رونمایی از کتاب «بازخوانی عرفانی مبانی هنرهای تجسمی» باحضور نویسنده
خانه گرافیک حوزه هنری استان اصفهان کتاب "بازخوانی عرفانی مبانی هنرهای تجسمی" نوشته رسول کمالی را با حضور این نویسنده رونمایی میکند.
به گزارش ایمنا به نقل از روابط عمومی حوزه هنری استان اصفهان، این کتاب پژوهشی در زمینۀ کمیات و کیفیات بصری در سنت عرفان ایرانی است که انتشارات سورۀ مهر آن را در 448 به چاپ رسانده است.
در مراسم رونمایی این کتاب که در ساعت 19:30 روز دوشنبه 22 خردادماه در خانه هنرمندان اصفهان برگزار میشود، حمید فرهمند، علیرضا ارواحی، علی سجادیه، مجید عقیلی و جمعی دیگر از پژوهشگران و طراحان گرافیک حضور خواهند داشت.
این کتاب را انتشارات حوزۀ هنری(سوره مهر) در خردادماه 1396، در 2500 نسخه و به صورت چهار رنگ منتشر کرده است.
در بخشی از معرفی این کتاب آمده است: جای خالی دریافتهای معنایی و عاطفی در زبان تصویرِ امروز محسوس است و بازخوانی آموزههای تصویری گذشتگان برای پیوستگی و تداوم فرهنگ تصویری هر جامعه یک ضرورت قلمداد میشود. مفاهیم عناصر بصری و کیفیات معنایی آن در سنت هنرهای تجسمی (ایران پس از ورود اسلام) جایگاهی مقدمتر از صورت و شکل و رابطهای ناگسستنی و پیوند خاطری با باورها و الگوهای کهن جامعه گذشتۀ خود داشته است. نگرش درونی و وابسته به این معیارهای سنتی در تفسیر و تجسمِ هنرمند ایرانی، معنای واژۀ «دیدن» را از تعاریف مرسوم تجسمی به تعریفی کیفی و والانمود بدل ساخته و معنای این واژه را تکمیل کرده است.
این کتاب نگاه هنرمند ایرانی را نسبت با هستیشناسی موجود در عرفان ایرانی بررسی میکند و رویکرد مبتنی بر زیست هنرمند سنتی را پیش روی مخاطب قرار میدهد؛ اما آنچه این کتاب را متمایز میکند، تفصیل و دستهبندی مشخص در تعریف عناصر و کیفیات بصری است؛ این دستهبندی اگر چه با رویکرد مألوف در بیشتر کتابهای مبانی هنرهای تجسمی مطابق است، ولی محتوای آن استنتاجی از سنت و عرفان ایرانی است. نمونههای تصویری و نقلشده از کتب عرفانی در متن حاضر و تطابق آن با عناصر و کیفیات بصری حکایت از آگاهی هنرمند ایرانی در عرصۀ شناخت باطنی اجزا و ویژگیهای تصویر دارد: نقطه نمایندۀ وحدانیت، خط نماد عقل کل (طرح آفریش)، اشکال بهمثابۀ پدیدههای کائنات، رنگ تطبیقیافته با نظامهای چندگانۀ هستی و مراتب شهود... و همگی یادآور کثرت در وحدت و کمال در کیهانزایی (تکوین) هستند. در این راستا، تصویر در قسمپذیری صوری خود محدود میماند ولی در معنا، تأویلپذیر میشود.
هر پرداختی به اشکال و مفاهیم سنتی به معنای تقلید از گذشتگان نیست، بلکه میتواند به منزلۀ باززایی امروزین آن باشد و ضمن حفظ هویت فردی و جمعی، خوانش دیگری را مطرح کند. شناخت حسیـ بومی این مبادی سواد بصری برای طراحان جامعۀ ایرانی که گریبانگیر بازیهای بیدلیل اشکال و برخوردهای فرمی در حوزۀ تصویر و نوشتار شدهاند، لازم به نظر میرسد تا بتوانند با شناخت بهتر، امکانات ماهوی بیشتری را بازیابند.