هفته فرهنگی اصفهان فرصتی که باید غنیمت دانست
هفته فرهنگی اصفهان امروز با تمام نقاط قوت و ضعفش به پایان میرسد. جدای از تاریخهای مختلفی که در دهههای اخیر برای بزرگداشت روز اصفهان یا به نام هفته اصفهان مراسم و رویدادهایی تعریف و برگزار شد؛ امسال نیز در اردیبهشتماه رویدادهایی طی یک هفته به نام هفته فرهنگی اصفهان برگزار شد
هفته فرهنگی اصفهان امروز با تمام نقاط قوت و ضعفش به پایان میرسد. جدای از تاریخهای مختلفی که در دهههای اخیر برای بزرگداشت روز اصفهان یا به نام هفته اصفهان مراسم و رویدادهایی تعریف و برگزار شد؛ امسال نیز در اردیبهشتماه رویدادهایی طی یک هفته به نام هفته فرهنگی اصفهان برگزار شد.به گفته مدیران شهری ۲۰۰ برنامه متنوع برگزار شد تا هفته پرشور و نشاطی برای شهروندان و مهمانان اصفهان رقم بخورد. از اجرای موسیقی و تئاترهای خیابانی در گذر فرهنگی چهارباغ تا دعوت از بزرگان موسیقی ایران و اجرای برنامه موسیقی در بزرگترین آمفی تئاتر روباز شهر. اینکه این برنامههای شاد در نوع خود قابلتوجه و تقدیر است شکی نیست؛ اما سؤال اینجاست زمانی که قرار است برای شهری همچون اصفهان با تاریخچه و فرهنگ خاص خودش هفتهای را بهعنوان هفته فرهنگی قرار دهیم چه برنامههایی باید در اولویت و سرلیست رویدادها در شهر قرار گیرد؟ متأسفانه در یک هفته گذشته برخی از برنامهها تکراری، بدون هدف و فاقد خلاقیت خاص با تأثیرگذاری عمیق اجرا شد.
برنامههایی که در هر کجا و هر زمان دیگری هم برگزار میشد همان میزان تأثیری را داشت که در این هفته ور در اصفهان برگزار شد. برنامههایی که یا بیاثر بودند یا تأثیری مقطعی و زودگذر داشتند.
شاید حالا و در آخرین روز از این هفته باید پرسید برنامهها و رویدادهایی که در این هفته رقم خورد تا چه حد در تقویت هویت فرهنگی و شهری شهروندان اصفهانی مؤثر بوده و به چه میزان مردم اصفهان با تاریخ و هنر شهرشان آشنا شدند؟ رویدادهای برگزار شده چقدر به رشد گردشگری و اقتصاد شهری کمک کرد؟ کدام رویداد حس تعلق شهروندان را به اصفهان افزایش داد و کدام سرمایهگذار فرهنگی را بهسوی اصفهان کشاند؟
در این هفته چقدر توانستیم از ظرفیت خواهرخواندهها استفاده کنیم و کدام رویداد پس از سالها در اصفهان توانسته رنگ بینالمللی به خود بگیرد و بهعنوان برند هفته بزرگداشت اصفهان میتوان از آن نام برد و الان بتوان گفت همه دنیا یا لااقل کسانی که ایران و اصفهان را میشناسند برگزاری این رویداد را در چنین هفتهای در ذهن دارند و برایش لحظهشماری میکنند تا سال بعد در این تاریخ برای شرکت در آن به اصفهان بیایند؟ یا در این همهسال که مدیران و مسئولان فرهنگی شهر به نام هفته فرهنگی اصفهان برنامهریزی کردند توانستهاند به ارتقای برند اصفهان و ظرفیتهای گردشگری، تاریخی و فرهنگی آن کمک کنند؟ در این سالها و در این هفته از چند هنرمند حمایت شد و چند کتاب و اثر فاخر در اصفهان تولید شده است؟ چهقدر به ارتقای فرهنگ شهروندی شهروندان اصفهانی کمک کردیم؟ چهقدر با فرهنگسازی در چنین هفتههایی مردم، مدیران و مسئولان شهر را متقاعد کردیم تا ازاینپس بهجای استفاده از خودروی شخصی و سازمانی از وسایل حملونقل عمومی استفاده کنند؟ آیا دیگر شاهد تخریب آثار تاریخی و وندالیسم در شهر نخواهیم بود؟ این سؤالها و چندین سؤال دیگری که باید در برنامهریزی رویدادهای این هفته در نظر گرفت.
یکی از رویکردهایی که در شهرهای جهان بخصوص شهرهای تاریخی و فرهنگی برای بزرگداشت یک روز یا هفته به آن توجه میشود معرفی ظرفیتهای آن شهر در درجه اول به شهروندان و سپس مهمانان و گردشگران از سایر شهرهای کشور و جهان است.
برای همین باید سیاستها و برنامهریزیها به نحوی باشد که از گرفتن برنامههای صوری و بیمحتوا و صرفاً برای پرکردن جدول برنامههای هفته گرامیداشت پرهیز کرده و رویدادهای فاخر و دارای محتوا را مدنظر قرار داد.
شاید از یک اصفهانی بپرسیم چه فستیوالهایی را در دنیا میشناسی بهراحتی پاسخ دهد و از فستیوال هولی در هند، فستیوال ونیز، فستیوال فانوس در تایوان تا فستیوال مجسمههای یخی در چین نام ببرد؛ اما در ایران و بخصوص در اصفهان فستیوالی با این معروفیت در جهان را شاید نتوان نام برد. حتی رویدادهای تاریخی که در این شهر برگزار میشد از ذهنها رفته است.
در سالهای اخیر و با شیوع کرونا و تغییر در سیاستها هم که حمایت از کارهای فرهنگی و هنری رنگباخته است. نشر کتابهای فاخر و ارزشمند کاهشیافته و هنرمندان تئاتر اصفهان برای گذران زندگی به کارهای دیگری روی آوردهاند و عرصه فرهنگ و هنر اصفهان هر روز خالیتر میشود و هیچ مسئولی خود را موظف و متعهد به روشن نگهداشتن چراغ خانه فرهنگ و هنر شهر نمیداند.
متأسفانه، بعد از جشنواره کودک که هر سال با ناز و غمزه پایتختنشینان و با رنج و مشقت بسیار میزبانیاش را به اصفهان میدهند آنهم با سهم کم اصفهان در برگزاری آن؛ اتفاق دیگری در ماههای اخیر با آن مواجه شدیم و باعث گلایه بسیاری از هنرمندان و اهالی فرهنگ و هنر شهر شد استفاده از مجریان و هنرمندان غیربومی به بهانه اجرای برنامه در سطح ملی است. بهانهای که پس از نقدهای بسیار مرتب بر آن تأکید میشود. از مجری برنامههای رمضان تا استفاده از مجریها و هنرمندان غیربومی در برنامههای هفته فرهنگی اصفهان که بهزور و تنها ادای لهجه اصفهانی را درمیآوردند. این در حالی است که چنین زمانهایی بهترین موقعیت برای حمایت از هنرمندان و اهالی فرهنگ، هنر، تئاتر و اجرای شهر اصفهان است که بهراحتی میتوانند با لهجه مردم اصفهان صحبت کنند و باورپذیری یک اجرای بومی و اصفهانی را به مخاطب خویش بدهند.
شاید پس از سالها دیگر باید مسئولان فرهنگی اصفهان چارهای بیندیشند. دست همت بر زانوان خویش بگیرند و بهدور از هرگونه نگاه سیاسی با یک برنامهریزی صحیح از تمام ظرفیتها و هنرمندان خلاق شهر با هر گرایش و سلیقهای در اصفهان برای ارتقای فرهنگ، تاریخ، اقتصاد و برندینگ آن در سطح ملی و بینالمللی استفاده کنند.