نسل نو فراملی فکر میکند و به هنر جهانی میاندیشد
دوازده اثر از دورههای مختلف کاری هفت هنرمند روی دیوار گالری سهراب رفته است؛ با ردّپاهایی برجسته از طبیعت و منظره پردازی که نورپردازی ویژه نمایشگاه، تلالویی دیگر به آنها داده است. مرتضی اسدی، وحید چمانی، پانته آ رحمانی، امیرحسین زنجانی، شبنم شعبانی، مهرداد محب علی و ساسان نصیری؛ هفت هنرمندی هستند که آثارشان تا ۱۵ اسفند در نمایشگاه «پلتفرم»(Platform) روی دیوار گالری سهراب رفته است.
به گزارش رویداد ایران و به نقل از خبرآنلاین،پلتفرم، معانی و دلالتهای مختلفی دارد: سکو، برنامه، چارچوب و ... اما این نمایشگاه نگاهش به آینده است. هنرمندانی در این نمایشگاه حضور دارند که گامهای بلندی برداشتهاند و برخی نیز در نقطه برداشتن این گام هستند. در این نمایشگاه مراد از واژه پلتفرم، سکو است و نقطه عزیمت عنوان این نمایشگاه با توجه به دغدغههای مدیران در حوزه تبلیغات؛ وام گرفته از عرصه برندینگ است؛ چرا که «برنامه جامع برندینگ» را پلتفرم مینامند و پلتفرم نوعی سکوی پرتاب است.
علی خسروی، محمد یوسف نیلی، احمد وکیلی، حبیب توحیدی، مرتضی اسدی، کوروش قاضی مراد، رضا حسینی، فیروزه بختیاری، محتشم مهدوی، مهناز پسیخانی، جاوید رمضانی، پرویز جاهد و ...هنرمندانی هستند که در روز افتتاحیه در بین بازدیدکنندگان دیده میشدند.
رمضانی: در این آثار شاهد دو گونه خیال ورزی هستیم
جاوید رمضانی منتقد، پژوهشگر و کارشناس مرمت آثار هنری درباره فلسفه برپایی نمایشگاههای گروهی و ضروریات محتوایی و اجتماعی آنها گفت: «نمایشگاه گروهی طبیعتاً یک ارزیابی فضاسازی است که گالری نسبت به سوگیری خودش در حوزه تجسمی معاصر انجام میدهد؛ حال چه رویکرد اقتصادی داشته باشد و چه رویکرد زیبایی شناسانه. شاید هم هر دو را با هم در یک مقامی ارائه دهد. موقعیت گفتگوی مکانی و زمانی یک جامعه معمولاً در حال تغییر است؛ طبیعتاً یک گالری یا یک هنرگردان به خوبی میتواند این را تشخیص دهد که جامعه به چه چیزی نیاز دارد.»
این کارشناس مرمت آثار هنری درباره نمایشگاه پلتفرم و تمرکز این نمایشگاه بر طبیعت پردازی و منظره سازی اضافه کرد: «آنچه که من در این نمایشگاه خیلی مشهود میبینم، مساله تکیه و تمرکز بر طبیعت و نگاه به طبیعت است و این تمرکز بر روی یک رابطه، ایجاد گفتگو با نظام بین الاذهانی است؛ یعنی هنرگردان نگاه میکند که جامعه ما در چه موقعیت روحی و فکری قرار دارد و چه چیزهایی را دارد از دست میدهد. ما نیاز به گفتگو داریم و این گفتگو تلطیف و آرامش میخواهد. این که ما دارای زبان واحد بشویم طبیعتاً ریشهاش از برگشت به طبیعت و انتخاب طبیعت و یا طبیعت خیال ورزانه میآید. زبان و ادبیات ما با خیال پردازی سامان گرفته و گسترش پیدا کرده و خانه وجود ما از زبان طبیعت گسترش پیدا میکند. در تمدن ایرانی، طبیعت و به طور کلی مقدس بودن عناصر طبیعی، ریشهای عمیق دارد. در تاریخ هنر ما توجه مستقیم به طبیعت و عین به عین کردن آن، جایگاهی نداشته و ما از قرن هشتم تا امروز تقریباً ژانری به اسم منظره سازی نداشتهایم و قبلتر هم همین طور؛ چون ما به روایت تکیه میکنیم؛ اما امروز روایت فرم بیرونی پیدا کرده و تبدیل شده به گفتگوی عمیقتری که تنها یک
داستان نیست؛ بلکه یک رابطه است، یک گفتگو و خرده روایتهایی که مرتب بین هنرمند و آن هنرگردان نمایشگاه و جامعه مخاطب رخ میدهد. چرخش این ارتباط و موضوعی کار کردن در بین هنرمندان در یک حوزه که مثلاً کار طبیعت گرا ارائه بدهند، خودش یک رابطه جدی بین نقاط تحلیل کنش اجتماعی است. از یک سمت این رابطه با کسانی که مخاطب هنر هستند و هنر را درگیر میکنند یک نقطه درخشان است و آنها هم با این طبیعت ارتباط جدی برقرار میکنند و این ارتباط ناشی از نیازی است که در درون است. پس ما یک هنرگردان داریم که این را احساس میکند و از جامعه پالس را دریافت میکند و منتقل میکند به هنرمند، هنرمند آن را با ناخودآگاهش منطبق میکند و در یک حلقه کاری قرار میگیرد و محصول این داستان، ایجاد یک تجریه زیبایی شناسانه و یک نیاز است.»
این منتقد درباره آثار ارائه شده در نمایشگاه پلتفرم گفت: «در بین هنرمندان این نمایشگاه، برای مثال ساسان نصیری آثار بسیار درخشانی ارائه کرده است. یک جهان جاریِ ساده به ما نشان میدهد با دو تک درخت و یک خانه، و این سادگی بر جان مینشیند. یا توجه به خیال پردازی مهیبی که در کارهای مرتضی اسدی وجود دارد برایم بسیار جذاب است. پس ما در بین این آثار، دو گونه خیال ورزی داریم؛ یکی که در حوزه کاملاً سابژکتیو قرار میگیرد و خیال ورزیای که از حوزه آبژکتیو عزیمت میکند، و ما این دو ژانر را در این نمایشگاه میبینیم و هر دو ژانر به هر حال فضای معاصر را غنی میکند. در یک نقطه هم یک نگاه انتقادی انسانی مهیب و متفاوت از نمایشگاه در کار وحید چمانی دیده میشود. چمانی این ژانر را با این موجودات غیر طبیعی و .... سالهاست جلو میبرد. شاید تنها کاراکتری که در این فضا به نظر من خیلی با بقیه آثار چفت نیست و شاید انتقادی به نمایشگاه باشد، وحید چمانی است. تابلوهای خانم شعبانی بسیار درخشان است. از آن سو، یک کاراکتری مثل خانم رحمانی را شاهدیم که نظام متافیزیک روحی و سیال اش با طبیعت و حیوانات بسیار قوی است و هنر ساده و جاریِ خیال
ورزانه با نیرویی عمیقی با ژانر طراحانه روی تابلو میگذارد. اینها هنرمندانی جدی هستند و انتخابها در یک تعادلی به سر میبرد که به نمایشگاه اعتبار میدهد. انواع طبیعت گرایی خیال ورزانه و طبیعت گرایی آبژکتیو و سابژکیتیو را میبینیم. اینها به تنهایی نمیتوانند در یک نمایشگاه انفرادی این قدر قدرتمند ارائه شوند ولی وقتی کنار هم مینشینند، همدیگر را رزونانس میکنند و قدرت خوبی را ارائه میدهند.»
رمضانی در پایان افزود: «این نمایشگاه را به طور کلی موفق می دانم. یک مقدار نحوه نورپردازی در این نمایشگاه متفاوت بود. شاید این یک گشتار جدیدی باشد که سیاست گالری ایجاب میکند که متفاوت باشد؛ اما از منظر من آنچنان مساله ساز نیست و به هر حال باز هم ارجاعی به گذشته است و نمایش سالنی. به هر حال همیشه نحوه نمایش و نور و آمبیانس عمومی آزموده میشود. این تابلوها فکر میکنم احساس خوبی به من داد و وقتی دقت کردم دیدم این طبیعت خیلی مرا آرام کرد و لذت بردم.»
احمد وکیلی: نمایشگاه باید مطلب داشته باشد
احمد وکیلی نقاش و طراح معاصر از دیگر بازدیدکنندگان این نمایشگاه است که از نگاهی کلی، سازمان دهی نمایشگاه گروهی را کار بسیار دشواری میداند. با باور او، چند عامل سبب میشود که تعدادی اثر در قالب نمایشگاهی گروهی کنار هم قرار بگیرند؛ مهمترینشان تم است؛ یعنی موضوع واحدی که یک هنرگردان به شماری از هنرمندان سفارش میدهد یا پیشنهاد میکند تا آن را کار کنند و وحدت موضوعی داشته باشند. عامل دوم، نسل است. به گفته او، در نمایشگاه پلتفرم بخشی از هنرمندان از یک نسل آمدهاند و به بار نشستهاند و تعدادی از آنان نیز جوانهایی هستند که امیدی به آنها هست.
وکیلی ادامه داد: «به هر جهت همه جای دنیا این دغدغه هست که شما چیدمان درستی از نمایشگاه ارائه بدهید. این اصل شامل حال این نمایشگاه هم میشود. هم در آن کارهای فوق العاده میبینیم؛ هم کارهایی که کمی نیمه حرفهای هستند و هم کارهایی که هنوز ساختمان درستی ندارد و شکل نگرفته و پراکنده هستند. ولی در کل نمایشگاهی است که مطلبی دارد؛ چون آدمهای جدّی در آن حضور دارند. مثلاً من از کارهای مهرداد محبعلی خوشم آمد؛ همین طور از اثر وحید چمانی و تابلوی مرتضی اسدی... وارد بعضی نمایشگاههای گروهی که میشوید خیلی تکلیفمان روشن نیست. انگار وارد ژوژمان یک کلاس میشوید؛ در حالی که نمایشگاه باید مطلب داشته باشد و شما باید به بیننده احترام بگذارید. بیننده نباید بیاید بگوید این خوب است یا آن بد است؛ باید یکتم اصلی داشته باشد و هنرمندان هم نسل باشند و با جدیتی مساله را دنبال کنند. اینها نشان میدهد نمایشگاه یک اتفاق است. این طور نیست که نمایشگاه بگذارید که گذاشته باشید! نمایشگاه یک اتفاق اجتماعی است؛ در نتیجه خیلی ذکاوت میخواهد کنار هم گذاشتن هنرمندها کنار هم.» وکیلی در پایان گفت: «در مجموع کارهای خوبی در نمایشگاه پلتفرم دیدم؛
کارهای متوسط هم دیدم به هر حال آدم وقتی چهل و پنج سال قلم می زند؛ خیلی زود متوجه میشود کدام قلم حرفهای است یا نیست. من دیدم قلمی را که به طور دائم نقاشی نمیکند و هر از گاهی نقاشی میکند؛ قلمهای حرفهای نیز در این نمایشگاه دیدم.»
پسیخانی: نمایشگاهی که سکویی برای پرش است
مهناز پسیخانی، نقاش و عضو هیئت مدیرۀ انجمن هنرمندان نقاش ایران نیز آثار نمایشگاه را دیده است و در تحلیل کلّی این آثار گفت: «آنچه که من در این نمایشگاه شاهد هستم انتخاب چهار نسل از هنرمندان نقاش ایرانی أست. از دههی ٣٠ تا دههی ٦٠. این هنرمندان در نمایشگاهی با عنوان «پلتفرم» که عامترین معنای آن «سکو» است، سکویی برای پرش، برای شروع، برای پرتاب به سوی آینده در کنار هم جمع شدهاند. کارها فیگوراتیو هستند و اکثراً با گرایش منظره و طبیعت تصویر شدهاند. یعنی تا جایی که من به خاطر دارم. می دانید که افتتاحیهها معمولاً زمان مناسبی برای ارزیابی نمایشگاهها نیستند. نمایشگاه از دو بخش تشکیل شده که از دو نحوهی برخورد و ارائه بهره میبرند. به این معنی که بعضی از هنرمندان دو گونه متفاوت از آثار خود را به نمایش گذاشتهاند که نمایشگاه گردان با زیرکی آثار متفاوت را در در طبقه با در نحوهی برخورد ارائه کرده است.»
پسیخانی در ارزیابی بیشتر این نمایشگاه اضافه کرد: «در مجموع نمایشگاه حاضر -با کمی اغماض- عرضهی سالم و دلپذیری از هنر هنرمندان معاصر ایران است. هنرمندانی شناخته شده و بعضاً کمتر شناخته شده در کنار هم، که در واقع این روال معمول و متداول برای معرفی هنرمندان جوانتر میباشد. زمان برگزاری و عنوان نمایشگاه به نظر میرسد به نوعی برنامه ریزی برای سال آینده است.»
این نقاش در پایان در جمع بندی فضای هنری معاصر ایران گفت: «من خود شخصاً متعلق به نسل پیشااینترنت هستم؛ با جهانی بسته و ارتباط کم با جهان بیرون. در بررسی فضای هنری معاصر ایران واضح است که به جهت ارتباطات جدید فضای کنونی هنری بسیار تغییر کرده است. ما تمرکزمان روی مباحث هویتی و هویت ایرانی بود ولی نسل نو خیلی فراملی فکر میکند و به هنرجهانی میاندیشد و البته که موضوعاتشان در خود واجد یک نوع کنشگری نیز هست.»
***
سخنی نمانده جز این که نمایشگاه گروهی «پلتفرم» تا ۱۵ اسفند در گالری سهراب برپاست.
۲۲۰
منبع: khabaronline-1877686