وقتی پاک نیت پنبه همسرش را برای سریال" پس از باران"می زند
مهوش صبرکن در برنامه چهل تیکه، از خاطرات حضور خود در سریال ماندگار «پس از باران» سخن گفت.
شب گذشته مهوش صبر کن با حضور در برنامه «چهل تیکه» درباره سریال ماندگار «پس از باران» به کارگردانی سعید سلطانی گفت: خاطرات بسیاری از سریال پس از باران دارم. من آن زمان چند وقت بود که کار نمیکردم و فقط دو سریال با گروه تهرانی کار کرده بودم تا اینکه سعید سلطانی کارگردان به آقای پاک نیت گفته بودند که میخواهیم یک سریال بسازیم، خانم شما هم که تئاتری است حضور داشته باشد. چون اولین باری بود که میخواستیم هر دو از تهران خارج شویم پاک نیت همان جا مخالفت کرده بود.
وی افزود: مرحوم خیرآبادی بعد از سریال پدر سالار علاقه خاصی به خانواده ما داشتند. همیشه از پاک نیت میخواست که من را به پروژهها معرفی کند و میگفت کارگردانان که تئاترهای شهرستانها را ندیده اند. اما شعار پاک نیت این بود که هر کسی همسر من را بشناسد خودش انتخاب میکند.
بازیگر پس از باران اظهار کرد: تا اینکه من با پاک نیت قهر کردم چراکه همه میروند سفارش دیگران را برای کار میکنند، اما پاک نیت در دفتر آقای عفیفه تهیه کننده سریال پس از باران پنبه من را زد (خنده). ما هم قهر کردیم تا اینکه خودش کار را خوانده و دیده بود که نقش خوبی است. شروع به منت کشی کرد که فیلمنامه را بخوانم حالا من قبول نمیکردم.
وی افزود: استرس بچهها را داشتم که تنها بمانند با اینکه یکی از پسرهایم دانشجو و دیگری محصل بود. به هرحال با اصرار پاک نیت فیلمنامه را خواندم و از نقش خوشم آمد.
بازیگر سریال یوسف پیامبر گفت: من آن شخصیت را در هیچ فیلم و کتابی ندیده بودم تا اینکه این شخصیت را در یکی از همسایههای خودمان در شیراز پیدا کردم چون این خانم آمار همه را داشت. بی نهایت دخالت میکرد و این برای من تداعی آن نقش شد. البته گریم و لباس سریال پس از باران هم برای افزایش سن من در آن نقش تاثیر گذار بود.
صبر کن توضیح داد: من که فقط دو سریال با تهرانیها کار کرده بودم قرار شد اولین سکانس پس از باران هم با بازی من شروع شود، صحنه فالگیری برای دخترم که بچه دار نمیشد. همین که من در این صحنه حضور پیدا کردم استاد شهیدی فیلمبردار به من گفتند که به نقش نمیخورد! خیلی ناراحت بودم و استرس گرفتم. اما بعد از اینکه سکانس گرفتیم و گفتن خودشِ.
بازیگر سریال نرگس در پاسخ به اینکه اگر ماشین زمان داشته باشیم و سفر کنیم به گذشته، کدام ایستگاه پیدا میشوید گفت: مراسم عروسی مان را دوست دارم دوباره ببینم. مراسم در خانه فرهنگ با بچههای تئاتری بود. حاج مهدی فقیه، مرحوم مجید افشاریان، مهدی فیلی، حسن زارع، حسن شیرازی و... بودند. جالب است بدانید علت ورود من به تئاتر، زهرا سعیدی و همسرشان بودند و حتی عاشق شدن، استخدام، ماندن من در این حوزه هم به سبب خانم سعیدی ، همسرشان و مرحوم مجید افشاریان اتفاق افتاد.
صبر کن درباره اخلاق همسرش گفت: پاک نیت هنوز هم استوار است، اگر شنیده باشد که یک کارگردان اخلاق خوبی با بازیگران ندارد سر آن کار نمیرود. اخلاقیات برای او خیلی مهم است.