در نیروی هوایی میگفتند مهدی هاشمی جای ولیعهد را گرفته است
علیزاده طباطبایی با اشاره به انتقادهایی که از سبک زندگی فرزندان آیتالله هاشمی وجود داشته میگوید که در نیروی هوای شایعه شده بود که مهدی جای ولیعهد را گرفته است چون قبلاً ولیعهد میآمد و پرواز آموزشی میکرد.
علیزاده طباطبایی با اشاره به انتقادهایی که از سبک زندگی فرزندان آیتالله هاشمی وجود داشته میگوید که در نیروی هوای شایعه شده بود که مهدی جای ولیعهد را گرفته است چون قبلاً ولیعهد میآمد و پرواز آموزشی میکرد.
به گزارش تسنیم، در ایام سالگرد ارتحال آیتالله هاشمی رفسنجانی به سراغ شخصی رفتیم که در رسانهها وی را به عنوان وکیل خانواده مرحوم هاشمی رفسنجانی میشناسند.
علیزاده طباطبایی در این مصاحبه از سالهای آشناییاش در ابتدای انقلاب صحبت کرد. از اولین روزی که همافران را به دیدار امام(ره) آورد تا دورانی در سازمان برنامه و بودجه مشغول به کار شد و تا در دهه هفتاد که ارتباطش با رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام بیش از پیش شد.
متن زیر بخش اجمالی از گفتوگوی تسنیم با علیزاده طباطبایی است
وکیل خانواده آیتالله هاشمی درباره اولین دیدارش با وی گفت: اولین ارتباط مستقیمی که من با مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی داشتم در کمیته استقبال از امام بود. اواخر دی ماه 1357 که کمیته استقبال از امام تشکیل شد مدتی بود که من از نیروی هوایی فراری بودم و توسط مرحوم مهندس نیکخواه که اخیرا فوت کرده که از اعضای نهضت آزادی بود از من دعوت شد که در مدرسه رفاه در کمیته استقبال با لباس نظامی نیرو هوایی اگر بتوانید حضور پیدا کنید و گفتند اگر تو بتوانی با لباس نیرو هوایی در اینجا حضور داشته باشی برای روحیه افرادی که به این مراجعه می کنند خیلی خوب است.
وی با اشاره به ارتباط با مرحوم هاشمی در دهه شصت در سازمان برنامه و بودجه اظهار داشت: من این ارتباط را با آیتالله هاشمی رفسنجانی داشتم تا سال 1371 که از نطنز در انتخابات مجلس شرکت کردم و رای آوردم و پیروز شدم اما انتخابات باطل شد و انتخابات را بدون هیچ دلیلی باطل کردند. من به شدت ناراحت شده بودم. وقت گرفتم به خدمت آقای هاشمی رفتم گفتم آقا انتخابات را باطل کردند! ایشان هم گفتند که هرجا باشی میتوانی خدمت کنی. برو سازمان برنامه بودجه خدمت کن و از این نماینده مجلس هم خیلی موثرتر هستی.
علیزاده طباطبایی خاطرنشان کرد: سال 1373 یا 1374 بود که معاون طرح و برنامه سازمان تعزیرات حکومتی و نماینده رئیس جمهور در ستاد مبارزه با مواد مخدر و همچنین وکیل دادگستری بودم. یک بار که خدمت آقای هاشمی رسیدم با ایشان خصوصی صحبت کردم. چون هر دو سازمان از مصوبات مجمع بود منعی نداشت که وکیل دادگستری باشم. برای گزارشی درباره بحث مواد مخدر خدمت آقای هاشمی رسیدم خودم هم در این باره داشتم تذکری مینوشتم به آقای هاشمی گفتم میتوانم انتقادی از شما داشته باشم گفتند بگو چه انتقادی داری؟ گفتم در مورد بچههای شما است گفتند بگو. گفتم بچههای شما از رانت استفاده میکنند.
وی افزود: آقای هاشمی گفتند پدر شما چکاره است؟ گفتم پدر من در یکی از روستاهای نطنز کشاورز است، گفتند تحصیلاتت چی است؟ گفتم فوق لیسانس حقوق از دانشگاه شهید بهشتی دارم. گفتند محسن فوق لیسانس مهندسی دارد از یک دانشگاه خارجی. آخرین پست تو در دولت چه بوده؟ گفتم مسئول بودجه دفاعی سازمان برنامه و بودجه بودم. گفت حالا محسن هم تحصیلاتش در سطح شما اما سنش چند سال از تو کمتر است الان مدیر صنایع موشکی و صنایع دفاع است. این از رانت استفاده کرده؟ من واقعا شرمنده شدم گفتم در مورد فعالیتهای اقتصادی بچهها چطور؟ گفتم آقای هاشمی شما میفرمایید که بچهها تخلفی ندارند؟ گفتند کسی تا به حال مستند به من چیزی نگفته شما هم اگر مستند از بچههای من توانستی چیزی پیدا کنی میتوانی خود علیهشان اقدام کنی.
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران با بیان اینکه من آن زمان ارتباطی با فرزندان آقای هاشمی نداشتم، گفت: فقط با مهدی یکی دوبار معترضانه برخورد کردم چون مهدی به نیروی هوایی میآمد و پرواز میکرد من هم ارتباط خود را با نیرو هوایی حفظ کرده بودم. مهدی هاشمی با شهید ستاری خیلی رفیق بود، میآمد و پرواز آموزشی میکرد. در نیروی هوای شایعه شده بود که مهدی جای ولیعهد را گرفته است چون قبلاً ولیعهد میآمد و پرواز آموزشی میکرد.
وکیل خانواده مرحوم هاشمی درباره دولت سازندگی و انتقاداتی که آن زمان درباره تجملگرایی و اشرافیگری در دولت هاشیم مطرح میشد، گفت: به هر جهت مملکت نیاز به سازندگی و نیاز به متخصص داشت. متخصص هم با ارزشها بیگانه بود. تخصص با ارزشها سازگاری ندارد. وقتی میخواستیم پتروشیمی، سد، راه بسازیم نیاز به مهندسین داشتیم که اینکاره باشند و به اینها خیلی نمیتوانستیم بگوییم که بیایید و ایثار کنید و بایستی نیازهای مادیشان را تامین میکردیم. سازندگی فرهنگ خاص خودش را دارد یا ما نیاز به سازندگی داریم یا نداریم ما که برای تشکیل حکومت طراحی و نظریهپردازی نکرده بودیم. ما عین نظریه غربی را گرفتیم یک چاشنی اسلام را هم به آن اضافه کردهایم برای توسعه طراحی نکرده بودیم.
وی افزود: 40 سال گذشته است هنوز آقایان نمیدانند توسعه اسلامی یعنی چه؟ هنوز از حوزه چیزی بیرون نیامده که آقا برنامه توسعه ما بایستی چه جور باشد! اصلا اسلام افزایش تولید و تولید انبوه را قبول دارد یا نه؟ کسی نرفت دنبال اینها کاری انجام بدهد. در نتیجه تئوریهای توسعه ما همان تئوریهای غربی است. تئوری غربی هم همان ارزشهای غربی دارد. ما میخواهیم پیشرفت بکنیم یا نکنیم؟ اگر میخواهیم پیشرفت کنیم باید تئوری برای پیشرفتمان داشته باشیم یا از همان تئوریهای غربی استفاده کنیم. تئوری نداریم در نتیجه از همان تئوریهای غربی استفاده میکنیم در نتیجه آن تئوریها فرهنگ خودش را با خود میآورد.
علیزاده طباطبایی در پاسخ به پرسشی درباره علت هجمه اصلاحطلبان به هاشمی بعد از دوم خرداد 76، خاطرنشان کرد: در دولت آقای خاتمی یک فضای بازی ایجاد شد و شورای نگهبان تحت فشار قرار گرفت و یک عده صلاحیتشان تایید شد. اینها کسانی بودند که صلاحیتشان در مجلس 4 و 5 رد شده بود. بعد از رهبری مقام معظم رهبری و ریاست جمهوری آقای هاشمی، چپها تقریباً حذف شدند اما با این حال آقای هاشمی با اعتدال رفتار کرد. مجمع تشخیص مصلحت نظام و مرکز تحقیقات استراتژیک نظام را داد دست چپها و این آقای خوئینیها را گذاشت آنجا. وی هم همه بچههای تسخیر لانه را آنجا جمع کرد. اینها همان اول انقلاب جزو نیروهای تندرو و حزباللهی بودند امثال سعید حجاریان، جلاییپور، عباس عبدی و.... رفتند دانشگاه و درس خواندند و با تئوریهای غرب آشنا شدند و شیفته تئوریهای غربی شدند.
وی افزود: از همان اول اینها با آقای هاشمی مخالف بودند. شورای اول سال 76 تشکیل شد. من رفتم با آقای نوری صحبت کردم و گفتم بیاییم محسن هاشمی را بگذاریم شهردار تهران. محسن سالها در مترو بوده و تجربه دارد و مدیر لایقی هم هست. گفت فکر میکنی رای داشته باشد. گفتم من هستم، فروزش، حسین درودیان، غرضی و... هم هستند، فکر کنم بتوانیم. گفت شما با سعید حجاریان صحبت کنید ببینید سعید موافق است؟ رفتم پیش سعید حجاریان و گفتم اما حجاریان گفت ما هزینه کردیم تا هاشمی را حذف کردیم تو میخواهی دوباره مرده را زنده کنی؟ ذهنیتهایشان این بود.
وکیل خانواده هاشمی درباره شایعات اخیر پیرامون فوت مرحوم هاشمی نیز گفت: حضرت آقا دستور دادند شورای امنیت ملی قضیه را بررسی کند و این را من از محسن شنیدم که ما یک خونی از قبل در آزمایشگاه بوده یا از همان پنبههای خونی که در زمان احیاء آن ها را چک کردند، دیدند میزان اورانیوم در خون ده برابر میزان مجاز است که فاطمه خیلی نگران بود و میگفت در خون من و مادر هم دو برابر میزان مجاز است و درمان این قضیه فقط توسط پزشکان انرژی هستهای امکان پذیر است. من همانجا که از بچههای آقای هاشمی سوال کردم که فکر میکنید کار که باشد؟ گفتند که احتمال دارد کار اسرائیل باشد و نوع مرگ شبیه مرگ یاسر عرفات است اما آقای هاشمی به هر جهت 82 سال سن داشتند و فوقش دو یا سه سال دیگر میماندند ولی هرچه بود آقای هاشمی با عزت رفتند.
علیزاده طباطبایی درباره رابطه مرحوم هاشمی و رهبر معظم انقلاب نیز در پایان تصریح کرد: آقای هاشمی به رهبری میگفت شما حجت ندارید که از من تبعیت کنید. شما باید به اجتهاد خود عمل کنید ولی وقتی شما تصمیم گرفتید، من حجت دارم که از شما تبعیت کنم و مخالفت نمیکنم، ولی این اختلاف نظر را داشتند و قطعا هم یک عده شیطنت کردند و یک عده نقششان این بود که رابطهها را بهم بزنند.