کمک کن. فرمودند الآن، ولی خدا نیاز به کمک دارد. می‌آیی؟ آن فرد باز هم قبول نکرد. وقتی قبول نکرد و می‌خواست اسب و شمشیر خودش را به حضرت بدهد، حضرت این آیه قرآن را خواند. ما کُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُداً من از کسانی که گمراه می‌کنند و مضل هستند کمک نمی‌گیرم. ایشان می‌خواستند خود شخص را برای کمک به، ولی خدا، هدایت کنند. طبیعتاً اگر می‌آمد مثل افراد دیگری که به کربلا آمدند و امام حسین را کمک کردند، نجات پیدا می‌کردند.

ارسال نظر