پدیده مترجمی جواد خیابانی؛ مگر مجبور هستید؟!
گفتوگوی انگلیسی جواد خیابانی با سرمربی بولیوی پس از بازی دیشب تدارکاتی میان تیمهای فوتبال ایران و بولیوی سوژه فضای مجازی شده است.
گفتوگوی انگلیسی جواد خیابانی با سرمربی بولیوی پس از بازی دیشب تدارکاتی میان تیمهای فوتبال ایران و بولیوی سوژه فضای مجازی شده است.
«اوج ناهماهنگی مصاحبه بعد از بازی را دیشب در آزادی دیدید. جایی که مربی بولیوی هم احتمالا از انگلیسی حرف زدن آقا جواد تعجب کرده بود. طبیعتا بهتر بود برای آنکه جواد خیابانی هم در شرایط به آن سختی قرار نگیرد، یک مترجم میآوردند.
عادل فردوسیپوری هم که زبان بلد است معمولا ترجیح میدهد با مترجم با مربیان خارجی مصاحبه کند. جواد خیابانی اما بعد از بازی دچار یک شور حماسی شد و خودش رو در رو با سرمربی بولیوی مصاحبه کرد. صداوسیما هم انگار بدش نمیآمد جواد خیابانی را در این شرایط سخت قرار دهد.
حداقل به آرین قاسمی که همیشه زحمت ترجمهها را میکشد، میگفتند. قطعا هم میآمد. از شب گذشته ویدئوی مصاحبه خیابانی با سرمربی بولیوی دست به دست میچرخد و قطعا در این قصه صداوسیما مقصر اول است. ظاهرا اعتبار رسانه ملی حداقل برای خود آنها ارزشی ندارد. جای خندیدن واقعا باید تاسف خورد که چرا هیچکس به فکر نیست. در این قصه تنها نگران کتاب «سه گانه پپ گواردیولا» هستیم که آقا جواد زحمت ترجمه و نوشتنش را کشیده است!»
«از مهمترین نقدهایی که به خیابانی وارد شده ایناست که وقتی تا این اندازه انگلیسی میداند چطور کتابی در مورد «پپ گواردیولا» را نوشته و ترجمه کرده است؛ کتابی که به قیمت ۷۵ هزار تومان به فروش میرسد. نکته جالب اینکه مقدمه آن کتاب را «دکتر علی فتحاللهزاده» نوشتهاست که مدرک دکترایش از باکو حتی در برنامه ۹۰ هم مورد تشکیک قرار گرفت.
البته اگر همین امروز کسی حوصله کند و در مجلات انگلیسی اسم ایرانیان را جستوجو کند، انبوهی از مقالات تراز اول و حتی ISI را از اعضای هیات علمی دانشگاهها پیدا خواهد کرد که به زبان انگلیسی نوشته شدهاند بدون اینکه نویسنده آنها حتی در اندازه جواد خیابانی زبان انگلیسی بداند!
برخی به صداوسیما تاختهاند که چرا اجازه داده این اتفاق رخ بدهد. در برنامههای زنده بسیاری از تصمیمات فیالبداهه است. این اتفاق برای من هم رخ داده و بدون هیچ هماهنگی، مجبور شدم گفتوگوی زنده فابیو کاپلو را ترجمه کنم. قاعدتاً بیننده انتظار دارد موضوعاتی از این دست بر اساس پروتکلی از پیش طراحیشده انجام شوند و کارگردان تصمیم بگیرد اما مجری برنامه در لحظه درخواست کرد!
بیننده، ماجرا را نمیداند و در صورت بروز هر خطایی، نه تنها کارشناس، بلکه کلیت ساختار سازمان صداوسیما را زیر سوال میبرد. میتوان حدس زد که جواد خیابانی در لحظه با خوشدلی ذاتیاش، تصمیم گرفته به داخل استخری بپرد که عمق آن را نمیدانسته است.
البته خیابانی در این عرصه تنها نیست و پیش از او انگلیسی صحبت کردن محمود احمدینژاد هم همه را غافلگیر کرده بود و بسیاری پرسیدند چطور میشود استاد دانشگاه علم و صعنت بود اما ابتداییترین احوالپرسی به زبان انگلیسی را ندانست!
سخنرانی فاجعهبار علیآبادی در اجلاس اوپک هم از آن پلانهای ماندگار تاریخ معاصر است. در این میان چندی پیش رئیسجمهور روحانی هم در گفتگو با کریستین امانپور مجری سیانان نشان داد که برخلاف انتظارها چندان انگلیسی نمیداند و برای بیان یک جمله بسیار ساده گرفتار شد.»
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: «بسیاری از مقامات در ایران مدرک تحصیلی خود را خارج از کشور اخذ کرده اند و سالهاست از منافع آن برخوردارند اما قادر به بیان چند جمله به زبان انگلیسی نیستند. حق ما نیست بدانیم چطور این عزیزان سرکلاس نشستهاند؟ درس را فهمیدهاند و امتحان داده و نمره قبولی گرفتهاند؟
جواد خیابانی وارد معرکهای شد که لزومی نداشت خود را در معرض قضاوت میلیونها ایرانی قراردهد اما اگر نیک بنگریم او تنها نیست و خوش بود گر محک تجربه دیگران هم به میان آید و یک روز بسیاری از صاحبان مدرک از خارج! مجبور شوند میزان تسلطشان به انگلیسی را نشان دهند.»