فاطمه کوچولو قربانی ضربه های مرگبار
ناپدری و مادری که متهم به قتل فاطمه کوچولوی یک ونیم ساله هستند، صبح دیروز در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرزبه ریاست قاضی رنجبر پای میز محاکمه ایستادند. رسیدگی به این ماجرای تکان دهنده در حالی آغاز شد که از سوی دادسرا هیچ کیفرخواستی علیه متهمان صادر نشده بود.
روزنامه ایران: ناپدری و مادری که متهم به قتل فاطمه کوچولوی یک ونیم ساله هستند، صبح دیروز در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرزبه ریاست قاضی رنجبر پای میز محاکمه ایستادند. رسیدگی به این ماجرای تکان دهنده در حالی آغاز شد که از سوی دادسرا هیچ کیفرخواستی علیه متهمان صادر نشده بود.
در این جلسه زن و مرد هریک دیگری را عامل مرگ فاطمه معرفی کردند و به خاطر روشن نبودن برخی از نکتههای مبهم پرونده، رئیس دادگاه از هر دو خواست شاهدانشان را به دادگاه معرفی کنند.
رسیدگی به این ماجرای تکان دهنده از اسفند سال 94 و بهدنبال مرگ مرموز دخترک یک و نیم ساله در یکی از خانههای خیابان درختی کرج آغاز شد.با انتقال جسد دختر بچه به پزشکی قانونی مشخص شد این کودک به خاطرضرب و شتمهای شدید جان باخته است.
پدر فاطمه کوچولو وقتی از ماجرای مرگ دخترش در خانه ناپدری باخبر شد با مراجعه به کلانتری به خاطرمرگ فرزندش، علیه همسرسابق و ناپدری فاطمه شکایت کرد.
این مرد به کارآگاهان گفت: «دخترم دراثر ضربه به ناحیه شکمش فوت کرده و به طورقطع او را کشتهاند...»
بدین ترتیب سهیلا-مادر 25 ساله فاطمه- و شوهرش فرهاد دستگیر شدند و تحت بازجویی قرار گرفتند اما این بازجوییها نتوانست کارگشا باشد. بنابراین رسیدگی به این پرونده جنایی برای تحقیقات بیشتر و رسیدن به حقیقت به دادگاه کیفری ارجاع شد تا قضات بتوانند راز جنایت تکان دهنده را فاش کنند.
صبح دیروز در حالی که مادر و ناپدری فاطمه خردسال با قرار وثیقه آزاد شده بودند، شعبه یکم دادگاه کیفری به ریاست قاضی رنجبر و با حضور دو قاضی مستشار -خنک دار و یزدان پور- تشکیل جلسه داد. در ابتدای جلسه پدر فاطمه در برابر قضات دادگاه ایستاد و با طرح شکایت گفت: «همسرسابقام و شوهرش دختر خردسالم را کشتهاند و از دادگاه خواستار اشد مجازات هر دو هستم. این زن دو سال پیش از من جدا شد و سرپرستی دخترم به او واگذار شد تا اینکه چند ماه بعد متوجه مرگ وحشتناک دخترم شدم.»
سپس مادر فاطمه به پا خاست و شوهرش- ناپدری فاطمه- را عامل قتل معرفی کرد و به قضات گفت: «من سر کار بودم وزمانی که به خانه برگشتم متوجه مرگ دخترم شدم. شوهرم اعتیاد به مخدرهای صنعتی دارد و حتماً دخترم را با کتکهای وحشیانهاش کشته است.» سپس شوهرش رو به قضات دادگاه گفت: «من اطلاعی از این ماجرا ندارم چراکه همسرم از دخترش نگهداری میکرد.»
پس از اظهارات این زن و مرد قضات از آنها خواستند برای اثبات ادعاهای خود شاهدانی به دادگاه بیاورند، بنابراین ادامه رسیدگی به این پرونده به منظورروشن شدن حقیقت به جلسه دیگری موکول شد.
در این جلسه زن و مرد هریک دیگری را عامل مرگ فاطمه معرفی کردند و به خاطر روشن نبودن برخی از نکتههای مبهم پرونده، رئیس دادگاه از هر دو خواست شاهدانشان را به دادگاه معرفی کنند.
رسیدگی به این ماجرای تکان دهنده از اسفند سال 94 و بهدنبال مرگ مرموز دخترک یک و نیم ساله در یکی از خانههای خیابان درختی کرج آغاز شد.با انتقال جسد دختر بچه به پزشکی قانونی مشخص شد این کودک به خاطرضرب و شتمهای شدید جان باخته است.
پدر فاطمه کوچولو وقتی از ماجرای مرگ دخترش در خانه ناپدری باخبر شد با مراجعه به کلانتری به خاطرمرگ فرزندش، علیه همسرسابق و ناپدری فاطمه شکایت کرد.
این مرد به کارآگاهان گفت: «دخترم دراثر ضربه به ناحیه شکمش فوت کرده و به طورقطع او را کشتهاند...»
بدین ترتیب سهیلا-مادر 25 ساله فاطمه- و شوهرش فرهاد دستگیر شدند و تحت بازجویی قرار گرفتند اما این بازجوییها نتوانست کارگشا باشد. بنابراین رسیدگی به این پرونده جنایی برای تحقیقات بیشتر و رسیدن به حقیقت به دادگاه کیفری ارجاع شد تا قضات بتوانند راز جنایت تکان دهنده را فاش کنند.
صبح دیروز در حالی که مادر و ناپدری فاطمه خردسال با قرار وثیقه آزاد شده بودند، شعبه یکم دادگاه کیفری به ریاست قاضی رنجبر و با حضور دو قاضی مستشار -خنک دار و یزدان پور- تشکیل جلسه داد. در ابتدای جلسه پدر فاطمه در برابر قضات دادگاه ایستاد و با طرح شکایت گفت: «همسرسابقام و شوهرش دختر خردسالم را کشتهاند و از دادگاه خواستار اشد مجازات هر دو هستم. این زن دو سال پیش از من جدا شد و سرپرستی دخترم به او واگذار شد تا اینکه چند ماه بعد متوجه مرگ وحشتناک دخترم شدم.»
سپس مادر فاطمه به پا خاست و شوهرش- ناپدری فاطمه- را عامل قتل معرفی کرد و به قضات گفت: «من سر کار بودم وزمانی که به خانه برگشتم متوجه مرگ دخترم شدم. شوهرم اعتیاد به مخدرهای صنعتی دارد و حتماً دخترم را با کتکهای وحشیانهاش کشته است.» سپس شوهرش رو به قضات دادگاه گفت: «من اطلاعی از این ماجرا ندارم چراکه همسرم از دخترش نگهداری میکرد.»
پس از اظهارات این زن و مرد قضات از آنها خواستند برای اثبات ادعاهای خود شاهدانی به دادگاه بیاورند، بنابراین ادامه رسیدگی به این پرونده به منظورروشن شدن حقیقت به جلسه دیگری موکول شد.