چهلستون و دیوارنگاره‌هایش

چهلستون، یکی از معروف‌ترین نمونه‌های باغ-کاخ‌های ایرانی است که از جنبه‌های مختلف حائز اهمیت است. از جنبه روحیات و مفاهیم باغ ایرانی گرفته و نوع معماری‌اش تا شماری از بزرگترین نقاشی‌های تاریخی که بر دیوارهای کاخی در جهان نقش بسته است.

احمدرضا جلوه نژاد/اصفهان امروز: ایرانیان از بیش از 2هزار و 500 سال پیش، به ایجاد باغ-کاخ‌هایی پردرخت با آبنماهای متقاطع و گونه‌های متنوع گل‌های این اقلیم همت گماشتند. باغ ایرانی ازاین‌رو نشانه ای است از نخستین دستاوردهای بشری در به تصویر کردن آرمان بهشت برین؛ با جوی‌های روان متقاطع و درختان سایه‌گستر. چهلستون نیز اینگونه پا گرفت، مملو از نمادهای خیال‌انگیز آن جهانی. چه در بازی آب و نور و سایه و چه در رنگ‌های پرتلالوی ویژه نقاشی‌هایی که تصاویری دیگرگون از دنیای واقع را تداعی‌گر است.

باغ کاخ 52 هزار مترمربعی چهلستون، با پیشینه‌ای 400 ساله گفته‌های بسیاری از تاریخ و فرهنگ، هنر و معماری ایران دارد که برخی از این روایت ها بر دیوارهای آن نقش بسته است. کاخ-باغی که در اوج دوره ای است که اصفهان نقش پیونددهنده دیپلماتیک شرق و غرب جهان را به عهده گرفته بود. چهلستون بر این مبنا داستانی است از آمدوشد دوستانه و پرثمر انبوه گروه‌هایی از ملل مختلف که برای آرامش، صلح و دوستی و تجارت در این باغ مصفا گرد می‌آمدند. پس به چهلستون خوش‌آمدید.

کاخ چهلستون اصفهان در سال 1009 قمری (1600 میلادی) به دستور شاه‌عباس کبیر پی نهاده شد، دو سال پس‌ازآنکه اصفهان را به پایتختی ایران برگزید. بااین‌حال تکمیل این کاخ تا 47 سال بعد (1647) طول کشید. درواقع تبدیل آن از یک کوشک دیوانی حکومت به کاخی مجلل در زمان نواده‌اش، شاه‌عباس دوم صورت گرفت و این آغاز دوره‌ای بود که آمدوشدها و پذیرایی‌های باشکوه از هیئت‌های تجاری و سیاسی از غرب و شرق عالم در این کاخ فراوان بود.

شاه‌عباس دوم در تزیین این کاخ بسیار کوشید اما پس از او در 1706 میلادی براثر افتادن یکی از چلچراغ‌ها بر پرده‌های نفیس، کاخ دچار آتش‌سوزی بزرگی شد و بسیاری از آثار آن از میان رفت. شاه سلطان حسین صفوی، پادشاه وقت که نظاره‌گر ماجرا بود، دستور داد اجازه دهند کاخ در آتش بسوزد تا که شاید دفع بلا شود. او بلافاصله بخش‌های آسیب‌دیده را به شیوه‌های نزدیک به قبل از آن، بازسازی کرد. این کاخ امروزه در زمره میراث بشری به ثبت رسیده است.

بر دیوارهای بخش‌های مختلف کاخ چهلستون نگاره‌های فراوانی دیده می‌شود که مهمترینشان شش دیوارنگاره عظیمی است که در تالار اصلی وجود دارد؛ این دیوارنگاره‌ها از دوره صفویه تا قاجاریه در این تالار نقش شده‌اند.

شاید از جالب‌ترین این دیوارنگاره‌ها، دیوارنگاره جنگ چالدران باشد از این حیث که در جای دیگری از جهان مرسوم نیست که در یک کاخ سلطنتی، شکست پادشاه به دیوار تصویر شود اما در چهلستون چنین شده است. شکست تلخ شاه اسماعیل در برابر سلطان سلیم عثمانی که در این دیوارنگاره با ریش انبوه و نشسته بر اسب سفید با پیراهن قرمز ترسیم‌شده است. این نگاره دیواری 80 سال بعد از سرنگونی آخرین پادشاه صفوی و نزدیک به 150 سال از ساخت این کاخ، توسط صادق خان از نقاشان اواخر زندیه و اوایل دوره قاجار کشیده شد. شاید این تصویر طعنه‌ای باشد به پایان اقتدار صفویه که هنوز در فرهنگ مردم به‌عنوان یک دوره طلایی و نیز الگویی قابل قیاس از یک دوره رویایی، چندان خوشایند حکومت‌های بعدی نبود. این نقاشی از شکست کمرشکن شاه اسماعیل صفوی از سبک صفوی تا حدودی به سبک نقاشی‌های اروپایی تمایل یافته است.

شاه اسماعیل صفوی، شمشیر به دست و نشسته بر اسب سپید در میانه تصویر، همراه با یکایک سپاهیانش، ازجمله مردان کهنسال وفادار به او که در این دیوارنگاره نیز به چشم می‌آیند، رشادت‌های بسیار کرد و به‌رغم پیشروی‌های آغازینش که در بخش‌های نزدیک به شاه اسماعیل در تصویر دیده می‌شود، توپ و سلاح‌های گرم عثمانی‌ها ورق را برگرداند، آنچه سپاه اسماعیل از آن بهره‌ای نداشت. تقریباً تمامی لشکریان شاه اسماعیل، حدود 25 هزار سپاهی در این نبرد کشته شدند. بااین‌حال تلفات شدیدی هم که به عثمانی‌ها وارد آمده بود، اندک زمانی پس از نبرد، آنان را به عقبگرد از منطقه واداشت، بااین‌وجود مناطق کردنشین امروزی در ترکیه، عراق و سوریه که سرحدات سرزمین‌های ایرانی از نظر تاریخی به شمار می‌رفتند، از ایران جدا شد. جنگ چالدران در 1514 میلادی برای نخستین بار صفویه را برای بسط همکاری‌ها با غرب به اندیشه واداشت. گویند در پی این شکست، دیگر لبخندی بر لبان شاه اسماعیل در 10 سال پایانی حکومتش ننشست.

اما از تصاویر برجای‌مانده عهد صفوی بر این کاخ می‌توان به جنگ شاه اسماعیل با شیبک خان اشاره کرد که شاید اثری از رضا عباسی باشد. زمانی شاه اسماعیل، سلسله صفوی را در 1501 در تبریز پایه گذاشت و در بسط آن به سراسر ایران کوشید که تنها 14 ساله بود. وی نخستین کسی است که پس از فتح ایران به دست اعراب مسلمان، یعنی پس از حدود 850 سال، دیگربار به حکومتی شکل داد که تقریباً به‌طور یکپارچه سراسر سرزمین‌های ایرانی را در برمی‌گرفت. اگرچه پس از حمله اعراب فرهنگ ایرانی همچنان به قوت باقی‌مانده بود و حکومت‌های مستقل ایرانی نیز بیش و کم بر بخش‌هایی از سرزمین‌های ایرانی حکمرانی داشتند.

جنگ میان شاه اسماعیل جوان و شیبک خان ازبک در 1510 در طاهرآباد مرو رخ داد، جایی که شاه اسماعیل اینک 23 ساله، با عقب راندن ازبک‌ها به پشت رود جیحون، مرزهای شمال شرقی ایران باستان را دیگربار احیا کرد. اینگونه بود که ممالک محروسه ایران با پرچمی واحد پس از قرن‌ها متحد شد.

صحنه میزبانی باشکوه شاه‌عباس از محمدولی خان نیز حائز اهمیت است چراکه بهترین تصویری است که از شاه‌عباس کبیر برجای‌مانده و او را در استقبالی تاریخی از یک متحد منطقه‌ای، محمدولی خان ازبک، سلطان بخارا و ترکستان که در پی یک کشمکش داخلی از برادرزاده‌اش شکست خورد و به ایران گریخت، نشان می‌دهد. از وی استقبالی تاریخی به عمل آمد و شاه تا 20 کیلومتری شهر حوالی دولت‌آباد به استقبال وی بیرون آمد، با تشریفاتی بسیار و جشن‌ها و بزم‌های متعدد در یک ماهی که خان ازبک در اصفهان میهمان شاه‌عباس بود. محمدولی خان نخواست کمک چندانی از شاه‌عباس بگیرد، به ترکستان برگشت، دیگربار بر رقبا غلبه کرد و با خشونت آنان را از دم تیغ گذراند اما سال بعد در کودتایی دیگر، کشته شد. روایت بزم مربوط به 1020/ 1611 است و شاه‌عباس اینجا در چهل‌سالگی و اوج قدرت خود بوده است. این تصویر احتمالاً در زمان شاه‌عباس دوم بر این تالار نقش بسته است.

از دیگر دیوارنگاره‌های عظیم، جنگ کرنال است که نادرشاه را در این فتح الفتوح هندوستان با تبرزینی در دست‌نشان می‌دهد. تصویر در زمان نادر ترسیم‌شده و در زمان قاجاریه مرمت‌شده است؛ زمانی که واژه مرمت چندان در فرهنگ جهانی شناخته‌ نشده بود.

ارسال نظر

اخرین اخبار
پربیننده‌ترین اخبار