صادرات نمونه
چرا باید فقط در اندیشه حل معضلات امروز بود تا آیندگان هم مسئول رفع و دفع چالشها خود باشند؟!
حسن روانشید| حال اگر این اندیشه درست بود کشور فقیر بنگلادش هم که الگوی بهروز زندگی کردن اقتصادی در نیمقرن گذشته است، میتوانست پس از 50 سال کار یکنواخت شبانهروزی یکی از مطرحترین مناطق نمونه در تولید و تأمین نیازهای داخلی و صادرات بهمنظور بینیاز شدن از مشکلات زیرساختی باشد که اینگونه نیست سیاست و بر اساس بهروز زندگی کردن تدوین و بیان شده است. چالشیترین معضل ایران قرار گرفتن در منطقه گرم و خشک جهان بوده که میطلبد برای سرمایه آب ارزش زیادی قائل باشد و اگر میتواند ذخایر موجود را بهمنظور نسلهای آینده به یادگار بگذارد تا بهجای تهاتر بیهوده منابع فسیلی با غذای سگ، چوب بستنی و امثالهم در اندیشه خرید آبهای جاری و روان از کشورهای همسایهای باشد که خوشبختانه اکثر آنها مالکان چنین نعمت ارزشمندی به حد وفور میباشند اما زهی تأسف که نهتنها تا به امروز در چنین اندیشههایی نبودهایم بلکه این گوهر کمیاب و اکسیر حیات را در قالب میوههای نامأنوس به کشورهای حاشیه صادر میکنیم تا زمینه را با چالشهای نقصان آب در این سطح وسیع و
نگرانکننده فراهم نماییم. سالهاست این اتفاق مکرراً تکرار میشود که هنوز نتوانستهاند راهکارهایی برای عبور از آن پیدا کنند تا کشاورز از زمین و آب موجود برای تولید محصولات استراتژیک بهرهمند شود که همچون سال گذشته در همین فصل هندوانه و گوجهها را در زمین به حال خود رها نکند که فروش ارزان آن هزینه برداشت را نیز تکافو نمیکرد زیرا قیمت عرضه هندوانه در بازار بین 2500 تا 1200 تومان متغیر بود. اما سال 1400 بحث دیگری دارد زیرا آمارهای گمرک از صادرات 2 ماهه محصولات کشاورزی خبر میدهد که از این نظر هندوانه در جایگاه نخست قرار دارد و از پسته نیز سبقت گرفته است! بنابراین گزارش در حالی رقم فروش این میوه تابستانی ظرف مدت دو ماه به 126 میلیون دلار میرسد که میزان آب مصرفی برای به ثمر رسیدن یک کیلو از آن 286 لیتر بوده است! رئیس اتحادیه ملی محصولات کشاورزی میگوید: «عمده محصول هندوانه از ایران به کشورهای حوزه خلیجفارس صادر میشود که این میوه در روسیه، ترکیه و کشورهای باز CIS خریدار چندانی ندارد. قیمت پایه هر چهار کیلو هندوانه برای صادرات به جنوب خلیجفارس بین 3 تا 7 درهم متغیر میباشد درحالیکه کشور با تنش و معضل عظیم
بیآبی روبروست، اینک مهمترین واردات کشاورزی کشور که در تولید آن آب به نسبت کمتری مصرف میشود محصول استراتژیک گندم است که نشان میدهد مدیریت کلان استراتژی مناسبی برای تولید، صادرات و واردات محصولات کشاورزی ندارند»! طی سالهای اخیر بارها پیرامون نگاه سطحی به تولیدات این بخش و چالش صادرات و واردات آن داشته و تذکر و هشدارهای لازم داده شده اما گوش شنوایی برای آن نیست، کشاورزی در ایران از نبود الگوی کشت منظم رنج میبرد درحالیکه استانهای کشور هریک دارای ظرفیتهای متفاوت هستند اما از این فرصتها استفاده بهینه نشده و با تدبیری که از سوی دولت ابراز و تکرار میشود به دیده ثقیل نگاه میکنند زیرا نتوانستیم محصولاتی با ارزشافزوده بالا تولید و به صادرات منطقی کشاورزی معنا و رونق دهیم. نبود الگوی کشت منظم همراه با خلق مالیات ارزشافزوده باعث شده که هرسال با اتفاقات عجیب و باورنکردنی در این بخش مواجه شویم بهطوریکه یکسال کمبود سیبزمینی یا گوجهفرنگی بیداد میکند و سال دیگر همان محصول روی دست صیفیکار میماند! کشاورز در هر نقطه از جهان نیاز به اجرای دقیق و واقعی الگوهای کشت منظم دارد. این در حالی است که کارتل های بزرگ
واردات هیچگاه اجازه ندادهاند اهداف اساسی در بخش کشاورزی محقق شوند! تا زمانی که یارانه ارزی برای واردات گندم، جو و سایر فرآوردههای کشاورزی وجود و حضور مستمر داشته باشد. مشکلات در بخش حملونقل شده و درواقع ارز 4200 تومانی این اجازه را نمیدهد حالآنکه اگر ارزش ارز در داخل واقعی و حقیقی شود دیگر واردات گندم از روسیه توجیهی نخواهد داشت. در شرایطی که کشور با کمبود ارز مواجه است عدهای در داخل ساز تازهای را کوک کردهاند تا برای کشت فرا سرزمینی گوش دولت را ببرند و تهمانده ارزهای موجود را نیز به آنسو انتقال دهند اما یک مدیریت مقتدر میتواند اجازه استفاده از چاههای آب را برای محصولاتی همچون هندوانه سلب نموده و الگوی کشت را تغییر داده تا نوعی هارمونی بین تولیدکننده و صادرکننده ایجاد شود و محصولات نیازمند به آب محدود. ارزشافزوده بیشتری داشته باشند و کشور را از انجام اینگونه صادراتهای بیارزش نجات دهند!
ادامه دارد
ادامه دارد