لزوم تقویت خاطرات مشترک در اصفهان
در شهری مانند اصفهان که کوچهبهکوچهاش پر از خاطره است، «حافظه جمعی» میراثی از گذشته و سرمایهای برای آینده است. هر نسل، با همه تفاوتهایش، در امتداد همان قصهای زندگی میکند که نسلهای پیش از او روایت کردهاند؛ قصهای از مدرسهها، خیابانها، محلهها و آدمهایی که هر کدام تکهای از هویت این شهر را ساختهاند. اما در روزگاری که سرعت تحولات اجتماعی و فناوری، فرصت مکث و یادآوری را از ما گرفته، گاهی لازم است به گذشته بازگردیم؛ نه برای توقف در آن، بلکه برای بازشناسی ریشههایی که هنوز در دل ما زندهاند.
اصفهان امروز_ راضیه چنگیز نائین :در شهری مانند اصفهان که کوچهبهکوچهاش پر از خاطره است، «حافظه جمعی» میراثی از گذشته و سرمایهای برای آینده است. هر نسل، با همه تفاوتهایش، در امتداد همان قصهای زندگی میکند که نسلهای پیش از او روایت کردهاند؛ قصهای از مدرسهها، خیابانها، محلهها و آدمهایی که هر کدام تکهای از هویت این شهر را ساختهاند. اما در روزگاری که سرعت تحولات اجتماعی و فناوری، فرصت مکث و یادآوری را از ما گرفته، گاهی لازم است به گذشته بازگردیم؛ نه برای توقف در آن، بلکه برای بازشناسی ریشههایی که هنوز در دل ما زندهاند.
یکی از زیباترین جلوههای این بازگشت، همین گردهماییها و دیدارهایی است که بر محور خاطرات مشترک شکل میگیرند؛ مثل گردهمایی اخیر دانشآموزان قدیمی مدرسه بهشتآیین اصفهان، مدرسهای با پیشینهای درخشان که سالها مأمن علمآموزی، دوستی و رشد برای نسلهای مختلف بوده است. تصاویری که از این دیدار منتشر شد، نه صرفاً چندچهره لبخندزدن میان دیوارهای قدیمی، بلکه بازتابی از پیوندی انسانی میان نسلها و اقشار مختلف بود.
مدرسه بهشتآیین، برای بسیاری از اصفهانیها بهخصوص دختران، تنها یک مکان آموزشی نیست؛ بلکه بخشی از حافظه عاطفی شهر است. همان حیاطی که صبحهای زود، با صدای زنگ و هیاهوی دانشآموزان بیدار میشد، حالا در حافظه بسیاری از آن نسلها، نماد سادگی و رفاقت است. این مدرسه، مثل دهها مدرسه و پاتوق قدیمی دیگر، نه فقط تاریخ دارد، بلکه «احساس» دارد؛ احساسی که در دل جمعهایی مثل گردهمایی اخیر دوباره زنده میشود.
در نگاه جامعهشناسان شهری، شهرهایی زنده میمانند که شهروندانشان با آنها پیوند عاطفی دارند. این پیوند نه از سنگ و سیمان، بلکه از خاطرات ساخته میشود. وقتی گروهی از هممدرسهایها بعد از سالها در همان حیاط قدیمی همدیگر را میبینند، در واقع بخشی از روح شهر را احیا میکنند. چنین دیدارهایی یادآور این نکتهاند که «اصفهان» تنها مجموعهای از بناها و خیابانها نیست؛ بلکه مجموعهای از تجربههای زیسته، از دوستیها، شکستها، معلمها و زنگهای تفریح است.
در دنیای امروز که همه چیز مجازی شده، چنین گردهماییهایی اهمیت بیشتری پیدا میکنند چرا که انسان بدون خاطره، ریشه ندارد. هر بار که گروهی از شهروندان دور هم جمع میشوند تا گذشته را مرور کنند، در حقیقت در حال بازسازی «اعتماد اجتماعی» هستند. در این دورهمیها، آدمها به خود و به یکدیگر یادآوری میکنند که هنوز چیزهایی هست که ارزش با هم بودن را دارد. این یعنی احیای سرمایه اجتماعی، همان چیزی که پایه دوام هر جامعهای است.
از این منظر، رویدادهایی نظیر گردهمایی دانشآموزان بهشتآیین، فراتر از یک خاطرهبازی ساده است؛ یک کنش فرهنگی است. کنشی که میتواند الگویی برای سایر نهادها و محلهها باشد. چه خوب است که چنین سنتهایی در دیگر مدارس، مساجد، محلات و حتی سازمانهای قدیمی شهر نیز تداوم پیدا کند. اصفهان پر از مکانهایی است که میتوانند به کانونهای بازآفرینی خاطره جمعی بدل شوند؛ از دبیرستانهای قدیمی گرفته تا سینماهایی که سالها میزبان نخستین تجربههای جمعی مردم این شهر بودهاند.
حقیقت آن است که شهرهایی که پیوند خود را با گذشته از دست بدهند، دیریازود از درون تهی میشوند. وقتی کودکی در مدرسهای تازهتأسیس درس میخواند و چیزی از تاریخ مدارس شهرش نمیداند، بخشی از آن پیوست فرهنگی را از دست میدهد. وقتی مغازهدار جوانی در چهارباغ میایستد بیآنکه بداند روزگاری همینجا محل قدمزدن نسلهایی از مردم بوده، ارتباطش با بافت تاریخی شهر گسسته میشود. تقویت خاطرات مشترک، یعنی تداوم روایت اصفهان؛ روایتی که از دیرباز تا امروز، نه فقط در میدان نقشجهان و پل خواجو، بلکه در دل مردم این شهر جریان دارد.
شاید وقت آن رسیده است که نهادهای فرهنگی، شهرداری و حتی آموزشوپرورش، برنامهریزی جدیتری برای احیای چنین تجربههایی داشته باشند. میتوان تقویمی از «دیدارهای خاطره» در شهر ایجاد کرد؛ روزهایی که مدارس قدیمی، محلات تاریخی یا مؤسسات فرهنگی درهای خود را به روی شاگردان و شهروندان قدیمی باز کنند. حتی میتوان موزهای از خاطرات جمعی اصفهان ساخت؛ موزهای که در آن، هر عکس و دفتر و کارت دانشآموزی یا حتی نیمکت کهنه، روایتی از گذشته را بازگو کند.
اصفهان شهر میراث است؛ اما میراث فقط در کاشی و گنبد نیست، در حافظه آدمهاست. اگر این حافظه را تقویت نکنیم، اگر این حلقههای انسانی را جدی نگیریم، دیریازود شهر تبدیل میشود به نمایشی زیبا اما بیجان.
در نهایت باید گفت، ارزش چنین اتفاقاتی در ادامهدادن است. مهم نیست چند نفر بیایند یا چقدر عکس و ویدئو در شبکههای اجتماعی منتشر شود، مهم آن است که این روح جمعی در شهر زنده بماند. اصفهانِ امروز به همان اندازه که نیازمند توسعه، فناوری و زیرساخت است، به خاطره نیز نیاز دارد؛ خاطرهای که نه در کتابها، بلکه در دل انسانها جریان دارد. گردهمایی دانشآموزان بهشتآیین، یادآوری ساده اما ژرفی بود از این حقیقت که ریشهها، اگرچه در خاک گذشتهاند، اما هنوز میتوانند شاخههای فردا را جان ببخشند.