روایت اصفهان با علی خدایی و حسین سناپور

در پی دومین جلسه‌ داستان‌خوانی «روایت اصفهان» که شامگاه چهارشنبه، ۵ اردیبهشت‌ماه در عصارخانه شاهی واقع در میدان نقش‌جهان به‌عنوان یکی از برنامه‌های هفته‌ فرهنگ اصفهان برگزار شد، این شهر تاریخی، میزبان نویسنده، فیلم‌نامه‌نویس و منتقد سینمایی، حسین سناپور بود.

در پی دومین جلسه‌ داستان‌خوانی «روایت اصفهان» که شامگاه چهارشنبه، ۵ اردیبهشت‌ماه در عصارخانه شاهی واقع در میدان نقش‌جهان به‌عنوان یکی از برنامه‌های هفته‌ فرهنگ اصفهان برگزار شد، این شهر تاریخی، میزبان نویسنده، فیلم‌نامه‌نویس و منتقد سینمایی، حسین سناپور بود.
به گزارش ایمنا، این برنامه با میزبانی و اجرای گرم و دل‌نشین علی خدایی، نویسنده‌ سرشناس اصفهانی برگزار شد.
در ابتدای این نشست، پس از مرور اجمالی فعالیت‌های مهمان توسط میزبان، سناپور ضمن ابراز خوشحالی از بازدید مجدد از شهر تاریخی اصفهان و قدردانی از مسببان این جلسه داستان‌خوانی، نسبت به فضای موزه‌ عصارخانه شاهی بابیانی طنز، ابراز توجه کرد و در این خصوص گفت: «عصارخانه، فضای عجیب‌وغریبی دارد که مسلماً برای داستان‌خوانی مناسب است.»
در ابتدای امر، پیش از شروع خوانش پاره‌هایی از رمان «شمایل تاریک کاخ‌ها»، شعرهایی از یکی از مجموعه‌های چهارگانه این هنرمند، به انتخاب علی خدایی توسط شاعر خوانده شد که خالی از لطف نبود. در ادامه توضیحاتی اجمالی در خصوص رمان «شمایل تاریک کاخ‌ها» منتشرشده توسط نشر چشمه در سال ۱۳۸۸ داده شد.
این رمان، داستان دو زوج را روایت می‌کند که روابطی گرم و صمیمی دارند و در فضایی کوچک در خانه یکی از آنان، شب‌ها به بحث و گفت‌وگو می‌نشینند. شخصیت راوی این رمان، «ناصر»، با توجه به گذشته‌ای ماجراجویانه و پرتلاطم، دارای ویژگی‌های روحی خاصی است که در شکل‌گیری مسیر داستان بی‌تأثیر نیست. پس از چندی، این دو زوج داستان تصمیم می‌گیرند برای سفری گردشگری به اصفهان سفر کنند و به این منظور برای کسب اطلاعات درباره اصفهان به مطالعه‌ آثاری ازجمله «الاصفهان» و «سفرنامه‌ شاردن» می‌پردازند.
علی خدایی در این خصوص با ابراز شگفتی پرسید: «برای من بسیار جالب است که بدانم آیا برای نوشتن این رمان، تمامی کتاب‌های نام‌برده را که توسط شخصیت‌هایت خوانده‌شده، خوانده‌ای؟» و سناپور نیز در این خصوص پاسخ داد: «خیر، نخوانده‌ام، اما خاطر دارم برای اطلاع از مسائل تاریخی و همچنین خلق صحنه‌های رمان، مدتی به مطالعه پیرامون شهر اصفهان، در کتابخانه دانشگاه تهران پرداختم.»
نکته‌ای که داستان را از فضای کاملاً واقع‌گرای ابتدای خود خارج می‌کند و اصولاً به‌زعم نویسنده، می‌تواند یک فضای داستانی پرکشش را برای خوانندگان ایجاد کند، تجربیاتی است که راوی با عنوان کابوس، رؤیا و خیال از آن‌ها یاد می‌کند. این تجربیات، درواقع چیزی جز به‌عین دیدن وقایع تاریخی در زمان حاضر توسط راوی نیست. برای تبادر بهتر به ذهن، می‌توان به یکی از صحنه‌های رمان اشاره کرد. زمانی که ناصر به همراه همسرش و زوج همراهشان، جلوی کاخ عالی‌قاپو ایستاده‌اند، ناصر درواقع می‌تواند شاه‌عباس را به چشم ببیند که کنار یکی از ستون‌ها ایستاده است.
از دیگر قسمت‌هایی از تاریخ اصفهان نیز که با این تکنیک، به قلم نویسنده آمده، برای مثال می‌توان به جشن آبپاشان اشاره کرد.
پس از ‌خوانش چندصفحه‌ای از رمان توسط نویسنده، میزبان برنامه، علی خدایی از وی پرسید: «چه شد که اصفهان و دوره‌ تاریخی صفویه را برای به تحریر درآوردن اثر خود انتخاب کردید؟» که سناپور نیز دلیل مدنظر خود را اشاره به اهمیت بسیار صفویه به شکل‌گیری تفکر ایرانی و وضعیت حاضر ایران و اوج تبلور صفویه در شهر اصفهان دانست و از طرفی هم اماکن و ابنیه‌ تاریخی اصفهان را دارای روحی عمیق و قابلیت بسیار برای مانورهای داستان‌نویسی قلمداد کرد.
در طول جلسه، سناپور انتقادی را نیز به ادبیات فعلی کشور، در قیاس آن با ادبیات سایر کشورها مطرح کرد.
وی در این خصوص خاطرنشان کرد: «در بسیاری از نقاط جهان، یکی از راه‌های جذب توریست به شهرها و ایجاد جذابیت‌های گردشگری برای مردم دیگر کشورها، انعکاس زیبایی‌ها و جذابیت‌های یک شهر از دریچه‌ هنر است. این هنر، می‌تواند شامل فیلم، عکس، رمان یا هرگونه‌ دیگری باشد. بااین‌حال، جلب هنرمندان به این کار، نیازمند حمایت از آنان است. فرانسوی‌ها از این فن برای جلب گردشگر بسیار بهره برده‌اند، حتی فیلم‌های جیمز باند که ساخته می‌شود، از بعضی از کشورها پول دریافت می‌کنند تا قسمتی از فیلم خود را در آن کشورها بسازند. چرا ما از این جلوه‌ها غافل شده‌ایم؟»
در ادامه نیز سناپور پیشنهادی را مطرح کرد که ضرورت تحقق آن، مورد تائید خدایی نیز قرار گرفت. پیشنهاد وی، ایجاد یک جایزه برای نویسندگان اقصی نقاط کشور با محوریت به تصویر کشیدن اصفهان در داستان‌هایشان بود. تقریباً شبیه به کاری که در جایزه‌ داستان تهران صورت می‌گیرد.
وی در این خصوص ابراز کرد: «ایجاد چنین جایزه‌ای، پیش از هر چیز باعث تبلور بیشتر اصفهان در ادبیات داستانی می‌شود و همچنین اصفهان، بالذات قابلیت بالایی برای این منظور دارد، چه دلیلی باعث می‌شود جایزه‌ تهران داشته باشیم، اما جایزه‌ اصفهان نداشته باشیم؟»

ارسال نظر