«مثل ماه» روایت قصه های سربلندی/ اینجا اشک کسی در نمی آید!
برنامه تلویزیونی «مثل ماه» در شبهای ماه مبارک رمضان از شبکه سه سیما پخش شد و تلاش کرد در هر قسمت روای یک قصه شنیده نشده باشد.
برنامه تلویزیونی «مثل ماه» با اجرای «رسالت بوذری» از ابتدای ماه رمضان هر روز یک ساعت مانده به افطار مهمان خانهها شد تا هر شب قصهای کمتر شنیده و کمتر دیده را برای مخاطبانش روایت کند که هرکدام بدون ایجاد فضای احساسی و یا اشک گرفتن از مخاطب، قصهای از یک سربلندی هستند. سربلندی یک مادر، یک پدر، یک خیر، یک مدافع وطن، یک مدافع حرم و ...
این برنامه که برای دومین سال پیاپی راهی آنتن شبکه سه سیما شده، از لوکیشینی واقع در نمایشگاه بین المللی تدارک دیده میشود. استودیویی که در دل یک سوله بزرگ طراحی شده است.
گروه سازنده برنامه هر روز از حوالی ظهر گرد هم میآیند و کار را شروع میکنند. برای ورود به سوله ابتدا باید از یک در بزرگ کشویی که به صورت اتوماتیک باز میشود، عبور کرده و در ادامه تمهیدات بهداشتی را رعایت کنید. از این مرحله که عبور کردید و وارد شدید، یک استودیوی بزرگ مقابل شماست.
**وقتی مجری با خود مرور میکند!
دکور به حالت نیم دایره طراحی شده که در میانه آن یک پلکان دوطرفه گرد تعبیه شده است. پلهها از میانه راه توسط یک پرده از هم جدا میشوند. یک سمت به مجری اختصاص دارد. چند دوربین اینجا قرار دارند و تقریبا عوامل ترددی ندارند. رسالت بوذری «مجری برنامه» که مدتی است آمده و گریم شده، آنجا میایستد، چیزهایی را با خود مرور میکند.
اما سمت دیگر دکور فضا کاملا متفاوت است. عوامل در رفت و آمد هستند، نور، صدا، دوربین و ... همه چک میشوند. عوامل در رفت و آمد هستند. مهمانان برنامه دو مرد با لباسهای نظامی هستند. هنوز چیزی درباره موضوع برنامه مشخص نیست.
منشی صحنه اعلام سکوت میکند. همه سر جای خود قرار میگیرند. نور استودیو کم میشود. بوذری بالای پلهها ایستاده، در همان نور و در میان مه مصنوعی مختصری که از پای پلهها بیرون میزند، دعای عظم البلاء را میخواند و آرام از پلهها پایین میآید. بعد از پایان دعا به مردم سلام میدهد. بلافاصله تیتراژ روانه آنتن میشود. بعد از آن دوباره دوربین روی صورت مجری میرود. او روایتی از حج رفتن امام صادق (ع) و یارانش روایت میکند. موضوع روایت درباره توجه مسلمانان به حوایج یکدیگر است. دوباره آنتن گرفته میشود و یک گزارش مردمی درباره مسجد جمکران پخش میشود.
**روایت شیرمردیهایی از دل «خلیج فارس»
وقتی دوربین برمی گردد، این بار مجری سخنانی درباره خلیج فارس به مخاطبانش میگوید و از پلهها بالا میرود، از پرده عبور میکند و به این سمت استودیو که فضای بزرگتری به خود اختصاص داده، پا میگذارد.
این بخش از استودیو به مهمانان اختصاص دارد. ۳ صندلی با روکشی از چرم مشکی وسط دکور قرار دارند و آن دو فرد که لباس نظامی بر تن داشتند، آنجا نشسته اند. امروز روز خلیج فارس است و مهمانان دلاورمردانی از نیروی دریایی سپاه هستند. گفتگو شکل میگیرد و در پشت آنها دیوار دکور به دلخواه کارگردان مزین به تصاویر مرتبط با موضوع برنامه میشود.
«جعفر زنگویی» و «سامان اسدی» از تکاوران نیروی دریایی سپاه هستند که هر یک در دو برهه حساس از روزهای این سرزمین در این نقطه و در مأموریتهایی حضور داشتند که هر یک به نوعی برای کشورمان افتخارآفرین بوده است.
«جعفر زنگویی» در ابتدا از اتفاقی میگوید که در عصر روز ۲۲ دیماه سال ۹۴ رخ داد و طی آن دو شناور نیروی دریایی ایران به سمت آبهای ایران آمدند، وی در خصوص این واقعه اینچنین توضیح داد: به محض اینکه شناورها توقیف شدند به ناو هواپیمابر آمریکایی اطلاع دادند که ما گیر افتادیم، ناو آمریکایی ترومن که ۵۷۵۰ نفر نیرو داشت و یک ناو فرانسوی فورا به سمت ما آمده و آرایش جنگی گرفتند و ترومن شروع کرد به پرواز جنگندهها، نیروی دریایی سپاه هم به حالت آمادهباش محض درآمده بود.
**پاسخ ما بدون فوت وقت است
وی ادامه میدهد: همان زمان به آنها پیام دادیم هرگونه حرکت تحریکآمیزی انجام دهید پاسخ ما بدون فوت وقت است، منتظر باشید تا ما با رده بالاتر هماهنگ کنیم هر چه دستور دهند اجرا میکنیم، ما خودمان قانون رفتار با اسرای جنگی را میدانیم و با قوانین حقوق بینالملل نیز آشنایی داریم، در این فاصله ما ضمن مصاحبه، اسنادشان را بازبینی کردیم و متوجه شدیم که اشتباه آمدند، میخواستند از پایگاهی در کویت به جزیره عربی رفته و در بحرین در رزمایش دریایی شرکت کنند، آنها اصلا متوجه نبودند و با جغرافیای منطقه آشنایی نداشتند و بابت این اشتباه عذرخواهی کردند.
زنگویی از نیروهای مؤثر در این ماجرا همچنین یادآور شد: ناو مجهز با موشک ابتدا خیلی بیتابی میکرد، اما پس از تذکرات ما تمام جنگندهها را روی عرشه نشاند و منطقه پاک شد، اما هرازگاهی تماس میگرفتند و پاسخ میخواستند، اما میدانستند که منطقه تحت کنترل ماست، فقط آنها میگفتند که ما در آبهای بینالمللی گم شدیم، در صورتی که در آبهای سرزمینی بودند، هواپیمابر فرانسوی هم منتظر بود، وقتی دیدیم واقعا اشتباه آمدند، ما به رزمناو پیام دادیم که میخواهیم افراد را آزاد کنیم و بعد از ۱۴ ساعت افراد آزاد شدند.
**با اسیر کن مدارا...
گفتگو حسابی گرم شده. او با اشاره به اینکه جالب است که تمامی این اتفاقات در روزی افتاد که اوباما ادعا کرده بود ارتش ما در اوج قدرت است و تا به حال هیچ کشوری نتوانسته نیروهای ما را به اسارت درآورد، اظهار کرد: در فیلمهای این واقعه میبینید که فردی گریه میکرد، مستندات آن هست اینها بر اثر تبلیغاتی که شده بود دید دیگری نسبت به ما داشتند، اما زمانی که آمدند و دیدند خودشان بعدا اذعان کردند که رفتار ایرانیان رؤیایی بود و اینکه هرگز مهماننوازی ایرانیان را فراموش نمیکنیم، چراکه از مبانی دین و در قانون ماست که با اسیر جنگی باید با مداوا رفتار کرد، در واقع در این واقعه اقتدار همراه با رأفت صورت گرفت و ما بار دیگر اقتدار خود را به رخ دشمن کشیدیم.
«سامان اسدی» دیگر میهمان برنامه «مثل ماه» از واقعه دیگری میگوید که در روز ۲۸ تیرماه سال ۱۳۹۸ اتفاق افتاد و توضیح داد: خلیج فارس از استراتژیکترین آبهای دنیاست و یکی از دلائلش وجود نفت است، بوی نفت مستکبران دنیا را به اینجا کشانده لذا حفظ این دریا واقعا مسؤلیت ما را سنگین کرده است، روزانه ۱۰۰ فروند کشتی اعم از تجاری و نفتکش یا از تنگه هرمز داخل میشوند یا از تنگه خارج میشوند و کنترل این همه کشتی خیلی سخت است، اما خدا را شاکریم که به لطفش توانستیم تا به حال از این مهم سربلند برآئیم.
اسدی با اشاره به اینکه پس از تذکر رادیویی انگلیسیها کار عاقلانهای کردند و بالگرد را به عرشه ناو برگرداندند، تصریح کرد:، چون آرایش ما را دیده بودند مجبور به عقبنشینی شدند، چون اراده قطعی جمهوری اسلامی ایران این بود که کشتی باید توقیف شود، شناور هم از محدوده فاصله گرفت و، چون توان مقابله نداشت از ناوشکن آمریکایی کمک گرفت و آنها هم، چون میدانستند دست برتر ما هستیم هیچ کدام وارد عمل نشدند و فاصله را رعایت کردند، اما نفتکش سرعتش را به حداکثر رساند و مسیرش را به سمت آبهای کشورهای همسایه منحرف کرد.
وی در پایان توضیح داد: در این زمان با کمک بالگرد نیروی دریایی از تکنیک فرود سریع استفاده کردیم و وارد عرشه نفتکش شدیم، آنها گارد مسلح در نفتکش نداشتند، اما ما تدابیر لازم برای مقابله را دیده بودیم، کشتی به صورت اتوماتیک به سمت حرکت به کشورهای همسایه تنظیم شده بود، اما یکی از نیروهای ویژه تغییر مسیر ایجاد کرد و کشتی را به سمت ایران هدایت کرد، پس از آن کاپیتان وقتی دید با نیروی حرفهای روبروست، سکان را در اختیار گرفت، مهم این است که در آن روز چه خفتی نصیب آنها شد، مهم این بود که اراده کشتی انگلیسی را برای اسکورت نفتکش شکستیم، پس از این پیروزی پرچم انگلیس از دکل کشتی پائین آمد و پرچم مقدس ایران را بر فراز کشتی به اهتزاز درآوردیم.
مخاطبان به چه قیمتی پای برنامه مثل ماه مینشینند؟
در خلال گفت و گوی مجری با مهمان ها، فرصتی دست داد تا با هادی آشتیانی تهیه کننده برنامه مثل ماه هم گفت وگویی داشته باشیم. او در خصوص جنس و شعار این برنامه اظهار کرد: پرداختن به داستانهای مردمی از جنس مردم یا به عنوان «یکی از میان ما» شعار این برنامه است. یکی از میان ما قصهای را تعریف میکند و درسها و آموزههایی از آن اتفاق را برای مردم رقم میزند تا آشنا و آگاه بشوند و آن اتفاق را ببینند که چه مسائلی برای آن فرد رخ داده تا بتوانند آنها را در زندگی شخصیشان به کار بگیرند. در مثل ماه به دنبال تلخیها و شیرینیها و اتفاقات نادر و ناگهانی رفته و جستوجو میکند. برای گرینش موارد قابل طرح در این برنامه قریب هفت ماه تیم سوژهیابی ما کار میکنند تا بتوانند این مهمانها را از سراسر ایران و کشورهای اطراف حتی دعوت بکنند تا به این برنامه بیایند و قصه زندگی خودشان را برای مردم تعریف کنند.
آشتیانی در خصوص مهمانهای خارجی برنامه مثل ماه گفت: حادثه تروریستی دانشگاه کابل و پیام یک پدر افغانستانی خطاب به فرزندش که در جریان حمله به دانشگاه کابل کشته شده بود، بسیار در فضای مجازی و واقعی بازتاب داده شد و دیالوگ «جان پدر کجاستی؟» سوژه رسانهها گردید؛ لذا امسال تصمیم گرفتیم با دعوت از این پدر، مخاطبان را بیشتر با قصه جدایی و اندوه تلخ این خانواده آشنا کنیم.
**از مخاطب اشک نمیگیریم
وی یادآور شد که گریاندن و گریه گرفتن از مخاطب هرگز جزو اهداف ما در این برنامه نبوده است، اما گاهی اوقات به دلیل غمناک بودن اتفاقات زندگی مهمان برنامه و سرنوشت او، مجبور هستیم تا به بعد احساسی ماجرا توجه بیشتری داشته باشیم. اما در نهایت در تلاشیم تا سوژههایی را به برنامه بیاوریم که مردم را در زمان افطار به آرامش برسانند، حالشان خوب بشود و فضای معنوی و روحانی داشته باشند و سرشان را به سمت آسمان بلند کند، آماده بشوند برای افطار کردن در ضیافت الهی و بر سر سفره آسمانی الهی که به واسطه ماه مبارک رمضان گسترده شده است.
راهاندازی پویش کمک به زندانیان جرائم غیر عمد شاید کار تازه و ایده بدیعی در برنامه مثل ماه نباشد، اما دعوت از زندانی که خود در روزگاری از کارآفرینان و تولیدکنندگان کشور بوده است و اکنون به دلیل اعتماد نا به جا در چنگال سلولهای زندان اسیر شده است، مردم را برای پیوستن به این پویش بیشتر ترغیب نماید تا این افراد آبرودار به آغوش خانواده بازگردند.
**اینجا «ماه عسل» تکرار میشود؟
آشتیانی درباره مقایسه مثل ماه با ماه عسل اظهار کرد: آن ویژگی خاصی که برنامه ماه عسل را به «ماه عسل» تبدیل کرد تداوم و ادامهدار بودن آن برنامه بود. در واقع استمرار ماه عسل به آن کمک کرد تا به محبوبیت برسد و به یکی از برنامههای محبوب در میان برنامههای صدا و سیما تبدیل شد. ما دنبال این نیستیم که همان راهی را برویم که ماه عسل رفته بلکه به دنبال راههای تازه و نو هستیم. به دنبال اینکه که برنامه متفاوت و نوآورانهای را اجرا کنیم.
مثل ماه را میتوان جایگزین برنامه ماه عسل با اجرای احسان علیخانی که در سالیان گذشته تماشاگران زیادی را پای تلویزیون مینشاند، دانست. هرچند هر دو برنامه با ماهیت همسان و محوریت متشابه با یکدیگر دارند، اما از نظر عملکرد و اجرا و تولید بسیار متفاوت هستند رویکردی که ممکن است مانع کلیشه سازی و تقلید آشکار مجری برنامه از برنامه ماه عسل باشد و اکثریت سوژهها بیانگر داستانهای تراژدیک و فداکارانه سرنوشت خویش هستند برنامهای که تا کنون توانسته با این راهبرد بینندگان زیادی را به خود جذب کند و دستاورد مثمر ثمر را داشته باشد.
همین موضوعات را از رسالت بوذری میپرسیم که حالا پس از پایان گفتگو با مهمانان و پخش تیتراژ پایانی برای دقایقی برای گفتگو زمان میگذارد. مجری برنامه مثل ماه درباره شاخصه بارز برنامههای مناسبتی گفت: پخش یک برنامه در ماه مبارک رمضان امتیازی ویژه و مثبت برای آن برنامه است و اتمسفر ماه رمضان و ساختار مثل ماه حکایت از توانایی این برنامه برای تبدیل به یک برند را دارد چراکه اکثر ویژهبرنامههای ماه رمضان با رویکردهای خلاقانه و بدیع در ذهنها ماندگار شده است.
**ادب محور گفتگو است
بوذری ادامه داد: سوژههای مثل ماه برای آمدن به روی صحنه در ابتدا باید از فیلتر تطابق با نیاز روز جامعه عبور کنند و اینکه آیا این سوژه استعداد مطرح شدن در رسانه ملی را دارد یا خیر.
وی ادب را یکی از ویژگی اجرای خود در برنامه مثل ماه دانست و افزود: هتاکی و پردهدری در اجرای برنامههای مناسبتی موضوعی به شدت ناپسند است و من به عنوان یک مجری، ادب را همیشه محور گفتگو قرار دادم و در مثل ماه تلاش بر این بوده است که با الهامگیری از ادبیات مهمان و استفاده از آن در طول گفتگو، فضایی صمیمی و به دور از تکلف فراهم شود.
بهعنوان کلام آخر باید گفت مثل ماه با بهرهگیری از مجری معارفی و مسلط به موضوعات در کنار سوژههای کمتر کار شده در رسانه ملی برای ماندگاری و استمرار در کنداکتور ویژه برنامههای ماه رمضان سالهای آینده حرفی برای گفتن دارد و با به جا آوردن دقیق و مطلوب رسالت کاری خود، میتواند بهترین جایگزین برای ماه عسل باشد و جذابیتهای بصری و شنیداری مطلوبی را به مخاطبان عرضه نماید.
البته مثل ماه باید به خاطر داشته باشد که فاصله گرفتن از نوآوری و بی توجهی به ذائقه مخاطب میتواند زنگ خطر الحاق این برنامه به سایر برنامههای تکراری و فاقد جذابیت را به صدا درآورد.