فرونشست؛ زخمی که با کامیون خاک پر نمیشود
صبح دوشنبه هفدهم شهریور، بخشی از خیابان هشتبهشت غربی در حوالی چهارراه فرشادی فرو نشست و حفرهای عمیق پدید آورد. این بار خوشبختانه کسی آسیب ندید، اما آیا میتوان با خیال راحت از کنار چنین حادثهای گذشت و آن را صرفاً یک اتفاق موضعی دانست؟

صبح دوشنبه هفدهم شهریور، بخشی از خیابان هشتبهشت غربی در حوالی چهارراه فرشادی فرو نشست و حفرهای عمیق پدید آورد. این بار خوشبختانه کسی آسیب ندید، اما آیا میتوان با خیال راحت از کنار چنین حادثهای گذشت و آن را صرفاً یک اتفاق موضعی دانست؟ واقعیت این است که زیر پای این شهر سالهاست که آرام و بیصدا تهی میشود و حادثه امروز تنها پردهای از حقیقتی بزرگتر بود؛ حقیقتی که هر روز زندگی شهروندان این شهر را تهدید میکند.اصفهان سالهاست که نفس به سختی میکشد. خشکیدن زایندهرود و برداشت بیحساب از سفرههای زیرزمینی، زمین را به جایی رسانده که دیگر توان نگهداشتن خودش را هم ندارد. پژوهشها میگویند در برخی نقاط، زمین سالانه بیش از بیست سانتیمتر فرو مینشیند. این عددها برای مردم عادی شاید فقط آمار باشند، اما برای کسانی که ترکهای دیوار خانهشان را هر روز پهنتر میبینند یا صدای شکستن لولههای آب را زیر آسفالت میشنوند، معنای زندگی روزمره دارد. فرونشست نه فقط خیابانها و خانهها که میراث چندصدساله این شهر را هم تهدید میکند. تصور کنید اگر روزی ترکها به پایههای نقشجهان برسند، یا دیوارهای مسجد جامع را بلرزاند، یا همین فرونشست زیر ستون های مسجد جامع عباسی یا یکی از پلهای تاریخی اصفهان رخ دهدچه چیزی برای آینده خواهد ماند؟
حادثه روز گذشته دوباره بحث خط دو مترو را هم به میان آورد. البته هنوز روشن نیست ارتباط مستقیم میان این پروژه و ریزش اخیر وجود داشته یا نه، اما پرسش جدی باقی است: آیا میتوان در شهری که زمینش چنین ناپایدار است، پروژههای عظیم زیرزمینی را بدون ارزیابی دقیق ادامه داد؟ توسعه لازم است، اما توسعهای که چشم بر علم ببندد و صدای کارشناسان را نشنود، نه پیشرفت که تخریب تدریجی است. هزینه این غفلت را نه فقط بودجههای شهری، که زندگی مردم میپردازد. هر ترک روی دیوار، هر نشست در خیابان و هر خانهای که ارزشش را از دست میدهد، نشانهای از باری است که روی دوش این شهر گذاشتهایم. اصفهان شهری است که زیر پوستش میلرزد. آنچه دیروز دیدیم، حفرهای نبود که با چند کامیون خاک پر شود و خیالمان راحت شود؛ زخم عمیقی بود که یادآوری میکرد آینده این شهر در گرو تصمیمهای امروز ماست. اگر ارادهای جدی برای توقف برداشتهای بیرویه از آبخوانها، پایش مداوم زمین، شفافیت دادهها و حفاظت از میراث جهانی به کار گرفته نشود، فردا حادثهای بزرگتر رخ خواهد داد و آنوقت شاید فرصت جبران از دست رفته باشد. فرونشست برای ما یک خبر نیست؛ سرنوشت است، اگر نخواهیم که تغییرش دهیم.