آیا بورس دوباره غافلگیرمان می‌کند؟

بورس تهران طی هفته‌های اخیر تقریباً سراسر سبزپوش بوده و به صورت جسته و گریخته، رکورد‌هایی هم برای خود به ثبت رسانده است. به عنوان مثال، شاخص کل بورس در مجموع داد و ستد‌های مردادماه رشد ۱۵.۶ درصدی را به ثبت رسانده و به این ترتیب، با شکستن رکورد ۱۳ماهه، لقب پرسودترین ماه بورس طی این مدت را به خود اختصاص داده است. به این ترتیب، دست کم در طول یک سال اخیر، در هیچ ماهی بورس به اندازه مردادماه بازدهی نداشته است.

آیا بورس دوباره غافلگیرمان می‌کند؟

به گزارش فرارو، از آن سو، در جریان معاملات روز سه شنبه گذشته، شاخص کل هم وزن، بزرگ‌ترین رشد خود طی ۹ ماه اخیر را شاهد بود و تشکیل صفوف خرید در مقابل نیمی از نماد‌ها هم نشان می‌داد که تقاضا برای خرید در بازار سرمایه افزایش داشته است.
از این رشد، سبزپوشی و تشکیل صفوف خرید، به بازگشت «حقیقی ها» به بورس تعبیر شده و برخی هم معتقدند که نماگر اصلی بازار سرمایه (شاخص کل) می‌تواند تا پایان سال به مرز ۲ میلیون واحدی نزدیک شود، یعنی همان جایی که در نیمه مردادماه سال ۱۳۹۹ قرار داشت و پس از آن، به یکی از بزرگ‌ترین سقوط هایِ تاریخیِ خود دچار شد. اما چرا بورس دوباره در مسیر رشد قرار گرفته و آیا این روند می‌تواند ادامه دار باشد؟

بویِ تورم، رشد دلار و البته کسری بودجه
در این میان به نظر می‌رسد رشد قیمت دلار در بازار آزاد ایران، اصلی‌ترین دلیل سبزپوشی مستمر بورس در هفته‌های اخیر بوده باشد. بر این اساس، در حالی که نرخ دلار از کف ۲۱ هزار تومانی در میانه اردیبهشت ماه با رشد بیش از ۲۸ درصدی به میانه کانال ۲۷ هزار تومانی وارد شده، سهم‌های موسوم به «سهم‌های دلاری»، موتور رشد بورس شده اند.

این، اما در حالی است که ثبات نرخ اسکناس سبز در کانال‌های قیمتیِ کنونی، می‌تواند با تاخیر بر نرخ دلار نیمایی (که برای بازار سرمایه و شرکت‌های آن اهمیت اساسی دارد) هم تاثیر بگذارد. به این ترتیب، از آنجا که حدود ۶۰ درصد از نماد‌های حاضر در بازار در دسته موسوم به «سهم‌های دلاری» قرار می‌گیرند، طبیعی است که رشد قیمت ارز موجب رشد این دسته از سهم‌ها و البته رشد نماگر اصلی بازار باشد.

این در حالی است که در سویِ مقابل، برخی شرکت‌ها هم هستند که هزینه دلاری و درآمد ریالی دارند (به عنوان نمونه در گروه خودرو). این دسته از سهم ها، در شرایط برابر، عمدتاً از رشد قیمت ارز متضرر خواهند شد.

واکنش بازار‌ها (از جمله بازار سرمایه) به رخداد‌های سیاسی و اقتصادی «پیش نگرانه» است، به این معنا که پیش از وقوعِ رخداد، بازار‌ها هوشمندانه رخداد را «پیش خور» می‌کنند. بنابراین، اگر معامله گران به این نتیجه برسند که نرخ تورم قرار است صعودی باشد؛ اوضاع سیاست داخلی و سیاست خارجی قرار نیست بهبود پیدا کند و احتمالاً خبری هم از پیشرفت در مذاکرات هسته‌ای در کار نخواهد بود، پیشاپیش به خرید «دارایی ها» روی می‌آورند. رشد قیمت ارز، سهام، خودرو (و حتی به زودی مسکن) می‌تواند نشانه‌ای از این تصمیم گیری در میان میلیون‌ها شهروند ایرانی باشد.

بر این اساس، در حالی که خبر‌های مختلف از کسری بودجه دست کم ۴۰۰ هزار میلیارد تومانی دولت تا پایان سال جاری خبر می‌دهند، نرخ دلار در بازار آزاد ایران هم تا لحظه تنظیم این گزارش جای خود را در کانال ۲۸ هزار تومان تثبیت کرده و به نظر هم نمی‌رسد که سمت و سویِ نزولی در پیش داشته باشند. به این ترتیب، در حالی که رخداد‌های افغانستان موجب افتِ روندِ ورود بخشی از ارز وارد شده به ایران (موسوم به «دلار هرات») شده است، بورس هم با هیزم تورم و نرخ رشد ارز، به پیش می‌تازد.

آیا اهالی بورس باز هم غافلگیر می‌شوند؟
با این همه، روی دیگر سکه هم می‌تواند کاهش ناگهانی نرخ ارز و سقوط دوباره بازار‌های موازی باشد. محمد مخبر، معاون اول رییس جمهور، به تازگی از تماس تلفنی رییس جمهور با برخی همتایان خارجی با هدف گشایش در پول‌های بلوکه شده ایران خبر داده که در صورت تحقق، می‌تواند به افت قابل توجه قیمت ارز ختم شود.

مخبر گفته بود که در جریان گفتگو‌های که رییس جمهور با روسای برخی کشور‌ها انجام داده، گشایش‌های ایجاد شده که این گشایش‌ها قطعا در بازار ارز تاثیر خواهد گذاشت. حضور وزیر امور خارجه ژاپن در ایران، در حالی که ایران چندین میلیارد دلار پول بلوکه شده در بانک‌های این کشور دارد، نشان می‌دهد که ممکن است واقعاً گشایشی در این زمینه در پیش باشد.

در واقع، ممکن است کاهش نرخ دلار (که برای کابینه ابراهیم رئیسی در آغاز کار آن ضروری به نظر می‌رسد) به کاهش ناگهانی بازدهی در بازار‌های مالی هم ختم شود. در این صورت، انتظار تعدیل رشد شتابان بورس به سمت فتح کانال یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحدی طی روز‌های آینده، دور از انتظار نخواهد بود.
ارسال نظر