گفتوگو با سید محمد هاشمی، کارآفرین و فعال صنایعدستی و بنیانگذار برند «سینس آرت»
بازار صنایعدستی ایران بدون گردشگر خارجی در حال مرگ است
در روزگاری که صنایعدستی ایران با چالشهای بیسابقهای همچون کاهش گردشگر خارجی و مشکلات صادرات مواجه است، کارآفرینانی هستند که باتکیهبر خلاقیت و نوآوری، همچنان پرچم هنر اصیل ایرانی را بالا نگهداشتهاند. سید محمد هاشمی، متولد ۱۳۶۴ و دانشآموختهی فلسفه، از جمله همین افراد است. او که بیش از هشت سال در حوزهی صنایعدستی فعال بوده، برند «سینس آرت» را باهدف بازآفرینی هنر پارچههای قلمکار پایهگذاری کرده و هماکنون با حمایت از صدها زن هنرمند روستایی در اصفهان، سهم مهمی در زنده نگهداشتن این هنر ایفا میکند.

اصفهان امروز_ راضیه چنگیز نائین:در روزگاری که صنایعدستی ایران با چالشهای بیسابقهای همچون کاهش گردشگر خارجی و مشکلات صادرات مواجه است، کارآفرینانی هستند که باتکیهبر خلاقیت و نوآوری، همچنان پرچم هنر اصیل ایرانی را بالا نگهداشتهاند. سید محمد هاشمی، متولد ۱۳۶۴ و دانشآموختهی فلسفه، از جمله همین افراد است. او که بیش از هشت سال در حوزهی صنایعدستی فعال بوده، برند «سینس آرت» را باهدف بازآفرینی هنر پارچههای قلمکار پایهگذاری کرده و هماکنون با حمایت از صدها زن هنرمند روستایی در اصفهان، سهم مهمی در زنده نگهداشتن این هنر ایفا میکند. هاشمی این روزها برگزارکننده رویدادی با عنوان «کلک خیالانگیز» در فرهنگسرای هنر ایران است که در این رویداد هنرمندان صنایعدستی سراسر کشور گردهم آمده و قرار است از پیشکسوتان این عرصه که در شهرهای مختلف کشور فعالیت دارند تقدیر به عمل آید. در ادامه، گفتوگوی مفصلی را با سید محمد هاشمی میخوانیم و با مشکلات، امیدها و ناگفتههای این مسیر همراه میشویم.
- چه شد که وارد حوزه صنایعدستی شدید؟ آیا از ابتدا هدفتان همین بود یا بهمرور به این مسیر رسیدید؟
اصلا هدف اولیهام این مسیر نبود. یکی از دوستانم پیشنهاد داد که در حوزهی پارچههای قلمکار که سالهاست نوآوری خاصی در آن نشده، کاری انجام بدهم. با یک تیم جوان و نوآور وارد این حوزه شدیم و رفتهرفته این مسیر برایم جدی شد. برند «سینس آرت» هم ادامهی همان مسیر است و تمرکز ما روی نوآوری در پارچههای قلمکار و صنایع مرتبط با آن است.
تمرکز اصلی ما بر روی پارچههای قلمکار است. البته به پارچهبافی سنتی هم ورود کردهایم و سعی داریم در تمام زنجیرهی این حوزه نوآوری داشته باشیم.
- در تولیداتتان زنان هنرمند و سرپرست خانوار هم نقش دارند. از این تجربه بگویید.
بله حدود یک سال و نیم با شتابدهندهی «روستا» همکاری داشتیم. در روستاهای شرق اصفهان مثل کوهپایه و ورزنه، به کمک اساتید مجرب، آموزشهای حرفهای در زمینهی کاربافی به زنان ارائه دادیم. اکنون بیش از ۳۰۰ زن هنرمند در منازلشان مشغول به کاربافی و پارچهبافی هستند و با ما همکاری دارند.
- وضعیت بازار صنایعدستی را چطور میبینید؟
متأسفانه، وخیم است. نبود گردشگر، کاهش قدرت خرید داخلی، و مشکلات صادرات باعث شده انبارها پر از محصول و خریدار نایاب باشد. صنایعدستی کاملا وابسته به توریسم است و در نبود آن، با بحرانهای جدی مواجه میشود.
- بهنظر شما چرا از ظرفیت واقعی صنایعدستی استفاده نمیشود؟
بزرگترین مشکل، نبود نوآوری است. بسیاری از محصولات صنایعدستی ما همان چیزی است که پنجاه، هشتاد سال پیش هم بوده. اما سبک زندگی و سلیقهی مردم تغییر کرده. مردم میگویند: «خیلی قشنگه، ولی به خونهمون نمیخوره!» چون صنایعدستی بهروز نشده و متناسب با نیاز و سلیقهی جامعه پیش نرفته است.
- بهعنوان کسی که در تجاریسازی این حوزه فعال هستید، بزرگترین فرصت کجاست؟
در نوآوری. ما باید ایده را تبدیل به محصول کنیم، محصول کاربردی. ایده تنها کافی نیست. بازار باید محصول را بپذیرد. خلاقیت کاربردی، همان چیزی است که صنایعدستی امروز نیاز دارد.
- نقش کسبوکارهایی مثل شما در کمک به هنرمندان چیست؟
ما میتوانیم حلقهی اتصال بین هنرمند، طراح و بازار باشیم. یعنی هم قابلیتهای هنرمند را بشناسیم و هم فرصتهای بازار را. تجاریسازی، همان نقطهی اتصال است. حلقهای که در حال حاضر تقریباً در این صنعت گمشده است.
- خاطره یا تجربه خاصی در ارتباط با هنرمندان دارید؟
بله در نمایشگاه جهانی امارات، یک هنرمند رنگ نامناسبی برای محصولاتش انتخاب کرده بود و فروش نداشت. ما پیشنهاد دادیم رنگهای شادتر امتحان کند. همان محصول با رنگ متفاوت، به پرفروشترین کالای نمایشگاه تبدیل شد. گاهی فقط یک رنگ میتواند معجزه کند!
- تا به حالا برایتان پیشآمده که محصولی خیلی ساده، بازخورد فوقالعادهای بگیرد؟
خیلی زیاد. بعضی محصولات با ناامیدی تولید میشوند ولی چون کاربردی هستند، بازار از آن استقبال میکند. مثلاً در حوزهی مد و فشن بارها چنین اتفاقی افتاده و ما غافلگیر شدهایم.
- آیندهی صنایعدستی ایران را چطور میبینید؟
با روند فعلی، ناامیدکننده است. هنرمندان بسیاری امروز در تاکسیهای اینترنتی کار میکنند. کارگاههای بزرگ و قدیمی یکی پس از دیگری تعطیل میشوند. اما اگر عدالت در نمایشگاهها برقرار شود و رانت ها برداشته شود و حمایت واقعی از تولیدکننده صورت بگیرد و صادرات تسهیل شود، میتوانیم امیدوار باشیم.
- وضعیت صنایعدستی در اصفهان چگونه است؟
اگر توریست نباشد، هر روز یک کارگاه بسته میشود. فروشگاهها در نقشجهان پر از کالای چینی شدهاند. کافیشاپها جای گالریها را گرفتهاند. اگر این مسیر اصلاح نشود، آیندهای برای هنر اصفهان باقی نمیماند.
- اگر به سال ۹۵ برگردید، باز هم وارد این حوزه میشوید؟
قطعا با همهی مشکلات، باز هم همین مسیر را انتخاب میکنم. چون عاشق مکتب اصفهان و هنر اصیل ایرانی هستم. ما تلاش میکنیم این هنر را به تهران، دیگر شهرها و حتی کشورهای دیگر معرفی کنیم و تا زمانی که بتوانیم، پای این پرچم ایستادهایم.