در داستان شهر، شهر دوست داشتنی بسازید
نخستین نشست از سلسله نشستهای »داســتان و شهر« فراخوان دومین دوره جایزه جمالزاده، بعدازظهر یکم اسفندماه با حضور نویسنده مطرح کشورمان، حسین سناپور، در مرکز آفرینشهای ادبی قلمستان وابسته به سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری اصفهان برگزار شد.
اصفهان امروز - عاطفه علیان: نخستین نشست از سلسله نشستهای »داســتان و شهر« فراخوان دومین دوره جایزه جمالزاده، بعدازظهر یکم اسفندماه با حضور نویسنده مطرح کشورمان، حسین سناپور، در مرکز آفرینشهای ادبی قلمستان وابسته به سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری اصفهان برگزار شد.حسین ســناپور که داستاننویسی را از کلاسهای هوشنگ گلشیری آغاز کرد و با رمان »نیمه غایب« برنده جایزه مهرگان ادب شد؛ دو دهه است که مشغول تدریس داستاننویسی است.این نویسنده و روزنامهنگار با اشاره به اینکه داستان و شهر مقوله جدیدی در عرصه داستاننویسی است، اظهار داشت: با بزرگ شدن، پیچیده شدن و غریب شدن شهرها، موضوع شهر راه خود را به داستان بازکرده است. سناپور بابیان اینکه داستان شهر از اواسط دهه هشتاد شمسی بهطورجدی وارد داستاننویسی شد، افزود: رگههایی از واکنش به شهر را میتوان در دورههای گذشته مشاهده کرد اما توجه به شهر بهعنوان عنصر مهم داستاننویسی به یک دهه گذشته برمیگردد. وی با اشــاره به کتاب »صدسال داستاننویسی« از »حسن میرعابدینی« تصریــح کرد: با روی کار آمــدن رضاخان، بین سالهای 1300 تا 1326 شمسی، تهران مصداق شهر است و
تهران در داستانها ورود پیدا میکند و خبری از سایر شهرها نیست. برنده ششمین جایزه داســتان هوشنگ گلشیری با تأکید بر اینکه در دو دهه اول داستاننویسی تا دهه هفتاد شمسی، داستاننویسی روستایی رواج داشته است، گفت: در هنگام انقلاب 30 درصد جمعیت کشور شهرنشین بودند و بافت جامعه، روستایی بود که در آثار ادبی نشان داده میشد و میتوان به رمان »کلیدر« و »جای خالی سلوچ« اثر محمود دولتآبادی اشاره کرد. وی با اشاره به اینکه نویسندگان مطرح پیش از انقلاب هم تحت تأثیر محیط زندگی روســتایی و شــهرهای کوچک قرار داشتند، اظهار داشت: در دو دهه ابتدای 1300 شمسی، دو قشر کارمندان و روســپیان در داستاننویسی جلوه مییابند که آغاز واکنش به اقدامات شتابزده رضاخان در توسعه شهرنشینی است. سناپور، بزرگ شدن و غریب شدن تهران را بهعنوان تنها شهر جاری در داستاننویسی ابتدای قرن چهاردهم شمسی عامل مهم در داستاننویسی معرفی کرد و افزود: رمان »تهران مخوف« اثر مشفق کاظمی تمام نمادهای ترسناک شدن محیط شهری تهران که احساس غریبگی به ساکنانش میداد را متصور شد. وی با مرور دوران داستاننویسی ایران، اهمیت موضوع تاریخ را مهم برشــمارد و گفت: با بررسی
رمانهای »کلیدر«، »جای خالی سلوچ«، »سووشون«، »شازده احتجاب«، »همسایهها« و داستانهای مشابه تا اواسط دهه هشتاد اهمیت تاریخ بهعنوان دغدغه مهم نویسنده مطرح میشده؛ گویی نویسنده همواره خودآگاهی را در مرور تاریخ میدانسته و با حضور تاریخ در داستان، هویت را به مخاطب گوشزد کرده است. نویسنده رمان »نیمه غایب« با اشاره به اینکه از دهه هشتاد اتفاق مهمی در داستاننویسی رخ میدهد، ابراز داشت: از این دهه، جغرافیا بهعنوان عنصر قائمبهذات جای خود را در داستاننویسی باز میکند و تاریخ کمرنگ میشود. وی حضور تاریخ را حتی در اثر شمایل تاریخی کاخها پررنگ دانست و گفت: بااینکه در این اثرم سعی کردم به بناهای اصفهان و یزد بپردازم اما وجه تاریخی آن مهمتر از شهری است. سناپور به جریان مهم »داستانهای شهری« اشارهای کرد و افزود: با توسعه شهرها، پیچیدگی روابط انسانی و رشد فردیت و پیشزمینههای اجتماعی تحولی در داستاننویسی فراهم شد که تحت عنوان »داستانهای شــهری« از آن یاد میکنیم. داستانهایی که از فضای ساده روستایی با روابط محدود آدمها خارجشده و حتی فرم داستاننویسی روستایی که غالباً بهصورت خطی بود دچار تحول شد.وی افزود: زنان
نویسنده در دهه هشتاد با نوشــتن داستانهای آپارتمانی به رشد داستانهای شهری شتاب بخشیدند. در اینگونه جریان داستاننویسی روابط عاطفی دستمایه اصلی داستانهاست که درنهایت بهتنهایی آدمها اشاره دارد که میتوان به آثار زویا پیرزاد و فریبا وفی اشاره کرد. سناپور با اشــاره به تمایز بنمایه داستانهای روستایی که بر بقا، طبیعت، نیازهای اولیه انســان و دعوا بر سرزمین و آب تا داستانهای شــهری که بر پیچیدگی روابط انسانی، غریبگی، بزرگ شــدن شهراســت، تصریح کرد: با رشد و توسعه افقی و عمودی شــهرها مسائل فردی و خانوادگی دستخوش تغییرات و بحرانهایی شــد که شــهر به خودش واکنش نشان داد و در آثار نویسندهها تجلی یافت.وی افزود: امروزه داستانهای شهری بهصورت محلهای عرضه میشوند که میتوان از اثر »سایکو« نام برد که نویســنده از تمام شهر میبرد و به یک محله خاص واکنش نشان میدهد.نویسنده رمان »نیمه غایب« بابیان اینکه در داستان شهر، عنصر جغرافیا جایگزین تاریخ میشود، گفت: در داستان شهری، توجه به زمان حال و تجسم مکانی که در آن زیست میکنیم بخشی از داستاننویسی میشود که بهصورت خودآگاهانه نویسنده را به واکنش وامیدارد. وی با
تأکید بر اینکه رماننویسی در ایران سابقه طولانی ندارد، گفت: داستان شهری با رویکرد نگاه و توجه به شهر، تعلق شــهری را ایجاد میکند و اینکه فرد با حفظ گذشته نسبت به محیط زندگیاش واکنش خودآگاهانه میدهد. باید تالش کرد که شهر را دوستداشتنی کرد و این مهم بااحساس نویسنده به شهر در داستان جلوه پیدا میکند و برگزاری جایزههای ادبی در شهرها میتواند این مسیر را هموار کند. دومین نشست از سلسله نشستهای »داستان و شهر« دومین فراخوان جایزه جمالزاده، هشــتم اســفندماه، با حضور محمدرضا بایرامی برگزار خواهد شد .