مائده طهماسبی: گاهی این سیگار کشیدن در زخم کاری لازم است
مائده طهماسبی از بازی در سریال «زخم کاری» به کارگردانی محمدحسین مهدویان و انتقادها به این مجموعه میگوید
در هفتههای گذشته انتقادات زیادی به نمایش فراوان استعمال سیگار در مجموعه «زخم کاری» که با ردهبندی سنی ۱۵+ پخش میشود، شده است. در این گفتوگو طهماسبی، بازیگر این سریال به این انتقادات هم پاسخ داده است.
چه چیزی در سریال «زخمِ کاری» توجهتان را جلب کرد که بازی در آن را پذیرفتید؟
رمان این سریال را خوانده بودم و آقای محمود حسینیزاد نویسنده کتاب از دوستان من هستند. شخصیتی که نقشش را بازی کردم در رمان ایشان خیلی پررنگ نیست چون رمان کوتاه است. آقای مهدویان قبل از این که فیلم نامه را به من بدهند، راجع به شخصیت «سودابه» با من صحبت کردند و فکر کردم او میان آشفتگی خانوادگی شخصیت جذابی است، بعدا که فیلم نامه به دستم رسید متوجه شدم در فیلم نامه هم خیلی پررنگ نیست و چیز زیادی از او نمیبینیم. پس از صحبتی که با آقای مهدویان داشتم، رابطهاش را با «ناصر» پررنگ کردم تا میان او و «سودابه» رابطهای عاشقانه مانند مادر و فرزند به وجود بیاید و این شخصیت با انتهایی که برایش در نظر گرفته شده، در او شکل بگیرد. وقتی شروع به کار کردم به نظرم با این که حضورش کم رنگ است اما رابطهاش با ناصر و خانواده مقداری پررنگتر بود و برایم جالب شد.
به نظرتان سریال به خوبی توانسته رمان را به تصویر بکشد؟
بله، سریال کاملتر است. معمولا کتابها مفصلتر از فیلم یا سریالی هستند که ساخته میشود اما در این مورد به خصوص، برعکس است چون رمان به دلایلی در زمان چاپ ممیزی و ۱۲۰ صفحه شد. وقتی سازندگان سریال اجازه ساخت آن را از ناشر کتاب گرفتند و شروع به ساخت سریال کردند، مجبور شدند شخصیتها را باز کنند، بپرورانند و فضاسازی کنند که اینها در رمان نیست.
عدهای از مخاطبان از سیگار کشیدن فراوان در «زخمِ کاری» انتقاد کردند و معتقدند بدآموزی دارد، نظر شما چیست؟
گاهی این سیگار کشیدن لازم است. وقتی شخصیت عصبی و سیگاری است، نمیتوانی سیگار را نشان ندهی و بگویی بدآموزی دارد! جالب است که در این جا کارهایمان یک بام و دو هواست. سریال «میخواهم زنده بمانم» در قسمت دوم شخصیتی بسیار عالی داشت که در یک سکانس حضور داشت و من نقش او را بازی کردم. این زن قلیان میکشد و کمی هم لاتمنش است، دیدم نقش چقدر زیباست، یک زن سالار و نازنین، خارج از نقشهای مادر، خاله و عمه که به ما میدهند. یک روز کامل رفتیم سر کار و شهرام شاهحسینی با این زن سکانس زیبایی گرفت. من نه سیگاری هستم و نه قلیان میکشم اما نقش را خیلی دوست داشتم. سکانس مربوط به این شخصیت حدود یک دقیقه و نیم بود و تبدیل به ۳۰ ثانیه شد، چون تمام پلانهای قلیان را حذف کردند! فکر میکنم چون من زن بودم، این کار را کردند. اگر عصبیت شخصیت را با این اندازه سیگار کشیدن نشان ندهند، مخاطب باور نمیکند. مثلا چه بکند؟ چای بخورد یا بنشیند ناخنش را بجود؟ سیگاری که دود میشود، عصبیت و التهاب کار را میرساند، فضاسازی است، به همین دلیل جواب میدهد. اتفاقا این حجم زیاد سیگار کشیدن خوب است چون وقتی تو که سیگاری هستی، روبهروی تلویزیون نشستی و
شخصیتی را میبینی که مدام سیگار میکشد، حالت از این حجم سیگار به هم میخورد