کارشناس ارشد منابع آب در گفتوگو با خبرنگار اصفهان امروز مطرح میکند؛
مدیریت یکپارچه، مسیر تعادل انسان و طبیعت
کارشناس ارشد منابع آب، با تأکید بر لزوم برقراری تعادل میان توسعه و حفظ طبیعت، میگوید مدیریت هوشمند منابع، ارتقای بهرهوری در کشاورزی، بازچرخانی پساب و برنامهریزی بر مبنای ظرفیت طبیعی حوضههای آبریز میتواند راهگشای پایداری منابع آبی کشور باشد. او معتقد است شیرینسازی آب دریا باید آخرین گزینه پس از اصلاحات ساختاری در مصرف و سیاستگذاری قرار گیرد.
کارشناس ارشد منابع آب، با تأکید بر لزوم برقراری تعادل میان توسعه و حفظ طبیعت، میگوید مدیریت هوشمند منابع، ارتقای بهرهوری در کشاورزی، بازچرخانی پساب و برنامهریزی بر مبنای ظرفیت طبیعی حوضههای آبریز میتواند راهگشای پایداری منابع آبی کشور باشد. او معتقد است شیرینسازی آب دریا باید آخرین گزینه پس از اصلاحات ساختاری در مصرف و سیاستگذاری قرار گیرد.
به گزارش خبرنگار اصفهان امروز، آب بهعنوان حیاتیترین عنصر زندگی و زیربنای توسعه پایدار، امروز با فشارهای فزایندهای ناشی از رشد جمعیت، گسترش شهرنشینی، توسعه صنعتی و تغییرات اقلیمی روبهروست؛ در چنین شرایطی مدیریت صحیح منابع آبی و تصمیمگیری مبتنی بر ظرفیت طبیعی حوضههای آبریز، بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده است.
با تداوم خشکسالیها، افزایش تقاضا در بخشهای کشاورزی، صنعتی، شرب و تمرکز فعالیتها در مناطق خشک و کمآب، مسئله مدیریت منابع آب به یکی از اصلیترین محورهای برنامهریزی و توسعه کشور تبدیل شده است، در این میان راهکارهایی همچون انتقال آب بینحوضهای و شیرینسازی آب دریا مطرح میشوند، اما کارشناسان معتقدند چنین گزینههایی باید پس از اجرای کامل برنامههای بهینهسازی مصرف، بازچرخانی و افزایش بهرهوری و در چارچوب مدیریت پایدار منابع آبی مورد توجه قرار گیرند.
در این میان، صنایع استان اصفهان با هدف تأمین پایدار آب مورد نیاز خود و کاهش فشار بر منابع محلی، اقدام به سرمایهگذاری در طرحهای انتقال آب از خلیج فارس کردهاند؛ اقدامی که میتواند مقدمهای برای تأمین بخشی از نیاز آبی استان و پشتیبانی از شریانهای حیاتی تولید و صنعت باشد.
مجید سیاری، کارشناس ارشد منابع آب درباره انتقال آب و مدیریت منابع آبی در گفتوگو با خبرنگار اصفهان امروز اظهار میکند: شیرین سازی آب دریا هم جنبه مثبت و هم جنبه منفی دارد، هر عملی که در طبیعت انجام میدهیم پیامدهای اقتصادی و اجتماعی مثبت و در عین حال آثار زیستمحیطی منفی خواهد داشت که باید تلاش شود این آثار منفی اگر قابل حذف نیستند، به حداقل برسند.
وی در ادامه میافزاید: شهرسازی و توسعه انسانی بهطور طبیعی بخشی از زیستبوم ها را تغییر داده که این تغییرات غیرقابلانکار، اما قابل مدیریت است، نه اینکه بگوییم رفاه ناشی از ایجاد شهرها را نمیخواهیم و نه اینکه بیقید و شرط هر نقطهای را تخریب کرده در واقع باید یک تعادل بین استقرار جمعیت، شهرسازی و حفظ طبیعت براساس ظرفیت حوضههای آبریز و منابع طبیعی آن برقرار باشد.
کارشناس ارشد منابع آب سپس وارد بحث حوضه آبریز شده و بیان میکند: هر حوضه آبریز ظرفیت طبیعی مشخصی دارد؛ حوضه زایندهرود که از استان چهارمحال و بختیاری سرچشمه میگیرد و تا تالاب گاوخونی امتداد دارد، دارای ظرفیتی خدادادی لکن محدود است و از نظر منابع آب و شرایط طبیعی نباید فراتر از آن بارگذاری شود؛ امری که متأسفانه امروز نه تنها برای این حوضه بلکه برای اکثر قریب به اتفاق حوضههای آبریز اتفاق افتاده و لذا باید تدابیر جدی در جهت تعدیل آن به کار گرفت.
سیاری با اشاره به اینکه اگر بارگذاری جمعیتی، کشاورزی و صنعتی از ظرفیت طبیعی فراتر رود، پیامدهای جدی رخ میدهد، توضیح میدهد: زمانیکه بارگذاری بیشتر از ظرفیت شود، با کمبود آب، افت آبخوانها، خشکشدن تالابها و تخریب زیستمحیطی مواجه میشویم، حال تمرکز جمعیت در کلانشهرهایی مانند اصفهان و تجمع صنایع سبب میشود، نیازها و خدمات با ظرفیتهای طبیعی نابرابر شود، در نتیجه با کمبود آب شرب، آلودگی هوا، ترافیک، فشار بر خدمات اجتماعی مثل آموزش و بهداشت، کمبود مسکن و رشد بزهکاری روبهرو میشویم، اینها مثالی بر تمرکز و تراکم جمعیت در شهرهای بزرگ است که از علل این تمرکز، جاذبههای اقتصادی و فرصتهای اشتغال شهرها است که موجب جلب سیل مهاجرت از نقاط کمتر توسعه یافته شده است.
وی با اشاره به رقمهای تقریبی منابع آبی کشور اظهار میکند: اگر کل منابع تجدیدپذیر کشور را سالانه حدود ۱۰۰ میلیارد مترمکعب در نظر بگیریم و برای هر نفر سالانه بهطور حداقلی ۲۰۰۰ مترمکعب قائل شویم که رقم بسیار پایینی با توجه به بدهی ما به طبیعت و آبخوانهاست، ظرفیت جمعیتیِ کشور حدود ۵۰ میلیون نفر خواهد بود؛ در حالی که هم اکنون جمعیت کشور تقریباً دو برابر این عدد است و در مسیر افزایش نیز قرار دارد، این واقعیت نشان میدهد میزان جمعیت و سیاستگذاری آمایشی نیاز به بازنگری جدی دارد.
کارشناس منابع آب در خصوص توزیع نابرابر منابع و مصارف بیان میکند: مسئله علاوهبر بود و یا نبود آب، این است که توزیع عادلانه و متوازن نیز صورت نمیگیرد، نباید یک شهروند بدون
نباید یک شهروند بدون ملاحظه آب شرب را برای شستوشوی محوطه صرف کند در حالی که صنعت و کشاورزی با کسری روبهرو هستند و از سوی دیگر آبیاری نباید بدون راندمان و الگوی کشت بر خلاف شرایط اقلیمی مناطق باشد؛ هم اکنون به مرحلهای رسیدهایم که در حوضههای آبریز نباید صحبت از تسهیم آب کرد بلکه تمامی ذینفعان باید در تسهیم کمبود شریک باشند و سهمیهها شفاف و عادلانه بوده و به فراتر از آن دست درازی نشود.
سیاری در حوزه مدیریت تقاضا و افزایش بهرهوری، تصریح میکند: اولویت باید افزایش بهرهوری در کشاورزی باشد؛ یعنی به جای گسترش سطح و کشت محصولات پرآب بر در مناطق نامناسب، باید فناوریهای کمآب بر مانند گلخانه، کشت هیدروپونیک و آبیاریهای نوین را ترویج داد که این گذار نیازمند تأمین زیرساختها و نهادههای مناسب، اقدامات ترویجی، وامهای کمبهره و آموزش به کشاورزان است، به عبارت دیگر یکباره و ناگهانی نمیتوان از کشاورزی سنتی توقع داشته باشیم به استفاده از فناوریهای نوین بپردازد، امری که برای کشور خشک و فراخشک ما با این میزان جمعیت فعلی امری بسیار ضروری است.
وی همچنین بر بازچرخانی و مدیریت آبخوانها تأکید کرده و اظهار میکند: بازچرخانی پساب برای مصارف غیر شرب و تقویت ذخایر زیرزمینی باید در اولویت قرار گیرد تا فشار بر منابع سطحی و زیرزمینی کاهش یابد.
کارشناس منابع آب در توضیح شیرینسازی آب دریا میگوید: شیرینسازی و انتقال آب خلیجفارس یا دریای عمان فنی و ممکن، اما بسیار پرهزینه است، هزینه تولید آب شیرین در سواحل جنوبی کشور برای هر مترمکعب حدود ۴۰ تا ۵۰ هزار تومان است و پمپاژ و انتقال تا فاصلهای مانند اصفهان هزینهها را تا بیش از ۱۰ برابر افزایش میدهد، بنابراین شیرینسازی باید آخرین راهحل باشد و تنها پس از اجرای کامل اقدامات صرفهجویی و افزایش بهرهوری و مدیریت مصارف و تقاضاها مورد استفاده قرار گیرد.
سیاری اضافه کرد که ورود آب شیرینشده به شبکههای شهری اصولاً درست نبوده و باید سامانههای مجزایی برای توزیع این آب بسیار گران قیمت در نظر گرفت، قیمت تمامشده آب شیرینشده در واقع نشان دهنده قیمت واقعی آب محلی است و این واقعیت باید در تصمیمگیریها و شناخت ارزش واقعی آب در نقاط مختلف کشور مدنظر قرار گیرد.
وی تأکید کرد راهحلها چندوجهیاند و میافزاید: مسئله اول، بارگذاری بر مبنای ظرفیت طبیعی حوضه آبریز است؛ مسئله دوم این است که از آن ظرفیت باید حداکثر بهره متوازن و پایدار گرفته شود، نباید با منابع اندک رفتار نامناسب کنیم، برای مثال و بر خلاف قوانین مصوب در نقاطی با اقلیم کویری برنج کشت میکنیم و یا آب را تا نوک قلهها برای توسعه باغات پمپاژ کرده تا در اراضی نامناسب بادام بکاریم؛ اینها نمونههایی دردآور از مصرف غیربهرهور منابع ارزشمند آبی است.
کارشناس منابع آب بیان میکند: اگر برنامهریزی فضایی و آبی مطابق ظرفیت حوضههای آبریز انجام میشد، نیازی به توسل به انتقال آب از دریا نبود، اما اکنون که جمعیت و صنعت در مناطق خشک استقرار یافتهاند و تغییرات اقلیمی نیز رخ داده است، ما با واقعیتهای تلخی روبهرو هستیم، حال باید اولویتها شفاف شوند، اگر دولت اولویت افزایش جمعیت و حفظ صنعت را در این مناطق دارد، باید تبعات آبی آن را بپذیرد و آب را با هزینه گزاف شیرین کرده و انتقال دهد و یا با کشاورزی مدرن و بهرهور، سهم آب کشاورزی را تنظیم کند، اگر معیشت کشاورزان اولویت است، که هست، دولت باید بستههای فنی، اقتصادی و حمایتی لازم را فراهم آورد تا آنها با مصرف کمتر آب بتوانند همچنان در تولید سهم داشته و نیز معیشت خود را حفظ کنند.
سیاری میگوید: شیرینسازی آب دریا راهحل فنی آخر است، ما ابتدا باید به ریشهها و اصلاحات ساختاری بپردازیم، افزایش بهرهوری کشاورزی، آموزش و حمایت از کشاورز، بازچرخانی پساب، اصلاح قیمتگذاری و مدیریت یکپارچه؛ سپس اگر کسری ماند، از گزینههای دیگر با قبول تبعات آنها و پذیرش آثار مالی آن توسط مصرف کنندگان، استفاده کنیم.
وی در خصوص انتقال آب دریا به استان اصفهان اظهار میکند: اگر به مدیریت منابع آب استان به آن بنگریم، به واقع صنایع با تمام مشکلات و موانع آبی با قیمت حدود ۵۰۰ هزار تومانی را از دریا شیرین و به منطقه منتقل میکنند، اما منابع آب محلی که ارزشی همسنگ با همین قیمت دارد، در مصارف دیگر از جمله در کشاورزی غیر بهرهور استفاده میشود. این شیوه نمیتواند پایدار باشد.
کارشناس حوزه منابع آب میگوید: بار گزاری و تمرکز گرایی بیش از حد به وقوع پیوسته و به واقع چنین شرایطی هیچ توجیهی ندارد،
سیاری تاکید میکند: توسعه استان باید براساس ظرفیت حوضه آبریز آن باشد و حال که از آن فاصله گرفتهایم، باید تأخیرات تلخ گذشته را بسرعت جبران و با مدیریت مصرف، مدیریت تقاضا و افزایش بهرهوری، بسوی مدیریت اصولی آب پیش رفت. باید بپذیریم که منابع آب حوضه آبریز
منابع آب حوضه آبریز کفاف رفتارهای فعلی را چه در بخش شرب، چه در بخش صنعت و چه در بخش کشاورزی نداده و تمامی بخشها باید بهطور جد در میزان و شیوه مصارف خود تجدید نظر کنند. در این بین این محیطزیست است که در وحله اول تاوان این رفتارهای نادرست انسانها را میدهد و اگر این شیوه ادامه پیدا کند، آنگاه آب با هر قیمتی هم شیرین و منتقل شود، دیگر محیط زیستی برای سکونت باقی نخواهد ماند.