صفر کشکولی : هنوز«سلطان» صدایم میکنند
صفر کشکولی بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون بیان کرد در گذشته به دلیل نقشهای منفی زیادی که بازی می کرده است، عدهای از مخاطبان سینما و تلویزیون از او میترسیدند، اما هنوز مردم دوستش دارند.
صفر کشکولی بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون در گفتگو با خبرنگار مهر درباره کمکاری خود در سالهای اخیر گفت: ما اگر کاری انجام میدهیم خدمتگزار مردم هستیم البته پیگیری رسانهها هم اجازه نمیدهد که فراموش شویم. زمانی فیلمهای اکشن خوبی در سینما ساخته میشد که مردم هم استقبال خوبی از آنها میکردند، اما متأسفانه این روزها بیشتر فیلمها طنز و تجاری شده است. شاید از کارهای طنز استقبال شود اما مردم از کارهای اکشن هم استقبال میکنند.
وی ادامه داد: برای سینمای اکشن ایران بچههای زیادی زحمت کشیدهاند، با بازی در نقشهای منفی و یا مثبت. جریان تولید سینما اما امروز به کارهای طنز رو آورده است و شما باید از تهیهکنندگان و نویسندگان این سوال را مطرح کنید که چرا فقط کارهای طنز میسازند.
هنوز قدرت و انرژی بازی در اکشن را داریم
این بازیگر سینما با اعلام آمادگی خود برای حضور در فیلمهای اکشن، گفت: توانایی ما هنوز خوب است چراکه قدرت و انرژی لازم را داریم و همچنان هم ورزش میکنیم. ما همواره بدنمان را سالم و روی فرم نگه میداریم. یک بازیگر باید همیشه بدنش را روی فرم نگه دارد، حالا هر نقشی که قرار است به او بدهند؛ چه کار طنز، چه کار عاطفی و درام و چه کار اکشن. یک بازیگر باید همیشه برای کار آماده باشد.
وی ادامه داد: اتفاقاً به تازگی با همراهی جمشید هاشمپور به کارگردانی علی جبارزاده در فیلم «لب خط» بازی کردیم که یک فیلم اکشن خیلی خوب بود و بازیگران معروفی هم در آن حضور داشتند. این روزها هم سریال «نیسان آبی» را در حال پخش دارم که از قسمت چهارم نقش من در آن آغاز میشود. منوچهر هادی لطف داشت و از ما برای بازی در این سریال دعوت کرد تا فراموش نشویم. هرچند حضورم در این سریال کوتاه است اما پرخاطره است.
کشکولی درباره واکنش مردم در کوچه و خیابان گفت: مردم همیشه میگویند ما با شما خاطره داریم. مردم ما را به نام «سلطان» دوست دارند و صدا میزنند چرا که در سریال «فقط به خاطر تو» نقشی به نام «سلطان» را بازی میکردم که این اسم روی من باقی مانده است. مردم بسیار به ما احترام میگذارند. مردم ما بسیار مهربان، دوستداشتنی و هنردوست هستند. علاوهبر هنردوستی، ورزشدوست هم هستند. من هم در هر ۲ رشته فعالیت داریم. بیش از ۵۰ سال است که در سینما هستم و در ورزش هم که استاد هستم و قهرمانی آسیا دارم. در سال ۱۳۴۱ در کویت مقام اول آسیا را به دست آوردم و در سال ۵۱ هم قهرمان باشگاههای ایران در رشته وزنهبرداری شدم و مدال طلا گرفتم. در سال ۵۶ هم در رشته پرتاب دیسک قهرمان ایران شدم. داور ملی پرورش اندام و وزنهبرداری هم هستم.
وی ادامه داد: به تازگی سفری به دوبی داشتم و آنجا ایرانیهایی که مرا میدیدند باافتخار به سمت من میآمدند و همه میگفتند که ما با شما خاطره داریم. هر کسی دوست دارد وقتی در خیابان قدم میزند مورد احترام مردم باشد و یک بازیگر یا ورزشکار هم دلش به همین واکنشها خوش است. همین کشتیگیران ایران که به تازگی مدالهای جهانی گرفتند، اگر استقبال مردم از آنها نبود گویی مدالها به آنها نمیچسبید. بهواسطه استقبال مردم این مدالها افتخارآفرین میشود. استقبال گرم مردم به ما هم روحیه میدهد و از آنها انرژی میگیریم.
مسئولان ما را فراموش کردهاند
این بازیگر باسابقه درباره رفتار مسئولان نسبت به همنسلان خود در عرصه بازیگری افزود: مسئولان ما را فراموش کردهاند. خیلی از بازیگران و ورزشکاران قدیم در حال فراموشی هستند. مسئولان هیچ گاه یاد ما هم نیستند. بالاخره ما هم زمانی قهرمان بودیم. هم مدیران سینمایی و هم مدیران ورزشی ما را فراموش کردهاند. خاطرم هست زمانی که سر فیلم «سرحد» دچار سانحه شدم، آقای ساموئل خاچیکیان که از کارگردانان بزرگ سینمای ایران بودند، با همراهی ابوالقاسم طالبی که آن زمان سردبیر مجله «سینماویدئو» بود، به عیادت من آمدند. آقای ضرغامی آن زمان مدیر سینما بودند که بسیار از این تصادفی که من دچارش شده بودم، ناراحت شدند و حتی میخواستند برای عمل جراحی من را از زاهدان به تهران منتقل کنند. این افراد آن زمان به یاد ما بودند، اما امروز چه کسی به یاد ماست؟ هیچکس!
وی افزود: خیلی از این بازیگران پیشکسوت هستند که امروز مستأجر هستند و شاید امورات زندگی روزمرهشان را هم نتوانند بگذرانند. چرا به این هنرمندان قدیمی توجهی نمیشود. ما کارگردانان بزرگی مانند مجید جوانمرد را داریم، مگر زمان خودش کم فیلم ساخت؟ چرا امروز باید بیکار باشد و تهیهکنندهها نباید سراغی از او بگیرند؟ محسن شاهمحمدی و علی نقیبی و امثال این کارگردانان، تهیهکنندگان و نویسندگان قدیمی امروز در خانه نشستهاند، لااقل از تجربه این عزیزان استفاده کنیم.
صفر کشکولی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: زمانی که سریال «آینه عبرت» را بازی میکردم، این سریال جزو پرمخاطبترین سریالها حتی در تاریخ تلویزیون ایران بود. انگار این سریال رأس ساعت ۹ پای تلویزیون مینشاند. بهترین خاطره من همین است که آن زمان وقتی به خیابان میآمدم با استقبال گرم مردم مواجه میشدم. حتی در بیابان اگر به جایی میرفتم بازهم افرادی بودند که «آینه عبرت» را دیده باشند و من را «آقاصفر» صدا میکردند.
بهدلیل نقشهای خشن از من میترسیدند
وی افزود: خیلیها به دلیل نقشهای خشنی که بازی میکردم از من میترسیدند. یادم هست زمانی میخواستم به ادارهای بروم. خانمی جلو آمدم و تشکر کرد که شب قبل من را در سریال «آینه عبرت» دیده بود، همان زمان دخترش جیغ کشید و پشت مادرش پنهان شد! میگفت مامان من از این آقا میترسم! رفتم جلو و سرش رو بوسیدم و گفتم اینها همه نقش است که ما بازی میکنیم.
این بازیگر با اشاره به ایفای بالغبر ۱۰۰ نقش منفی در فیلمها و سریالهای مختلف گفت: امروز هم نقش منفی بازی میکنم اما خودم حتی بلد نیستم یک اسلحه را درست در دستم بگیرم! در فیلم «سرحد» وقتی از پشت لندکروز تیراندازی میکردم، اسلحهام ۱۴ کیلوگرم وزن داشت و از تیرهای واقعی هم استفاده میکردیم! رئیس کل ستاد مبارزه با مواد مخدر زاهدان آن زمان به من میگفت این مدل تیراندازی از پشت لندکروز، کار هر کسی نیست. میپرسید شما دوره چریکی دیدهاید؟ که میگفتم خیر، اینها همه از علاقه من به سینما و تلاشم برای خوب بازی کردن نقشهایم بود.
وی با ذکر خاطرهای از فیلم «سرحد» بیان کرد: برای تیزر آن فیلم باید صحنه تیراندازی پشت لندکروز را تکرار میکردیم که از کارگردان و راننده خواستم سرعت را زیاد نکنند. چون به هیچ جایی وصل نبودم و با تیربار سنگین پشت ماشین ایستاده بودم. وقتی ضبط شروع شد راننده ناگهان پایش را روی گاز گذاشت و الان در فیلم هم سکانسَش هست که من چقدر حین تیراندازی به طرفین پرتاب میشدم. سر همان صحنه از ماشین پرت شدم روی آسفالت، بینیام آسیب جدی دید و پیشانیام متلاشی شد! واقعاً خداوند عمر دوبارهای به من داد. ما این کارهای خطرناک را به جان میخریدیم و خودمان بدلکار خودمان بودیم.
این بازیگر باسابقه افزود: در اکثر فیلمها و سریالهایی که بازی کردهام، نقش منفی داشتهام. یا کسی را میکشتم یا در زندان بودم. بازی در این نقشهای منفی کار هرکسی نبود. عدهای از مردم به ما محبت داشتند اما همان زمان، عدهای از مردم هم از ما میترسیدند. خیلیها حتی از ما بدشان میآمد. در حالی که اینها نقشهایی بود که به ما میدادند. اگر همه بخواهند نقش امام حسین (ع) را بازی کنند، پس چه کسی باید نقش شمر داشته باشد؟ فارغ از این واکنشها، تا امروز که در میان مردم زندگی کردهام، مردم احترام بسیار زیادی به ما میگذارند.
کشکولی در پایان درباره ارتباط با بازیگران همنسل خود هم گفت: جمشید هاشمپور یکی از دوستان نزدیک من است. ما در یک باشگاه با هم ورزش میکردیم. او در رشته خودش یعنی کنگفو کار میکرد و من هم که بهعنوان قهرمان آسیا در رشته بدنسازی کار میکردم. ما ۲ تا مانند برادریم برای همدیگر و دوستی نزدیکی با هم داریم. از خداوند سپاسگزارم که همچنان ما را سلامت نگه داشته تا بتوانیم در خدمت مردم باشیم. ما عاشق مردم هستیم. انشالله هر چه زودتر هم کرونا از بین برود تا همه مردم در آسایش و آرامش بتوانند زندگی کنند.
وی ادامه داد: برای سینمای اکشن ایران بچههای زیادی زحمت کشیدهاند، با بازی در نقشهای منفی و یا مثبت. جریان تولید سینما اما امروز به کارهای طنز رو آورده است و شما باید از تهیهکنندگان و نویسندگان این سوال را مطرح کنید که چرا فقط کارهای طنز میسازند.
هنوز قدرت و انرژی بازی در اکشن را داریم
این بازیگر سینما با اعلام آمادگی خود برای حضور در فیلمهای اکشن، گفت: توانایی ما هنوز خوب است چراکه قدرت و انرژی لازم را داریم و همچنان هم ورزش میکنیم. ما همواره بدنمان را سالم و روی فرم نگه میداریم. یک بازیگر باید همیشه بدنش را روی فرم نگه دارد، حالا هر نقشی که قرار است به او بدهند؛ چه کار طنز، چه کار عاطفی و درام و چه کار اکشن. یک بازیگر باید همیشه برای کار آماده باشد.
وی ادامه داد: اتفاقاً به تازگی با همراهی جمشید هاشمپور به کارگردانی علی جبارزاده در فیلم «لب خط» بازی کردیم که یک فیلم اکشن خیلی خوب بود و بازیگران معروفی هم در آن حضور داشتند. این روزها هم سریال «نیسان آبی» را در حال پخش دارم که از قسمت چهارم نقش من در آن آغاز میشود. منوچهر هادی لطف داشت و از ما برای بازی در این سریال دعوت کرد تا فراموش نشویم. هرچند حضورم در این سریال کوتاه است اما پرخاطره است.
کشکولی درباره واکنش مردم در کوچه و خیابان گفت: مردم همیشه میگویند ما با شما خاطره داریم. مردم ما را به نام «سلطان» دوست دارند و صدا میزنند چرا که در سریال «فقط به خاطر تو» نقشی به نام «سلطان» را بازی میکردم که این اسم روی من باقی مانده است. مردم بسیار به ما احترام میگذارند. مردم ما بسیار مهربان، دوستداشتنی و هنردوست هستند. علاوهبر هنردوستی، ورزشدوست هم هستند. من هم در هر ۲ رشته فعالیت داریم. بیش از ۵۰ سال است که در سینما هستم و در ورزش هم که استاد هستم و قهرمانی آسیا دارم. در سال ۱۳۴۱ در کویت مقام اول آسیا را به دست آوردم و در سال ۵۱ هم قهرمان باشگاههای ایران در رشته وزنهبرداری شدم و مدال طلا گرفتم. در سال ۵۶ هم در رشته پرتاب دیسک قهرمان ایران شدم. داور ملی پرورش اندام و وزنهبرداری هم هستم.
وی ادامه داد: به تازگی سفری به دوبی داشتم و آنجا ایرانیهایی که مرا میدیدند باافتخار به سمت من میآمدند و همه میگفتند که ما با شما خاطره داریم. هر کسی دوست دارد وقتی در خیابان قدم میزند مورد احترام مردم باشد و یک بازیگر یا ورزشکار هم دلش به همین واکنشها خوش است. همین کشتیگیران ایران که به تازگی مدالهای جهانی گرفتند، اگر استقبال مردم از آنها نبود گویی مدالها به آنها نمیچسبید. بهواسطه استقبال مردم این مدالها افتخارآفرین میشود. استقبال گرم مردم به ما هم روحیه میدهد و از آنها انرژی میگیریم.
مسئولان ما را فراموش کردهاند
این بازیگر باسابقه درباره رفتار مسئولان نسبت به همنسلان خود در عرصه بازیگری افزود: مسئولان ما را فراموش کردهاند. خیلی از بازیگران و ورزشکاران قدیم در حال فراموشی هستند. مسئولان هیچ گاه یاد ما هم نیستند. بالاخره ما هم زمانی قهرمان بودیم. هم مدیران سینمایی و هم مدیران ورزشی ما را فراموش کردهاند. خاطرم هست زمانی که سر فیلم «سرحد» دچار سانحه شدم، آقای ساموئل خاچیکیان که از کارگردانان بزرگ سینمای ایران بودند، با همراهی ابوالقاسم طالبی که آن زمان سردبیر مجله «سینماویدئو» بود، به عیادت من آمدند. آقای ضرغامی آن زمان مدیر سینما بودند که بسیار از این تصادفی که من دچارش شده بودم، ناراحت شدند و حتی میخواستند برای عمل جراحی من را از زاهدان به تهران منتقل کنند. این افراد آن زمان به یاد ما بودند، اما امروز چه کسی به یاد ماست؟ هیچکس!
وی افزود: خیلی از این بازیگران پیشکسوت هستند که امروز مستأجر هستند و شاید امورات زندگی روزمرهشان را هم نتوانند بگذرانند. چرا به این هنرمندان قدیمی توجهی نمیشود. ما کارگردانان بزرگی مانند مجید جوانمرد را داریم، مگر زمان خودش کم فیلم ساخت؟ چرا امروز باید بیکار باشد و تهیهکنندهها نباید سراغی از او بگیرند؟ محسن شاهمحمدی و علی نقیبی و امثال این کارگردانان، تهیهکنندگان و نویسندگان قدیمی امروز در خانه نشستهاند، لااقل از تجربه این عزیزان استفاده کنیم.
صفر کشکولی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: زمانی که سریال «آینه عبرت» را بازی میکردم، این سریال جزو پرمخاطبترین سریالها حتی در تاریخ تلویزیون ایران بود. انگار این سریال رأس ساعت ۹ پای تلویزیون مینشاند. بهترین خاطره من همین است که آن زمان وقتی به خیابان میآمدم با استقبال گرم مردم مواجه میشدم. حتی در بیابان اگر به جایی میرفتم بازهم افرادی بودند که «آینه عبرت» را دیده باشند و من را «آقاصفر» صدا میکردند.
بهدلیل نقشهای خشن از من میترسیدند
وی افزود: خیلیها به دلیل نقشهای خشنی که بازی میکردم از من میترسیدند. یادم هست زمانی میخواستم به ادارهای بروم. خانمی جلو آمدم و تشکر کرد که شب قبل من را در سریال «آینه عبرت» دیده بود، همان زمان دخترش جیغ کشید و پشت مادرش پنهان شد! میگفت مامان من از این آقا میترسم! رفتم جلو و سرش رو بوسیدم و گفتم اینها همه نقش است که ما بازی میکنیم.
این بازیگر با اشاره به ایفای بالغبر ۱۰۰ نقش منفی در فیلمها و سریالهای مختلف گفت: امروز هم نقش منفی بازی میکنم اما خودم حتی بلد نیستم یک اسلحه را درست در دستم بگیرم! در فیلم «سرحد» وقتی از پشت لندکروز تیراندازی میکردم، اسلحهام ۱۴ کیلوگرم وزن داشت و از تیرهای واقعی هم استفاده میکردیم! رئیس کل ستاد مبارزه با مواد مخدر زاهدان آن زمان به من میگفت این مدل تیراندازی از پشت لندکروز، کار هر کسی نیست. میپرسید شما دوره چریکی دیدهاید؟ که میگفتم خیر، اینها همه از علاقه من به سینما و تلاشم برای خوب بازی کردن نقشهایم بود.
وی با ذکر خاطرهای از فیلم «سرحد» بیان کرد: برای تیزر آن فیلم باید صحنه تیراندازی پشت لندکروز را تکرار میکردیم که از کارگردان و راننده خواستم سرعت را زیاد نکنند. چون به هیچ جایی وصل نبودم و با تیربار سنگین پشت ماشین ایستاده بودم. وقتی ضبط شروع شد راننده ناگهان پایش را روی گاز گذاشت و الان در فیلم هم سکانسَش هست که من چقدر حین تیراندازی به طرفین پرتاب میشدم. سر همان صحنه از ماشین پرت شدم روی آسفالت، بینیام آسیب جدی دید و پیشانیام متلاشی شد! واقعاً خداوند عمر دوبارهای به من داد. ما این کارهای خطرناک را به جان میخریدیم و خودمان بدلکار خودمان بودیم.
این بازیگر باسابقه افزود: در اکثر فیلمها و سریالهایی که بازی کردهام، نقش منفی داشتهام. یا کسی را میکشتم یا در زندان بودم. بازی در این نقشهای منفی کار هرکسی نبود. عدهای از مردم به ما محبت داشتند اما همان زمان، عدهای از مردم هم از ما میترسیدند. خیلیها حتی از ما بدشان میآمد. در حالی که اینها نقشهایی بود که به ما میدادند. اگر همه بخواهند نقش امام حسین (ع) را بازی کنند، پس چه کسی باید نقش شمر داشته باشد؟ فارغ از این واکنشها، تا امروز که در میان مردم زندگی کردهام، مردم احترام بسیار زیادی به ما میگذارند.
کشکولی در پایان درباره ارتباط با بازیگران همنسل خود هم گفت: جمشید هاشمپور یکی از دوستان نزدیک من است. ما در یک باشگاه با هم ورزش میکردیم. او در رشته خودش یعنی کنگفو کار میکرد و من هم که بهعنوان قهرمان آسیا در رشته بدنسازی کار میکردم. ما ۲ تا مانند برادریم برای همدیگر و دوستی نزدیکی با هم داریم. از خداوند سپاسگزارم که همچنان ما را سلامت نگه داشته تا بتوانیم در خدمت مردم باشیم. ما عاشق مردم هستیم. انشالله هر چه زودتر هم کرونا از بین برود تا همه مردم در آسایش و آرامش بتوانند زندگی کنند.