موانع ازدواج
در فصل دوم سلسله نشستهای راحیل که با عنوان انتخاب عاقلانه، زندگی عاشقانه و با موضوع معیارهای انتخاب همسر، برگزار شد، دکتر امیرحسین بانکی در زمینه موانع ازدواج به گفت و گو پرداخت که به نکاتی از آن اشاره میکنیم
اصفهان زیبا: در فصل دوم سلسله نشستهای راحیل که با عنوان انتخاب عاقلانه، زندگی عاشقانه و با موضوع معیارهای انتخاب همسر، برگزار شد، دکتر امیرحسین بانکی در زمینه موانع ازدواج به گفت و گو پرداخت که به نکاتی از آن اشاره میکنیم:مانعتراشی در ازدواج، مصداق«صد عن سبیلالله» محسوب میشود و همه باید در جهت رفع موانع تلاش کنند.هرکس به میزان ولخرجی و ریخت و پاش غیرضروری که در تشریفات ازدواج فرزندش انجام میدهد، مصداق این آیه است. یقین بدانیم تشریفاتی که ما برای ازدواج فرزندمان به خاطر تمکن و توان مالی به گردن گرفتهایم، در روز قیامت ما را گرفتار میکند.فرد مناسب، منظور فرد ایده ئال نیست؛ مگر خود شما ایدهئال هستید که میخواهید طرف مقابل ایده ئال باشد؟ منظور از مناسب، یعنی به خود، خانواده و فرهنگت نگاه کن و انتخاب کن. پسری که علاقه مند به ادامه تحصیل است، درصورتی که احساس نیاز به ازدواج ندارد، میتواند ازدواج را به تاخیر بیندازد ولی اگر فرد احساس کند نسبت به جنس مخالف دچار لغزش شده است، احساس میکند کنترل شهوات برایش سخت شده چه در برخورد با جنس مخالف، چه همجنس، چه در تنهایی، همین که این احساس را کرد، اینها همه نشانه نیاز به ازدواج است و در این صورت نباید به خاطر تحصیلات ازدواج را عقب بیندازید.فکر نکنید با ازدواج کردن برنامه تحصیلیتان به هم میخورد بلکه در پرتو ازدواج، شما و همسرتان میتوانید یکدیگر را در این راه یاری کنید و به هم دلگرمی و امید دهید که این مسئله در موفقیتتان در تحصیلات علمی بسیار موثر است.پس ازدواج مانع تحصیل نیست؛ اما نوع انتخاب مانع تحصیل است. موضوع این نیست که کسی را انتخاب کنیم که همانند ما درس بخوانـــد، بلکه گاهی همسر با آنکه خود نتوانسته اســــت ادامه تحصیل دهد ولی واقعا احســـاس عــــلاقـــــه بــه تحصیلات همسرش دارد و این را میتوان در زندگی دید.مانع سن گاهی در پایین بـــودن خـــــود را نـــشـــان میدهد و گاهی در بالا بودن. از جمله نتایج مثبت ازدواج در سنین پایینتر انعطافپذیری، گذشت و نشـــاط روحی است. البته باید توجه داشت گاهی بالا رفتن سن منجر به کسب تجربه بیشتر و رسیدن به پختگی میشود.اگر فلسفه ازدواج برای ما مشخص شد، معیارهای ما برای انتخاب همسر همان معیاری میشود که ما را به آن مقصود نزدیک میسازد و معیارهایی که با هدف اصلی ما از ازدواج ارتباط ندارد، از فهرست ملاک و معیارها حذف میشود؛ اما هرچند آن معیارها از نظر ارزش و محتوا نکات خوب و ارزشمندی باشد، باید آنها را از فهرست خود خارج سازیم تا زودتر به نتیجه برسیم.مثلا اگر جوانی بگوید من میخواهم با کسی ازدواج کنم که در سیر و سلوک به فلان مرحله رسیده باشد، اگر به او بگوییم آیا تو همسر میخواهی یا مرشد؟ پاسخ میدهد چه اشکالی دارد که همسر انسان مرشد او هم باشد؟! این جوان باید بداند که هرچه ملاکها را متفاوت و متنوع کند و انتظارات خود را افزایش دهد، به نتیجه درستی نمیرسد.اگر کسی بگوید من همسری میخواهم که بتواند در رشته کاری کمک کار من باشد، مثلا چون من مهندس عمران هستم، همسری میخواهم که رشتهاش کامپیوتر باشد زیرا او میتواند با طراحی کامپیوتری خود همکار خوبی برای من باشد. حال اگر این همسر بعد از ازدواج نتواند همکار خوبی برای او باشد، تکلیف چیست؟ آیا در ادامه زندگی با او تجدیدنظر میکند؟! آیا خللی در تداوم زندگی مشترک او به وجود نخواهد آمد؟! در انتخاب همسر امور دیگر را دخیل نکنید! مسائل زناشویی به همکاری و مسائل جانبی دیگر که همسرتان ممکن است با آن به شما یاری برساند، ربطی ندارد.هرچه ملاک و معیارهای ما در انتخاب همسر بیشتر شود، ضریب خطای ما نیز در انتخاب بیشتر میشود. پس هر معیاری که ربطی به ازدواج ندارد را از فهرست معیارهای خود خارج کنید.بحمدالله قرآن کریم فلسفه ازدواج را برای ما روشن کرده کرده است: لتسکنوا الیها. ازدواج فقط یک هدف را دنبال میکند و آن، آرامش و تسکین آدمی است.