خبرنگار یک واژه نیست

 خبرنگار واژه‌ای بی‌ابهام اما پرمعناست. حرفه‌ای که آمیخته است با آگاهی، خردورزی، اندیشه و صداقت. امسال روز خبرنگار با واقعه‌ای مصادف گشته که رسالتش آگاهی و بیداری خفتگانی است

خبرنگار یک واژه نیست

اصفهان امروز - سید مهدی رضوی | خبرنگار واژه‌ای بی‌ابهام اما پرمعناست. حرفه‌ای که آمیخته است با آگاهی، خردورزی، اندیشه و صداقت. امسال روز خبرنگار با واقعه‌ای مصادف گشته که رسالتش آگاهی و بیداری خفتگانی است که پرده‌های جهل جلوی دیدگانشان را گرفته و قادر به دیدن واقعیت‌ها نیستند.
رسالتی که روزگاری زینب کبری (س) و امام سجاد (ع) بعد از عاشورا بر عهده گرفتند تا واقعیت وقایع کربلا را به گوش همگان برسانند و خفتگان را از خواب بیدار و جاهلان را از جهلشان آگاه سازند؛ این روزها علمش بر دوش خبرنگارانی افتاده که با قلم خویش باید جامعه را از آنچه حقیقت است آگاه سازند.
درست در مقابل هر دو روشنگری، انسان‌هایی قرارگرفته‌اند که با این جریان مطالبه گر و حقیقت‌جو مخالف‌اند و دست به هر کاری می‌زنند تا نگذارند حقیقت برملا شود و دکان دنیایی‌شان را خراب سازد.قدرت گرفتگانی که به‌زور و زر بر جهل مردمان سوار شده‌اند و هر ندای حقی را در نطفه خاموش می‌کنند. اما خبرنگار اگر به حقانیت راهی که در آن قدم گذاشته ایمان دارد باید برای روشن کردن شمع آگاهی جامعه خویش دست از تلاش برندارد؛ یا قلمش را وارهاند و رخت خبرنگاری را پیش از آنکه به لکه تزویر آلوده شود از تن درآورد.اهالی رسانه رسالتی دارند که تنها با شوق آگاهی می‌توانند نویدبخش انجام آن باشند و خبرنگار و قلمش در اوج این شوق است.

به گفته باب شیفر روزنامه‌نگار گاردین «خبرنگاری بهترین راه برای خدمت به مردم و تأثیرگذاری روی جامعه است».
خبرنگاران می‌توانند نادیان آزادی، عدالت و حقوق مردمان جامعه خویش باشند و به توسعه و رشد ارکان آن کمک کنند.
برای تحقق جریان آزاد اطلاعات یا به گفته هابرماس برای درمان بی‌تفاوتی و ازخودبیگانگی مردم و آزادسازی عرصه رسانه‌ها از نمایش و تصویرسازی، نخست باید به زیرساخت‌ها و مطالبات مادی روزنامه‌نگاران به جد پرداخته شود نه اینکه تنها روزی را به این نام ثبت کنیم و شاهد شادباش و تقدیر زبانی مسئولان باشیم.
زیرساخت‌ها و مطالباتی که در این روزها در حد حرف و شعار باقی‌مانده و هیچ نهاد، سازمان یا مسئولی برای برطرف کردن آن کار عملی انجام نمی‌دهد.
اما خبرنگار این رکن چهارم جامعه مدنی با تمام دشواری‌ها، غم نان و درد معیشت و عدم امنیت شغلی باز به رسالت خویش وفادار است و انتظاری در قبال انجام آنچه بر دوشش قرارگرفته، ندارد و این تنها و تنها به خاطر عشق به حرفه‌ای است که پذیرفته است و بس.

ارسال نظر